اروپا و اعراب به دنبال چه هستند و چه نقشی ایفا میکنند؟
چشمانداز جهانی مذاکرات هستهای ایران و آمریکا
مذاکرات هستهای ایران و آمریکا نه تنها سرنوشت تهران و واشنگتن، بلکه نگاه نگران قدرتهای اروپایی و کشورهای عربی را نیز با خود همراه کرده است؛ بازیگرانی که با اهداف و اهرمهای خاص خود، در پی تاثیرگذاری بر این روند سرنوشتساز هستند.

به گزارش گروه رسانهای شرق، دور پنجم مذاکرات هستهای میان ایران و ایالات متحده در رم، در حالی امروز برگزار میشود که نه تنها دو طرف اصلی، بلکه مجموعهای از بازیگران جهانی و منطقهای، از جمله قدرتهای اروپایی و کشورهای عربی، با دقت و نگرانی این گفتگوها را دنبال میکنند. سرنوشت این مذاکرات، تأثیر مستقیمی بر منافع امنیتی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی این کشورها خواهد داشت و هر یک با ابزارها و اهداف خاص خود، در تلاشند تا مسیر آن را به سمت مطلوب خود هدایت کنند یا دستکم از پیامدهای نامطلوب آن بکاهند.
قدرتهای اروپایی: توازن میان دیپلماسی و مکانیسم ماشه
سه کشور اروپایی امضاکننده توافق ۲۰۱۵، یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان، همواره بر اهمیت حفظ این توافق یا دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک پایدار برای برنامه هستهای ایران تاکید داشتهاند. نگرانی اصلی آنها، امنیت قاره اروپا و جلوگیری از یک بحران بسیار بزرگ در منطقه خاورمیانه است.
در این راستا، مهمترین اهرم فشاری که این کشورها در اختیار دارند، تهدید به فعالسازی "مکانیسم ماشه" (snapback) است. این مکانیسم به آنها اجازه میدهد در صورتی که امنیت اروپا به دلیل عدم پایبندی ایران به تعهداتش به خطر بیفتد، تحریمهای سازمان ملل را علیه ایران بازگردانند. با این حال، استفاده از این اهرم شمشیری دولبه است. عباس عراقچی، وزیر خارجه و مذاکرهکننده ارشد ایران، هشدار داده است که چنین اقدامی نه تنها به معنای "پایان نقش اروپا در توافق" خواهد بود، بلکه میتواند منجر به "تشدید تنشهایی شود که غیرقابل بازگشت باشد".
این امر نشاندهنده موضع حساس و دشوار اروپاییهاست؛ آنها از یک سو خواهان مهار برنامه هستهای ایران و از سوی دیگر نگران فروپاشی کامل ساختار دیپلماتیک و تشدید بحران هستند. موفقیت آنها در تأثیرگذاری بر مذاکرات، به تواناییشان در ایجاد یک جبهه متحد و استفاده هوشمندانه از ابزار دیپلماتیک و تهدید به فعالسازی ماشه، بدون سوق دادن وضعیت به سمت تقابل، بستگی دارد.
کشورهای عربی: میانجیگری و نگرانیهای امنیتی
کشورهای عربی منطقه خلیج فارس و فراتر از آن، به دلیل نزدیکی جغرافیایی و نگرانیهای تاریخی از برنامه هستهای و نفوذ منطقهای ایران، از جمله بازیگران ذینفع کلیدی در این مذاکرات هستند. نقش عمان به عنوان میزبان دوره های پیشین مذاکرات در مسقط و رم، نشاندهنده تمایل برخی کشورهای عربی به ایفای نقش تسهیلکننده و میانجی برای کاهش تنشها و دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک است.
نگرانی اصلی این کشورها، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و همچنین محدود شدن آنچه آن را "فعالیتهای بیثباتکننده ایران در منطقه" میدانند، است. شکست مذاکرات و حرکت ایران به سمت توانمندیهای هستهای بالاتر، یا در مقابل، وقوع یک درگیری نظامی احتمالی با هدف توقف این برنامه، هر دو سناریوهایی هستند که امنیت ملی این کشورها را به طور جدی تهدید میکنند. به ویژه که خاورمیانه هماکنون نیز با بحرانهایی نظیر جنگ در غزه دست به گریبان است. اهرم فشار کشورهای عربی بیشتر در حوزه دیپلماسی منطقهای، همراهی با فشارهای بینالمللی و در برخی موارد، تقویت همکاریهای امنیتی با قدرتهای جهانی مانند ایالات متحده تعریف میشود. آنها به دنبال توافقی هستند که نگرانیهای امنیتیشان را به طور جامعتری پوشش دهد.
اسرائیل: عامل تعیینکننده در محاسبات منطقهای
اگرچه اسرائیل یک کشور عربی نیست، اما مواضع و اقدامات آن تأثیر عمیقی بر نگاه و محاسبات کشورهای عربی و همچنین اروپایی و مهمتر از همه ایالات متحده دارد. خصومت میان ایران و اسرائیل "پسزمینهای ثابت در این گفتگوها" بوده است. گزارشهایی مبنی بر آمادگی اسرائیل برای حمله به تأسیسات هستهای ایران و تهدیدات مستقیم مقامات اسرائیلی در این خصوص، عامل بسیار مهمی است که بر پیچیدگی وضعیت میافزاید. این تهدیدات، کشورهای عربی را از یک سو نگران گسترش درگیری به کل منطقه میکند و از سوی دیگر، میتواند برخی از آنها را به سمت حمایت از راهحلهایی سوق دهد که برنامه هستهای ایران را به طور قاطع محدود سازد.
کاخ سفید نیز تایید کرده است که دونالد ترامپ با نخست وزیر اسرائیل درباره ایران گفتگو کرده است، که نشاندهنده هماهنگی یا حداقل رایزنی در سطوح بالا است. با این حال نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که رابطه امریکا و اسرائیل در هفته های اخیر به دلیل اختلاف ها بر مسائل مهمی از جمله جزئیات مذاکره با ایران، حوثی ها و جنگ غزه، در بهترین وضعیت خود به سر نمی برد.
نقشآفرینی در میانه اختلافات بزرگ
قدرتهای اروپایی با ابزار مکانیسم ماشه و دیپلماسی، و کشورهای عربی با استفاده از نفوذ منطقهای و نگرانیهای امنیتی مشترک، تلاش میکنند تا بر روند مذاکرات ایران و آمریکا تأثیر بگذارند. هدف مشترک اغلب آنها، جلوگیری از یک ایران مجهز به سلاح هستهای و پیشگیری از یک جنگ ویرانگر در منطقه است. با این حال، "اختلافات بنیادین" میان ایران و آمریکا، بهویژه بر سر مسئله غنیسازی، و موضع سرسختانه تهران مبنی بر ادامه غنیسازی "با توافق یا بدون توافق"، کار را برای بازیگران ثالث دشوار میسازد.
موفقیت یا شکست پنجمین دور مذاکرات در رم، نه تنها برای ایران و آمریکا، بلکه برای اروپا و جهان عرب نیز پیامدهای گستردهای خواهد داشت. توانایی این بازیگران در استفاده از اهرمهای فشار خود به گونهای سازنده و ارائه راهحلهایی که بتواند حداقلِ منافع همه طرفها را تأمین کند، میتواند در جلوگیری از شکست کامل دیپلماسی و حرکت به سمت یک بحران عمیقتر، نقشی حیاتی ایفا کند. با این حال، تا زمانی که واشنگتن و تهران در مورد مسائل اساسی به درک مشترکی نرسند، نقش سایر بازیگران عمدتاً به مدیریت بحران و تلاش برای کاهش خسارات محدود خواهد ماند.