|

انتخابات کانادا و چشم‌انداز روابط با ایران

سایه سنگین دیگر اولویت‌ها و مناسبات بدون تحول با توجه به چالش‌های کلان پیش روی دولت کارنی، از جمله جنگ تعرفه‌ها و تهدیدهای ارضی آمریکا، انتظار تحولات کوتاه‌مدت در روابط ایران و کانادا غیرواقع‌بینانه است.

انتخابات کانادا و چشم‌انداز روابط با ایران

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ جنگ تعرفه‌ها، که از مارس ۲۰۲۵ با اعمال تعرفه‌های سنگین آمریکا آغاز شده، اقتصاد کانادا را تحت فشار قرار داده و کارنی را وادار به تمرکز بر تنوع‌بخشی به شرکای تجاری (مانند اروپا و آسیا) کرده است. ادعای الحاق کانادا، اگرچه به گفته کارشناسان بیشتر تاکتیکی سیاسی است، موج ملی‌گرایی را در کانادا تقویت کرده و توجه دولت را به حفظ استقلال و تقویت ائتلاف‌های بین‌المللی معطوف کرده است. در این شرایط، روابط با ایران، که از نظر استراتژیک برای کانادا اولویت پایینی دارد، در حاشیه باقی خواهد ماند.

 

حزب لیبرال کانادا به رهبری مارک کارنی در انتخابات سراسری ۲۸ آوریل ۲۰۲۵ با کسب ۱۶۷ کرسی از ۳۴۳ کرسی مجلس عوام، قدرت را حفظ کرد، اما به اکثریت قاطع (۱۷۲ کرسی) دست نیافت. این پیروزی شکننده در حالی رقم خورد که کانادا با چالش‌های بزرگی مانند تهدیدهای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، برای اعمال تعرفه‌های سنگین و اظهارات جنجالی درباره الحاق کانادا مواجه است. با این حال، این تحولات چه تأثیری بر روابط ایران و کانادا خواهد داشت؟

 

روابط ایران و کانادا؛ تداوم وضعیت موجود

پیش بینی می شود که روابط ایران و کانادا در دولت جدید لیبرال به رهبری مارک کارنی احتمالاً بدون تغییر چشمگیر باقی خواهد ماند. دولت کانادا در حال حاضر با چالش‌های فوری و کلان مانند مدیریت تنش‌های اقتصادی و دیپلماتیک با ایالات متحده درگیر است. کارنی در سخنرانی پیروزی خود در اتاوا اعلام کرد که «رابطه قدیمی با آمریکا به پایان رسیده است»، اشاره‌ای به تهدیدهای ترامپ برای اعمال تعرفه‌های ۲۵ درصدی بر فولاد، آلومینیوم، و خودروهای کانادایی و ادعای الحاق کانادا به‌عنوان «ایالت پنجاه و یکم». این مسائل، که امنیت ملی و ثبات اقتصادی کانادا را تهدید می‌کنند، اولویت‌های اصلی دولت کارنی هستند و روابط با ایران را به حاشیه رانده‌اند.

 

نگاه حزب لیبرال به ایران نیز از زمان قطع روابط دیپلماتیک در سال ۲۰۱۲ تغییر چندانی نکرده است. لیبرال‌ها، حتی در دوره جاستین ترودو که وعده احیای روابط را داده بود، به دلیل فشارهای داخلی و خارجی و نیز همسویی با سیاست‌های آمریکا در قبال مسائل حقوق بشر و برنامه هسته‌ای ایران، نتوانستند پیشرفت قابل‌توجهی در این زمینه ایجاد کنند. کارنی، به‌عنوان یک اقتصاددان با تجربه و نه یک سیاست‌مدار سنتی، احتمالاً رویکرد محافظه‌کارانه‌تری در قبال ایران اتخاذ خواهد کرد، به‌ویژه در شرایطی که دولت اقلیت او برای حفظ ثبات سیاسی به حمایت احزاب کوچک‌تر وابسته است.

 

موانع ساختاری و متغیرهای پیچیده در روابط دوجانبه

روابط ایران و کانادا به متغیرها و پارامترهای متعددی بستگی دارد که فراتر از تغییر رهبری در کانادا عمل می‌کنند. از یک سو، سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی در قبال کشورهای غربی، به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند حقوق بشر و مسائل منطقه‌ای، مانع از اعتمادسازی با کانادا شده است. با توجه به تنش‌های کنونی میان کانادا و آمریکا، کارنی احتمالاً از هرگونه اقدام جنجالی در روابط با ایران، که ممکن است روابط با واشنگتن را پیچیده‌تر کند، اجتناب خواهد کرد. همچنین، مسائل داخلی کانادا، از جمله تورم بالا، بحران مسکن، و نارضایتی عمومی، منابع سیاسی و اقتصادی دولت را به خود معطوف کرده و ابتکارات دیپلماتیک با ایران را در اولویت‌های پایین‌تر قرار داده است.

 

چشم‌انداز و توصیه‌های راهبردی

با توجه به چالش‌های کلان پیش روی دولت کارنی، از جمله جنگ تعرفه‌ها و تهدیدهای ارضی آمریکا، انتظار تحولات کوتاه‌مدت در روابط ایران و کانادا غیرواقع‌بینانه است. جنگ تعرفه‌ها، که از مارس ۲۰۲۵ با اعمال تعرفه‌های سنگین آمریکا آغاز شده، اقتصاد کانادا را تحت فشار قرار داده و کارنی را وادار به تمرکز بر تنوع‌بخشی به شرکای تجاری (مانند اروپا و آسیا) کرده است. ادعای الحاق کانادا، اگرچه به گفته کارشناسان بیشتر تاکتیکی سیاسی است، موج ملی‌گرایی را در کانادا تقویت کرده و توجه دولت را به حفظ استقلال و تقویت ائتلاف‌های بین‌المللی معطوف کرده است. در این شرایط، روابط با ایران، که از نظر استراتژیک برای کانادا اولویت پایینی دارد، در حاشیه باقی خواهد ماند.

 

در مجموع نگاه ثابت لیبرال‌ها به ایران، همراه با موانع ساختاری مانند سیاست‌های کلان، فشارهای بین‌المللی و نقش پیچیده سایر پارامترها، چشم‌انداز روابط دوجانبه را بدون تغییر نگه می‌دارد. بهبود این روابط به بازنگری در رویکردهای دو طرف و بهره‌برداری از ظرفیت‌های مغفول دیپلماسی عمومی وابسته است، اما در کوتاه‌مدت، چالش‌های کلان کانادا مانع از هرگونه تحول قابل‌توجه خواهد شد.