|

افکار عمومی؛ از بازتاب واقعیت تا سازنده حقیقت

افکار عمومی در ساده‌ترین معنا، مجموعه‌ای از باورها، نگرش‌ها و احساسات قابل مشاهده یک جامعه نسبت به مسائل عمومی است. اما در نگاهی تحلیلی‌تر (آن‌گونه که ژودیت لازار نیز در کتاب خود بیان می‌کند) افکار عمومی ساختاری اجتماعی، روانی و رسانه‌ای دارد که در بستر روابط قدرت شکل می‌گیرد.

افکار عمومی؛ از بازتاب واقعیت تا سازنده حقیقت
 
پیمان
 
 
 
پیمان گل‌وردی، متخصص روابط‌عمومی در یادداشتی نوشت:  در جهانی که اطلاعات در کسری از ثانیه منتشر می‌شود و رسانه‌ها جای نهادهای سنتی تولید معنا را گرفته‌اند، افکار عمومی دیگر نه صرفاً بازتابی از واقعیت اجتماعی، بلکه بخشی از آن واقعیت محسوب می‌شود. افکار عمومی امروز حاصل ترکیب پیچیده‌ای از داده، احساس، روایت و بازنمایی است. در این میان، نقش نهادهای تأثیرگذار همچون روابط‌عمومی بیش از هر زمان دیگری برجسته شده است.
این مقاله با هدف بررسی جامع ابعاد مختلف افکار عمومی، تعریف و تحلیل پدیده اتاق پژواک، و ارائه راهکارهای مؤثر برای مواجهه حرفه‌ای روابط‌عمومی با تحولات ادراکی جامعه، نگاشته شده است.

افکار عمومی به‌مثابه میدان نبرد نوین

افکار عمومی در ساده‌ترین معنا، مجموعه‌ای از باورها، نگرش‌ها و احساسات قابل مشاهده یک جامعه نسبت به مسائل عمومی است. اما در نگاهی تحلیلی‌تر (آن‌گونه که ژودیت لازار نیز در کتاب خود بیان می‌کند) افکار عمومی ساختاری اجتماعی، روانی و رسانه‌ای دارد که در بستر روابط قدرت شکل می‌گیرد.
در دهه‌های اخیر، تحول در ساختارهای رسانه‌ای و ظهور فناوری‌های نوین ارتباطی، افکار عمومی را از یک پدیده‌ ناظر به یک بازیگر فعال و گاه تعیین‌کننده در معادلات سیاسی و امنیتی تبدیل کرده است. در عین حال، افکار عمومی در دوران بحران – از همه‌گیری‌ها و بلایای طبیعی گرفته تا جنگ‌های نظامی و اطلاعاتی – به یکی از اصلی‌ترین جبهه‌های تقابل میان بازیگران قدرت تبدیل شده است.

افکار عمومی، سازه‌ای اجتماعی در بستر قدرت

افکار عمومی نه یک نظر جمعی ساده، بلکه ساختاری اجتماعی، پیچیده و به‌شدت وابسته به شرایط فرهنگی، تاریخی و رسانه‌ای است. افکار عمومی از برهم‌کنش میان افراد و رسانه‌ها شکل می‌گیرد. این پدیده همیشه در دل یک ساختار قدرتمند و ایدئولوژی حاکم معنا پیدا کرده و رسانه‌ها نقش کلیدی در قاب‌بندی واقعیت‌ها و جهت‌دهی به افکار عمومی ایفا کرده‌اند.
در جهان ایده‌آل، افکار عمومی همواره از طریق صاحب نظران، رسانه‌ها، نظام‌های آموزشی و ابزارهای ارتباطی مهندسی می‌شود؛ در نتیجه نباید آن را بازتابی بی‌طرف از واقعیت دانست.
اجزای کلیدی در شکل‌گیری افکار عمومی:
۱- ادراک (Perception): برداشت ذهنی مردم از واقعیت، که الزاما منطبق با حقیقت نیست.
۲- قاب‌بندی رسانه‌ای (Framing): نحوه روایت رسانه‌ها، تعیین می‌کند که مردم چه چیزی را مهم یا اضطراری تلقی کنند.
۳- پیش‌زمینه فرهنگی و روانی: باورها، ترس‌ها و ارزش‌هایی که در بستر تاریخی و فرهنگی شکل گرفته‌اند.
۴- تجربه زیسته: مواجهه مستقیم مردم با پدیده‌ها (اعم از بحران‌های اجتماعی، جنگ‌ها یا جریانات سیاسی) در جهت‌دهی به افکار عمومی اثرگذار است.

اتاق پژواک چیست و چگونه مخاطب را در انزوای ادراکی قرار می‌دهد؟

اتاق پژواک (Echo Chamber) به وضعیتی در رسانه‌ها، به‌ویژه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، گفته می‌شود که در آن افراد فقط با دیدگاه‌هایی مواجه می‌شوند که با باورها و عقاید خودشان هماهنگ است. در نتیجه مدام همان صداها، افکار و اطلاعاتی را می‌شنوند که قبلاً پذیرفته‌اند؛ درست مثل پژواک صدا در یک اتاق بسته.
اتاق پژواک یکی از مهم‌ترین مفاهیم در تحلیل رفتار رسانه‌ای کاربران است. در این وضعیت، افراد فقط صداهایی را می‌شنوند که همسو با دیدگاه‌های قبلی‌شان است. دیدگاه‌های مخالف نادیده گرفته شده یا حتی تهدید تلقی می‌شوند.
اتاق پژواک می‌تواند به دو شکل ایجاد شود:
۱- انتخابی آگاهانه براساس رفتار کاربران:
در انتخاب آگاهانه کاربران تمایل دارند:
• صفحاتی را دنبال کنند که دیدگاه‌شان را تأیید می‌کنند.
• با کسانی تعامل داشته باشند که با آن‌ها هم‌عقیده‌اند.
• از شنیدن یا دیدن نظرات مخالف اجتناب کنند یا آن‌ها را بلاک و حذف کنند.
۲- الگوریتم پلتفرم‌های اجتماعی:
اگر دقت کرده باشید، شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، ایکس، فیسبوک و یوتیوب محتواهایی را که شما بیشتر با آن‌ها تعامل (لایک، کامنت، تماشا) دارید را به‌طور مداوم و بیشتر به شما پیشنهاد و نشان می‌دهند. این باعث می‌شود:
• فقط محتوای همسو با دیدگاه شما تقویت شود.
• صدای مخالف به‌تدریج حذف یا نامرئی شود.

اثرات قرار گرفتن در شرایط اتاق پژواک

قرار گرفتن در شرایط اتاق پژواک که انبوهی از مطالب یکسان و یک جهت را به شکل‌های متفاوت در مقابل دید کاربر قرار می‌دهد باعث قطبی شدن شدید جامعه، کاهش تاب‌آوری در برابر دیدگاه‌های متنوع، گسترش سریع اخبار جعلی و شایعات و ایجاد توهم اکثریت می‌شود. در این شرایط هر فرد تصور می‌کند نظر او نظر عمومی است.

افکار عمومی در بحران‌ها به میدان نبرد روایت‌ها تبدیل می‌شود

در موقعیت‌هایی چون جنگ، بحران اقتصادی یا فجایع طبیعی، افکار عمومی به ابزاری حیاتی برای موفقیت یا شکست تصمیمات تبدیل می‌شود. در این شرایط، جامعه با عطشی شدید برای اطلاعات مواجه است. اما نبود روایت‌سازی شفاف از سوی منابع رسمی، موجب می‌شود مردم به فضاهای غیررسمی و گاه آلوده پناه ببرند.
در وضعیت‌های بحرانی، افکار عمومی به یک ابزار راهبردی برای حفظ مشروعیت، ایجاد انسجام اجتماعی و مدیریت روانی جامعه تبدیل می‌شود. در این شرایط، مدیریت افکار عمومی به معنای ساخت روایت‌های مشروعیت‌بخش (مثلا «دفاع از میهن» یا «مبارزه با تروریسم»)، مهار شایعات و ترس و اضطراب عمومی، مهندسی احساسات ملی‌گرایانه و کنترل تصویر بین‌المللی یک کشور یا جبهه خواهد بود.
با نگاهی انتقادی، چنین فرایندهایی در بسیاری از مواقع استراتژی‌های القاء حقیقت نسبی از سوی صاحبان قدرت است که به جای روشنگری، در راستای کنترل اجتماعی عمل می‌کنند.

افکار عمومی و بحران اعتماد: چالش اخلاقی مدیریت ادراک

یکی از دغدغه‌های اصلی در این موضوع، ابعاد اخلاقی مدیریت افکار عمومی است. هنگامی که نهادهای قدرت از ابزارهای رسانه‌ای برای هدایت افکار عمومی استفاده می‌کنند، باید مرز میان اطلاع‌رسانی مشروع و دستکاری فریبنده را نیز حفظ کنند؛ زیرا در غیر این‌صورت، مدیریت افکار عمومی به فرسایش سرمایه اجتماعی، فروپاشی اعتماد عمومی به رسانه‌ها و نهادهای رسمی و خروج افکار عمومی از کنترل و بروز رفتارهای جنبشی غیرعقلانی منجرب خواهد شد.
از طرفی افکار عمومی در شرایط بحرانی ویژگی‌های خاصی همچون بالا رفتن ناگهانی حساسیت و عواطف عمومی، تشدید بی‌اعتمادی به نهادهای رسمی، افزایش نقش روایت‌های موازی و غیرمستند و غلبه احساس بر منطق دارد. در چنین شرایطی، کنترل بحران دیگر تنها با مدیریت فیزیکی ممکن نیست، بلکه باید هم‌زمان بحران ادراک را نیز مدیریت کرد.

روابط‌عمومی چگونه می‌تواند افکار عمومی را مدیریت کند؟

نهاد روابط‌عمومی در عصر جدید باید نقشی فراتر از اطلاع‌رسانی ایفا کند. آن‌چه اهمیت دارد، تبدیل شدن روابط‌عمومی به یک نهاد تحلیلی، راهبردی و اخلاق‌محور در مواجهه با افکار عمومی است.
از جمله اقدامات کلیدی روابط‌عمومی در مواجهه با افکار عمومی می‌توان به پایش هوشمندانه و لحظه‌ای افکار عمومی با استفاده از ابزارهای داده‌کاوی، تحلیل شبکه‌های اجتماعی و افکارسنجی، روایت‌سازی پیش‌دستانه و مستند برای جلوگیری از انتشار شایعات، توزیع هوشمند پیام‌ها در بسترهای متنوع همچون رسانه‌های رسمی و شبکه‌های بومی، گفت‌وگو با نظرات مخالف و انعطاف‌پذیری مقابل آن‌ و افزایش سواد رسانه‌ای مخاطبان به جهت درگیر کمتر با شایعات و احساسات هیجانی اشاره کرد.

روابط‌عمومی در بحران اعتماد؛ بازگشت به صداقت در عصر روایت‌ها

در روزهای سرشار از بی‌اعتمادی، افکار عمومی دیگر تنها بازتاب احساسات جامعه نیست؛ بلکه ساختاری زنده، متحول و به‌شدت وابسته به نظام‌های رسانه‌ای، الگوریتم‌ها و روابط قدرت است. در این میان، اگرچه اتاق‌های پژواک و بحران اعتماد تهدیدی برای وحدت اجتماعی و حقیقت‌اند، اما روابط‌عمومی می‌تواند با تکیه بر صداقت، شفافیت، گفت‌وگو و تحلیل مداوم، هم‌زمان پاسخ‌گو، اطلاع‌رسان و همراه جامعه باشد.
روابط‌عمومی امروز بیش از هر زمان دیگر باید درکی عمیق از افکار عمومی به‌مثابه پدیده‌ای پویا و تأثیرگذار داشته باشد و بداند که در عصر بحران، مردم به دنبال اطلاعات نیستند، بلکه به دنبال درک قابل اعتماد از واقعیت هستند.
در این شرایط، روابط‌عمومی به عنوان رابط میان نهادها و مردم، باید وظیفه دوگانه اطلاع‌رسانی صحیح، شفاف و به‌موقع و تحلیل و درک درست از تحولات ذهنی جامعه را بر عهده گیرد. اگر روابط‌عمومی بتواند به صورت مستمر با مخاطب گفت‌وگو کند، روایت‌ها را صادقانه بازتاب دهد و درک درستی از شرایط روانی جامعه داشته باشد، می‌تواند در مقابله با اتاق‌های پژواک، بی‌اعتمادی و شایعات، موفق عمل کند.

آخرین اخبار جامعه را از طریق این لینک پیگیری کنید.