|

ایران‌خودرو میان آرمان آزادسازی و ترافیک مقررات جا مانده است/از جاده تولید تا پیچ خصوصی‌سازی

​«چرا باید خودرو تولید کنیم؟» سؤال قدیمی است. اما امروز، وسط گردوخاک اقتصادی، پرسش تازه‌ای سر ما داد می‌زند: «و اگر تولید کردیم، چه کسی باید پشت فرمانش باشد؟»

ایران‌خودرو میان آرمان آزادسازی و ترافیک مقررات جا مانده است/از جاده تولید تا پیچ خصوصی‌سازی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

«چرا باید خودرو تولید کنیم؟» سؤال قدیمی است. اما امروز، وسط گردوخاک اقتصادی، پرسش تازه‌ای سر ما داد می‌زند: «و اگر تولید کردیم، چه کسی باید پشت فرمانش باشد؟» 

خصوصی‌سازی ایران‌خودرو، آرمانی که با وعده آزادسازی جاده آغاز شد، حالا در ترافیک مقررات و موانع گیر کرده. نه پلیس راهی آمده، نه حتی چراغ‌قرمزی خاموش شده؛ فقط تابلو «ایست» در مسیر بیشتر شده. 

ضرورت؛ موتوری که فقط اقتصادی نیست 

خودروسازی در ایران هنوز هم یکی از معدود صنایع استراتژیک باقی‌مانده است.ستون فولادی اشتغال، زنجیره هزاران قطعه‌ساز و پیمانکار، و ابزار بقا در روزهایی که مرزها برای کالای خارجی بسته می‌شوند. 

هند با «ماروتی» همین را فهمید، برزیل با «فیات» هم. بدون این ستون، حتی نردبان توسعه صنعتی هم سر جایش نمی‌ایستد. و ما؟ بین پدال گاز استقلال و ترمز وابستگی، هنوز مرددیم. 

خصوصی‌سازی؛ رویا یا رانندگی با ترمز دستی؟ 

خصوصی‌سازی ایران‌خودرو روی کاغذ پیش رفت، اما در عمل، فرمان هنوز زیر دست همان راننده قدیمی است. 

بخش خصوصی واقعی در آینه‌بغل دیده می‌شود، در حالی که جاده را قیمت‌گذاری دستوری بسته است، انحصار دولتی در شبکه تأمین راه تنوع را سد کرده، و مانع‌تراشی‌های بوروکراتیک هر نوسازی را به ماراتنی فرساینده تبدیل کرده است. 

همین چند وقتی پیش بود که البته نیز همچنان ادامه دارد، ماجرای «حمله رسانه‌ای و نظارتی به ایران‌خودرو» را دیدیم؛ بخشی از آن، رقابت سالم نبود، بلکه کشیدن ترمز دستی یک شرکت تازه‌خصوصی‌سازی‌شده وسط سربالایی تولید بود. 

افکار عمومی به خوردشان داده شد که قیمت بالا رفت چون «خصوصی شد»، اما کمتر کسی گفت چگونه ساختارهای انحصاری اجازه آزمایش طرح‌های بهبود کیفیت را ندادند، یا چگونه مجوز توسعه خطوط جدید با بروکراسی چندلایه تاخیر خورد. 

به نظر می‌رسد ادامه این روند این جاده با چنین علائم و تله‌ها، مقصدی که اسمش «خصوصی‌سازی واقعی» است را به سراب بدل می‌کند. 

امیرحسن کاکایی  در این خصوص  به شرق می‌گوید: خصوصی‌سازی یعنی مالکیت و مدیریت و انگیزه یکی باشد. وقتی سهام به شبه‌دولتی‌ها می‌رسد، فرمان همان‌جاست؛ نتیجه هم همان خطاهای سابق، فقط با پوشش جدید. 

انجمن قطعه‌سازان نیز مالکیت خصوصی بدون شفافیت و حذف رانت، نه کیفیت می‌آورد نه تولید ارزان. قیمت پایین نباید یعنی ایمنی پایین: «کاهش ضرر عملیاتی ایران‌خودرو در ماه‌های اخیر، به‌خاطر اصلاح ساختار نبود. بیشتر از بازی‌های مالی کوتاه‌مدت سود دید. این‌ها مثل نیتروژن در یک سبقت‌اند؛ موقتی و خطرناک.» 

اولین تابلو، ایمنی است؛ جایی که حتی نسخه اقتصادی هم باید ESC، کیسه‌هوا و الزامات کامل استاندارد را داشته باشد. 

دومین تابلو، قیمت‌گذاری واقعی؛ جایی که دیگر خبری از عددسازی و برآوردهای غیرعملیاتی نیست. 

سوم، پلتفرم مشترک برای کنترل هزینه و حفظ کیفیت. 

چهارم، شناخت سلیقه و نیاز بازار؛ نه طراحی پشت درهای بسته و بی‌ارتباط با مشتری و پنجم، حمل‌ونقل مکمل؛ تقویت ناوگان عمومی و خودروهای اشتراکی تا بار از دوش بازار تک‌محصولی برداشته شود. 

اما پرده آخر هنوز مبهم است. خصوصی‌سازی تحت قیمت‌گذاری دستوری و مسیر با حصارهای ساختاری، شبیه رانندگی با ترمز دستی است؛ حرکت هست، اما شتاب و آزادی نیست. 

ایران‌خودرو امروز میان رقابت‌پذیری و بقا معلق مانده و اگر موتور اصلاح ساختاری به‌وقت روشن نشود،در پیچ‌های تکراری و فراموشی قرار می‌گیرد.

 

آخرین اخبار اقتصادی را از طریق این لینک پیگیری کنید.