|

«شرق» در گفت‌وگو با یک کارشناس آموزش بررسی کرد:

نظام آموزشی فرسوده،‌ دانش‌آموزان مطالبه‌گر/ نظام آموزشی در احتضار

یک کارشناس آموزش می‌گوید دانش‌آموزان از معلم‌ها باهوش‌تر و مطلع‌تر شده‌اند. سیاست‌گذاری نادقیق در نظام آموزشی کشور،‌ فقدان شناخت از انگیزه‌ها و نیازهای دانش‌آموزان امروز،‌ نبود افراد کارآمد و به‌روز در حوزه تالیف کتب درسی از مهم‌ترین مشکلات نظام آموزشی کشور است.

نظام آموزشی فرسوده،‌ دانش‌آموزان مطالبه‌گر/ نظام آموزشی در احتضار

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

نظام آموزشی کشور حال و روز خوبی ندارد. تنها مدرسه برای درس خواندن و یادگیری کافی نیست،‌ خروار خروار کتاب کمک‌درسی و ساعت‌های پرشمار کلاس‌های کمک آموزشی دانش‌آموزان را دلزده می‌کند. با همه این کلاس‌ها و کتاب‌ها اما نمرات دانش‌آموزان در امتحانات نهایی چنان پایین بوده که زنگ خطر را برای سیستم آموزشی کشور به صدا در آورده. مهدی نوید ادهم، مشاور وزیر آموزش و پرورش، این وضعیت را بحرانی می‌داند: «۴۰ درصد از دانش‌آموزان ابتدایی، مهارت‌های پایه‌ای خواندن و نوشتن را به حد استاندارد ندارند.» تاثیر بی‌انگیزگی دانش‌آموزان در ایجاد این وضعیت را نمی‌توان نادیده گرفت.

یک کارشناس آموزش می‌گوید دانش‌آموزان از معلم‌ها باهوش‌تر و مطلع‌تر شده‌اند. سیاست‌گذاری نادقیق در نظام آموزشی کشور،‌ فقدان شناخت از انگیزه‌ها و نیازهای دانش‌آموزان امروز،‌ نبود افراد کارآمد و به‌روز در حوزه تالیف کتب درسی از مهم‌ترین مشکلات نظام آموزشی کشور است.

در کنار این موارد اما بر محتوای تکراری کتب درسی هم غبار زمان نشسته است. محتوای کتاب‌ها قدیمی است، اما بی‌توجه به تغییرات علمی در جهان و سطح آگاهی دانش‌آموزان امروز از جهان پیرامون‌شان،‌ این کتاب‌ها نسل به نسل در مدارس آموزش داده می‌شوند. نبود انگیزه کافی برای معلمان در سایه مشکلات معیشتی هم فضای کلاس‌های درس را کسل‌کننده‌تر می‌کند. وضعیتی که در مدارس دولتی،‌ مدارس پرجمعیت و مدارس مناطق کم‌برخوردار کشور تشدید می‌شود.

گیر افتادن در چرخه معیوب آموزش

فروغ تیموریان، کارشناس آموزش، در گفت‌وگو با شرق از وجود ایرادات ریشه‌ای در  سیاست‌گذاری آموزش و پرورش می‌گوید: «تغییرات در سیاست‌گذاری آموزش و پرورش تنها شکلی هستند؛ به عنوان مثال همین چند روز پیش شاهد مصوبه‌ای بودیم مبنی بر اینکه نظام آموزشی بار دیگر تغییر کرده و 4-3-5 شود یعنی دوران ابتدایی پنج سال باشد و از کلاس ششم بچه‌ها وارد مقطع بعدی شوند. می‌توان گفت برنامه‌ریزی‌های سیستم آموزشی از پایه و اساس خراب است و سیاست‌گذاری‌های دقیق و درستی انجام نمی‌شود. دلیل این موضوع آن است که افراد حاضر در رأس آموزش و پرورش شناخت و آشنایی کامل با بنیان آموزش و پرورش، زیربنای نظام آموزشی و مخصوصا توجه به نسل جوان، انگیزه‌ها و نیازهایشان ندارند.»

او معتقد است که ما در چرخه معیوب آموزش و پرورش گیر کرده‌ایم: «از نسل متولد ۴۰، ۵۰ و ۶۰ این چرخه مدام تکرار شده تا جایی که به این نتیجه رسیده‌ام در آموزش و پرورش ما کارشناسان آموزشی هیچ‌گاه معلم نبوده‌اند بلکه افرادی پشت میز نشین بوده‌اند که از پشت یک میز به پشت میز دیگر منتقل شده‌اند. اگر یک مسئول نظام آموزشی معلم باشد و سر کلاس برود، متوجه درد عمیق و مشکلات اساسی موجود در سیستم آموزشی می‌شود و پی می‌برد که سیستم فعلی آموزشی مناسب جوان امروز نیست، این سیستم پیر شده و دوران کهولت خود را پشت سر می‌گذراند. اگر تغییر اساسی در بنیان‌های نظام آموزشی داده نشود، سیستم فعلی رو به زوال و مرگ است.»

تیموریان به این موضوع هم اشاره می‌کند که دانش‌آموز دهه هشتادی همچنان تحت همان برنامه‌ریزی و مطالب کتب درسی است که به دانش‌آموزان دهه ۶۰ یا ۷۰ ارائه شده است، آن هم در حالی که دانش‌آموزان متولد دهه ۸۰ دارای آگاهی بالا و به‌کارگیرنده هوش مصنوعی هستند: «چرا میانگین نمرات نهایی برخی دروس در سطح کشور بسیار پایین است؟ در حالی که در گذشته میانگین همان دروس بالاتر بوده است. این مساله نشان می‌دهد مطالب کتب درسی جذابیت لازم را ندارند. خروجی مواردی مانند فقدان کتاب‌هایی با محتوای نو و به‌روزشده، فقدان استفاده از مطالب نوآورانه جدید در کتاب‌های درسی، مطالب جذاب و دلنشین، استفاده نکردن از معلمان متخصص در دروس مختلف، همین نمرات بسیار پایین دانش‌آموزان در امتحانات نهایی است. افرادی که از دانشگاه فرهنگیان وارد بدنه آموزشی می‌شوند، تنها با سه سال و نیم یا چهار سال درس خواندن و گرفتن لیسانس وارد این نظام آموزشی می‌شوند. این در حالی است که نظام آموزشی باید اقدام به برگزاری کلاس‌های ضمن خدمت ۲۰۰ یا ۳۰۰ ساعته کند تا افراد با علم و آگاهی بیشتری وارد کلاس درس شوند.»

دانش‌آموز مطالبه‌گر امروز

این کارشناس آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه دانش‌آموز امروز مطالبه‌گر است، اضافه می‌کند: «با این حال به این دانش‌آموزان همچنان همان کتاب‌هایی تدریس می‌شود که دانش‌آموزان در دهه‌های گذشته می‌خواندند. همان کتاب دوم ابتدایی که مادر یک دانش‌آموز خوانده است امروز به فرزند او آموزش داده می‌شود. این به معنای تکرار و افتادن در چرخه معیوب است. وقتی به سیستم‌های آموزشی کشورهای پیشرفته‌ای مانند فنلاند و ژاپن نگاه می‌کنیم، شاهدیم که سیستم‌های‌ آموزشی آنها جدید و نوآورانه است. در این سیستم‌ها دانش‌آموز سر کلاس درس از لپ‌تاپی استفاده می‌کند که مدرسه در اختیارش گذاشته و همزمان از اطلاعات را هم از کتاب می‌گیرد و هم از اینترنت و هوش مصنوعی.»

به گفته این کارشناس آموزش در نظام آموزشی ما نه تنها کتاب‌های درسی به‌روز نیستند، که معلم‌ها هم به روز نیستند: «این موضوع را هم نباید نادیده گرفت که مشکلات معیشتی بر کار معلم تاثیر می‌‌گذارد. وقتی معلمان حقوق و معیشت مناسبی ندارند، به صورت طبیعی به اندازه میزان دستمزدشان کار می‌کنند و دیگر شاهد عشق،‌ آگاهی،‌ اطلاعات بالای معلم نخواهیم بود. از طرف دیگر آموزش و پرورش هم برای معلمان دوره آموزشی برگزار نمی‌کند تا جایی که امروز شاهدیم بچه‌ها بر سر کلاس درس از معلم‌های‌شان باهوش‌ترند و درباره همه چیز اطلاعات دارند. این وضعیت باعث ایجاد بی‌انگیزگی در دانش‌آموزان می‌شود».

جای خالی رویکرد علمی در تالیف کتاب درسی

او در پاسخ به این سوال که چرا سیاست‌گذاران حوزه آموزشی هم گامی در جهت تعمیق و به‌روزرسانی علمی محتوای کتب درسی نمی‌کنند، می‌گوید: «زیرا این کتاب‌ها همچنان بر اساس برنامه‌های تنظیم شده در سال‌های گذشته نوشته می‌شوند. به نظر می‌رسد در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی و دفتر تالیف کتب درسی نوعی مافیا وجود دارد و افرادی پرانرژی با اندیشه و فکر جدید و به‌روز در آن حضور ندارند، در حالی که آموزش و پرورش باید افراد علمی و دارای اندیشه‌های جدید و به‌روز را وارد بدنه این وزارتخانه کرده و از آنها حمایت کند. تزریق نکردن معلمان جوان و با انگیزه و کارآمد به این بخش که آگاهی کامل به خواست‌ و نیاز دانش‌آموزان دارند یک مشکل مهم است.»

تیموریان این را هم می‌گوید که سیاست‌های نظام آموزش و پرورش و اسناد بالادستی هم فضا را برای دست‌اندرکاران تالیف کتاب‌های  درسی محدودتر می‌کند زیرا هر گونه تغییر در کتب درسی و شرایط آموزشی باید با تایید مراجع بالاتر و بر اساس این اسناد صورت گیرد.

این کارشناس آموزش معتقد است یکی دیگر از ایرادات مهم در نظام آموزشی ما آن است که مراکز آموزش متوسطه نظری فعال‌تر از مراکز هنرستان یا کاردانش هستند: «به همین دلیل خانواده‌ها گمان می‌کنند فرزندان‌شان حتما باید وارد رشته‌های ریاضی،‌ تجربی یا انسانی شوند و به جز این موارد رشته دیگری نداریم. فرهنگسازی و تبلیغات برای حضور دانش‌‌‌آموزان در هنرستان‌ها و کسب مهارت توسط آنها بسیار کم است. امروز دانش‌آموزانی که در هنرستان درس می‌خوانند و مهارت کسب می‌کنند بعد از فارغ‌التحصیلی از مدرسه بسیار موفق‌تر هستند و می‌توانند با همان مهارتی که در مدرسه آموخته‌اند وارد بازار کار شوند.»

آخرین اخبار جامعه را از طریق این لینک پیگیری کنید.