«شرق» از واکنش مهدهای کودک مستقل به طرح پیشدبستانی اجباری گزارش میدهد:
کودکان قربانی تصمیمات شتابزده
روز یکشنبه مدیران و موسسان مهدهای کودک در ایران روبهروی مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. این تجمع در واکنش به طرحی در مجلس بود که بر اساس آن، آموزش پیشدبستانی برای کودکان ۴ و ۵ ساله از مهدکودکها جدا شده و به وزارت آموزش و پرورش واگذار میشود.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
روز یکشنبه مدیران و موسسان مهدهای کودک در ایران روبهروی مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. این تجمع در واکنش به طرحی در مجلس بود که بر اساس آن، آموزش پیشدبستانی برای کودکان ۴ و ۵ ساله از مهدکودکها جدا شده و به وزارت آموزش و پرورش واگذار میشود.
این طرح، که هنوز به طور کامل تصویب نشده، پیشبینی میکند کودکان از ۵ سالگی به صورت اجباری وارد سیستم مدارس شوند و بر همین اساس زودتر وارد دانشگاه و سپس فضای کار شوند. از سوی دیگر سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک اجرای این طرح را همسو با سند تحول بنیادین میداند و معتقد است ساختار ۱۲ ساله حفظ خواهد شد.
مدیران مهدکودکها معتقدند این تغییر، بدون زیرساختهای لازم در آموزش و پرورش به آسیبهای روانی و آموزشی کودکان منجر میشود و همزمان، مهدکودکهای مستقل را به ورشکستگی میکشاند. در همین راستا برخی از مدارس هم ثبتنام در کلاس اول را منوط به گذراندن پیشدبستانی در همان مدرسه کردهاند. این یعنی عملاً آموزش پیشدبستانی از دست مهدهای کودک خارج میشود.
بعد از این تجمع روابط عمومی سازمان تعلیم و تربیت کودک اعلام کرد که قرار نیست آموزشوپرورش حضور کودکان پنج و شش ساله را در مدارس حذف کند، بلکه هدف آغاز زودتر فرآیند یادگیری است. به همین دلیل، آموزش از دوره پیشدبستانی دوم شروع میشود و این موضوع هیچ ارتباطی با ساختار مدارس ندارد.
این در حالی است که بسیاری از روانشناسان بر این باورند ورود زودهنگام کودکان به مدرسه و فضای آموزش جدی اشتباه است.
علاوه بر این، رقابت با مهدکودکهای قرآنی که اغلب در مساجد و با شهریه بسیار پایین فعالیت میکنند باعث ریزش ۳۰ تا ۴۰ درصدی دانشآموزان مهدکودکهای مستقل شده است. این مهدهای قرآنی که مجوزهای خود را از سوی سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک و نوجوان دریافت کردهاند، فاقد استانداردهای ایمنی، تجهیزات و فضای مناسب هستند، اما به دلیل حمایتهای مالی از جمله اجاره رایگان مساجد و عدم هزینههای آموزشی و تغذیهای شهریههای ناچیزی دریافت میکنند.
آموزش و پرورش زیرساخت مناسب ندارد
یکی از مدیران مهدکودک که در این تجمع حضور داشت به «شرق» میگوید: «مجلس قصد دارد طرحی را تصویب کند که بر اساس آن، گروه سنی پیشدبستانی از مهدکودکهای مستقل گرفته شده و بدون هیچگونه زیرساختی به آموزش و پرورش سپرده شود؛ در حالی که آموزش و پرورش چنین امکاناتی ندارد. سالهاست که ما متولی این گروه سنی بودهایم و همه زیرساختها را در اختیار داریم.»
به گفته او این موضوع از دو منظر قابل بررسی است؛ اگر بخواهیم از منظر کودکان به این موضوع نگاه کنیم، با اجرای این طرح، کودکان در سیستم آموزشو پرورش آسیب خواهند دید. همانطور که اکنون آمارها نشان میدهد، آموزش و پرورش در اداره گروههای سنی موجود هم ناتوان است، چه برسد به اینکه بخواهد مسئولیت جدیدی بپذیرد. منظر دیگر از سوی مهدهای کودک مستقل است؛ اگر این گروه سنی از ما گرفته شود عملا مهدهای مستقل ورشکسته خواهند شد.
این مدیر مهدکودک در ادامه افزود: سؤالی که برای همه ما این پیش آمده این است که مگر مجلس برای مردم کار نمیکند؟ آیا کودک و مؤسس مهدکودک از مردم نیستند؟ لوایحی که بر ضد مردم اجرا میشود باید متوقف شوند.
آنطور که این مدیر میگوید: «زمانی که سازمان تعلیم و تربیت برای افزایش سرانه کودکان اقدام کرد، ۱۷ ارگان موازی با مهدکودکهای مستقل ایجاد شد. در همین زمینه، بسیاری از این مراکز فاقد تجهیزات، فضای مناسب و زیرساختهای لازم برای کودکان بودند، اما صرفا برای بالا بردن آمار، مجوزهای بیرویه صادر شد.»
او در پاسخ به این سوال که پیامد چنین طرحهایی چیست میگوید: «کودکانی که به مدارس وارد میشوند، دچار اضطراب و استرس میشوند، عزت نفس و تواناییهایشان کاهش پیدا میکند و نمیتوانند استعدادهای بالقوه خود را به فعلیت برسانند. همانطور که پیامبر اسلام فرمودهاند، هفت سال اول زندگی دوران خاص کودکی است؛ اگر این دوران بهدرستی مدیریت نشود، کودکان در محیطهای پرتنش و پر فشار مانند مدارس آسیب میبینند.»
از کرمانشاه تا گلپایگان، مدیران کنار هم ایستادهاند
در میان افرادی که برای اعتراض جلوی مجلس شورای اسلامی جمع شدهاند، تعداد زیادی از شهرهای مختلف ایران حاضر شدهاند. به گفته یکی دیگر از مدیران ما از استانهای مختلف نمایندگانی داشتیم که برای حمایت به تهران آمدند؛ از اصفهان، کرج، اردبیل و دیگر شهرها. مجموعا حدود ۳۵۰ نفر امضا جمعآوری شد که در اختیار مسئولان قرار خواهد گرفت. این تجمع در سکوت برگزار شده و نه شعاری داده شده نه خللی ایجاد کرده است، اما برخوردها در این مسیر چندان مناسب نبوده است. فضای امنیتی ایجاد شد و به ما گفته شد که «متفرق شوید» یا «برای چه آمدهاید؟» استدلالشان این بود که «این مصوبه هنوز تصویب نشده»؛ در حالیکه سه ماه است در صحن مجلس مطرح شده و افراد مختلف از آن دفاع میکنند. اگر ما حضور نداشته باشیم، قطعا این مصوبه تصویب خواهد شد و فاجعه بزرگی برای کودکان رقم خواهد خورد.
او میگوید: «ما از سال ۱۳۸۹ تاکنون بیش از ۱۵ سال است که مدافع حقوق کودکان بودهایم. زنان کارآفرین بسیاری در مجموعه ما فعالاند و تاکنون تلاش کردهایم به نفع کودکان و زنان جامعه قدم برداریم.
ما نمایندگان خودجوش مهدکودکها هستیم. متاسفانه سالها یک نماینده خودخوانده از سوی سازمان مربوطه در جلسات شرکت میکرد. حتی اکنون نیز نمایندهای از سوی وزارت کشور و بخش پیشدبستان سازمان تعلیم و تربیت در جلسات حضور دارد. چون اجازه برگزاری انتخابات به ما داده نشده، ناچاریم بهعنوان نمایندگان خودجوش مدافع کودکان و حقوق مهدکودکهای مستقل فعالیت کنیم.»
او در ادامه میگوید: «یکی از مشکلات اصلی این مصوبه، انتقال کودکان ۴ و ۵ ساله به مدارس است. بر اساس طرح جدید، شروع مدرسه از ۵ سالگی در نظر گرفته شده و دورههای پیشدبستانی یک و دو به مدارس منتقل میشوند. ما سالهاست اعتراض کردهایم که اساسا پیشدبستانی نباید در مدارس برگزار شود. تاکنون هم این دوره اختیاری بوده، اما اکنون میخواهند آن را اجباری کنند. مدارس زیرساخت لازم برای نگهداری از کودکان خردسال را ندارند. برای نمونه، در مهدکودک یک مربی، کودک ۵ ساله را هنگام رفتن به سرویس بهداشتی همراهی و مراقبت میکند، اما در مدرسه چنین امکانی وجود ندارد. یا در موضوع حساسیتهای روانی و جنسی، طبیعی است که کودکان سوم یا پنجم دبستان کنجکاویهایی دارند که قرار گرفتن آنها در کنار کودکان ۵ ساله میتواند آسیبزا باشد.»
او همچنین به این نکته اشاره میکند که از نظر فضا نیز مشکل جدی وجود دارد. مهدکودکها با هزینههای سنگین، فضاهای استاندارد ایجاد کردهاند، در حالی که مدارس معمولا کلاسهای مازاد یا حتی انباریهای قدیمی را به پیشدبستانی اختصاص میدهند. آیا والدین راضیاند فرزندانشان در چنین فضایی قرار بگیرند؟
این مدیر مهد به موضوعات اقتصادی که عرصه را برای برخی از مهدهای کودک تنگ کرده نیز اشاره میکند: «به لحاظ اقتصادی نیز وضعیت بحرانی است. شهریه مهدکودکها در سال جاری نسبت به سال گذشته کاهش یافته، در حالی که تورم بیش از ۳۰ درصد افزایش داشته است. مدارس اما شهریههای سنگینتری میگیرند و در عین حال از معافیتهای مالیاتی و حمایتی برخوردارند؛ در حالی که مهدکودکها باید مالیات و بیمه بپردازند و هیچ حمایتی دریافت نمیکنند. ما سالها زیر نظر بهزیستی فعالیت میکردیم، اما پس از کرونا، آموزش و پرورش مسئولیت مهدکودکها را بر عهده گرفت. با این حال، نه تنها حمایتی از ما صورت نگرفت، بلکه حتی مجوزهای لازم هم به موقع صادر نشد. گاهی پس از دو تا چهار ماه انتظار، تازه موافقت اصولی داده میشود، آن هم نه به نام مرکز بلکه فقط به صورت موقت.»
کودک نباید در محیط خشک و رسمی آموزش ببیند
یک سوی دیگر این تجمع و نارضایتی، تبعیض آشکاری است که به گفته این افراد میان مدارس و مهدکودکها وجود دارد. مدارس از پرداخت مالیات معافاند، اما مهدها باید هم مالیات و هم حق بیمه کارکنان را بپردازند. برای دریافت تأییدیه هم باید هر سال کارشناسان دادگستری تجهیزات مهد را بررسی میکنند؛ هزینههایی که گاهی میلیاردی است، اما باز هم سازمان مربوطه آنها را نمیپذیرد و دوباره کارشناسی خودشان را میخواهند.
به گفته یکی از مدیرانی که در منطقه ۵ تهران فعالیت میکند، شهریه یکی دیگر از مشکلات جدی است. در حالی که برخی مدارس غیرانتفاعی تا ۲۰ میلیون تومان برای پیشدبستانی دریافت میکنند، مهدکودکهای ما با شهریهای حدود دو تا سه میلیون تومان باید تمام هزینههای خود، از جمله اجاره ملک، حقوق مربیان و تجهیزات ایمنی را تامین کنند. این وضعیت باعث شده بسیاری از والدین فرزندان خود را به مدارس بفرستند و مهدکودکها با ریزش شدید دانشآموز مواجه شوند.
او میگوید: «بزرگترین تفاوت میان مهدکودک و مدرسه در روش آموزشی است. کودک در سنین زیر شش سال نباید در محیط خشک و رسمی مدرسه قرار بگیرد و آموزش مستقیم ببیند. در مهدکودک، آموزش از طریق بازی انجام میشود؛ روشی که مطابق استانداردهای جهانی و اصول روانشناسی رشد است. در بسیاری از کشورها، کودکان تا پیش از دبستان تنها در محیطهای تخصصی و متناسب با سن خود آموزش میبینند. اما در ایران، با انتقال آنها به مدارس، این اصل نادیده گرفته میشود. مدارس فضای مناسب ندارند؛ نه حیاط ایمن و نه سرویس بهداشتی متناسب با کودکان خردسال. علاوه بر این، در مدارس کمتر از حضور روانشناسان و متخصصان تربیتی استفاده میشود، در حالی که در مهدکودکها معمولا مربیان و مدیران دارای تخصص روانشناسی و فرزندپروری هستند.»
او میگوید: «مهدکودک محیطی کارشناسیشده است؛ فضایی که برای رشد همهجانبه کودک طراحی شده و در آن از متخصصان روانشناسی و مربیان آموزشدیده استفاده میشود. در مقابل، مدارس فاقد این امکانات و نیروهای تخصصیاند و معمولا پیشدبستانیها را به معلمان تازهکار یا بازنشسته میسپارند. این یعنی افت کیفیت و از بین رفتن سرمایهای که سالها برای اعتبار مهدکودکها صرف شده است. در واقع، انتقال کودکان زیر شش سال به مدارس، نهتنها جایگاه مهدکودکها را نابود میکند، بلکه رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی کودکان را نیز به خطر میاندازد. اگر این مصوبه در مجلس تصویب شود، یک فاجعه بزرگ برای آموزش و پرورش دوران کودکی رخ خواهد داد.»
این مدیر در انتها میگوید: «ما بهعنوان نمایندگان خودجوش مهدکودکهای مستقل، مدافع حقوق کودکان و زنان کارآفرین هستیم. طی سالها فعالیت، توانستهایم از حقوق کودکان دفاع کنیم و امروز نیز بر این باوریم که مجلس باید به صدای ما گوش دهد. کودک و موسس مهدکودک هم بخشی از مردم هستند و تصمیمی که بر ضد آنها باشد، نمیتواند به صلاح جامعه باشد.»
روایت یک مدیر مهد کودک
در همین رابطه یکی از مدیران مهد منطقه ۲ تهران در گفتوگو با «شرق» گفت: «مراکز غیرمجاز و غیراستاندارد مثل سرای محلهها و موسسات زبان داریم که بعضیهایشان تازه رفتهاند و از سازمان هم مجوز گرفتهاند، بدون اینکه نظارتی روی این مجوز دادن باشد. یعنی چه؟ قبلا سازمان بهزیستی میآمد و برای صدور مجوز حداقل ۵-۶ ماه بازرسی انجام میداد؛ همهچیز را بررسی میکرد و دقیق مشخص میگفت: «استاندارد دیوارپوش باید فلان باشد، کفپوش باید چنین باشد.»»
او ادامه داد: «اما الان سه تا کارشناس دادگستری را میفرستند و خیلی راحت، مجوز میگیرند. نهایتا ظرف یک یا دو ماه مجوز صادر میشود. اصلا زمان دیگر مطرح نیست؛ مجوز خیلی راحت داده میشود و فرد میرود در زیرزمین مهدکودک راه میاندازد. تحت هیچ عنوانی هم آن سختگیریهای لازم ایمنی اعمال نمیشود. مثلا مهد کودکی داریم که طرف روی پشتبام آن ایونت برگزار میکند. در همین ستارخان، یک آقا و خانمی هستند که آن آقا اصلا تبعه ایران نیست، ولی خیلی راحت «خانه بازی» زدهاند و کار میکنند. هیچکدام از قوانینی که شامل حال مهدکودکهای مجوزدار مثل ما میشود، شامل حال آنها نمیشود. برای ما تدریس زبان و فوقبرنامه اجباری قدغن است؛ یعنی ما اجازه نداریم زبان تدریس کنیم یا فوقبرنامه داشته باشیم. ولی خانه بازی و مهدکودک غیرمجاز که اسمش را گذاشتهاند «مهد زبان»، هم زبان تدریس میکند، به این معنا که از صبح بچه در فضای زبان انگلیسی است که بهشدت روی ذهنش تاثیر منفی میگذارد و کلامش را کند میکند و هم هر کارگاهی که بخواهند برگزار میکنند؛ کارگاه نینجا و هر چیز دیگری که فکر کنید. کسی هم کاری به آنها ندارد.»
او هچنین به این نکته اشاره میکند که مهدکودکهای مجوزدار موظفاند مبالغ رسمی بگیرند، طبق بخشنامه عمل کنند، پوشش رسمی داشته باشند و هزاران سختگیری دیگر را رعایت کنند.
به گفته این مدیر مهدکودک مشکل بعدی به طور مشخص بحث شهریههاست. خیلی از مهدکودکها شهریهشان هیچ تناسبی با خدماتی که ارائه میدهند ندارد. شهریه یک مهدکودک در منطقه ۱ با منطقه ۲ کاملا متفاوت است. من که مهدکودک در منطقه دو دارم، شهریه یک ماه با تمام خدماتی که ارائه میدهم و خدمات کمی هم نیست؛ به عنوان مثال ۲۴ نیرو دارم، ۵ وعده غذا میدهم، فوقبرنامه دارم که بیسروصدا ارائه میدهم حدود ۱۲-۱۳ میلیون است. ولی همانطور که گفتم، شهریه من مثلا میشود ماهی ۱۲ میلیون؛ در حالی که یک موسسه غیرمجاز در همین ستارخان خیلی راحت از مردم ماهی ۲۰ تا ۲۵ میلیون میگیرد و کسی هم کاری به کارش ندارد. این خیلی مهم است.
در آخر اما این تجمع، صدای مدیران مهدکودکها با تجربه ۳۰ ساله و تخصص روانشناختی، هشدار میدهند که این تغییرات، کودکان را قربانی و جامعه زنان کارآفرین را نابود میکند.
آخرین اخبار جامعه را از طریق این لینک پیگیری کنید.