«شرق» گزارش میدهد:
معادلات ترامپ و بازتعریف بازی قدرت در خاورمیانه
آینده روابط ایران و آمریکا، نه در کاخ سفید و نه در تهران، بلکه در درک متقابل از «محدوده واقعیت» شکل خواهد گرفت. اما در این بین خاورمیانه امروز بیش از هر زمان دیگر، گرفتار سیاست به شدت لرزان ترامپ است که سیاست را با نمایش، و دیپلماسی را با معامله اشتباه گرفته است.
 
      به گزارش گروه رسانهای شرق،
طی ده ماهی که از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید میگذرد، بار دیگر معادلات ژئوپولیتیکی خاورمیانه در وضعیت تعلیق قرار گرفته است. همانگونه که رابرت مالی، دیپلمات کهنهکار آمریکایی و نماینده ویژه پیشین ایالات متحده در امور ایران، در گفتوگو با آلن گرش تاکید میکند، «ترامپ رئیسجمهوری است بدون خط قرمز.» او در سیاست خارجی، بیش از هر رهبر آمریکایی دیگری از منطق نهادهای سنتی سیاستگذاری فاصله گرفته و تصمیمهایش را بر اساس مصلحت شخصی، فشار انتخاباتی و جذابیت رسانهای تنظیم میکند.
در ماجرای «جنگ دوازدهروزه» ، مالی توضیح میدهد که ترامپ در ابتدا به دنبال توافقی سریع با ایران بود، اما وقتی مسیر دیپلماسی به کندی پیش رفت، وسوسه حملهای نمایشی با «مگابمب» علیه تاسیسات فردو به او القا شد؛ احتمالا از سوی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل. این اقدام نمایشی، بازتاب ماهیت ترامپ به عنوان سیاستمداری است که نه به راهبرد درازمدت، بلکه به تاثیر لحظهای میاندیشد. او در تصمیمهایش از تضاد نمیهراسد؛ ممکن است در یک روز از مذاکره با ایران سخن بگوید و روز بعد از اقدام نظامی. همین بیثباتی رفتاری است که خاورمیانه را در آستانه موج تازهای از بیاعتمادی قرار داده است.
در نگاه مالی، ترامپ نه طرفدار جنگ تمامعیار است و نه حامی صلح پایدار، او صرفا در پی «نمایش موفقیت» است. همین امر سبب میشود که هر حرکتش، هر چند کوتاه و گذرا، اثرات بلندمدتی بر معادلات منطقه بگذارد. از دید او، تصمیم ترامپ برای توقف ناگهانی درگیریها، نه از سر درک استراتژیک، بلکه ناشی از کمبود امکانات اسرائیل در رهگیری موشکهای ایرانی بود.
خاورمیانه در عصر ترامپ دو؛ سیاست بدون نقشه راه
در نشست اخیر دپارتمان روابط بینالملل مدرسه اقتصاد لندن (LSE) با عنوان «روابط ایران و آمریکا در دوره دوم ترامپ»، مجموعهای از تحلیلگران برجسته از جمله دکتر دانا اچ. آلین، دکتر صنم وکیل و دکتر آناهیتا معتضد راد، به بررسی پیامدهای این رویکرد غیرقابل پیشبینی پرداختند. محور اصلی بحث آن بود که «ترامپ دوم» بر خلاف روسایجمهور پیشین آمریکا، به اصول کلاسیک روابط بینالملل پایبند نیست و همین امر، امکان شکلگیری توافقی پایدار را تضعیف میکند.
به گفته دکتر آلین، «نمیتوان توافقی را پایدار نگه داشت وقتی کسی مدام قواعد بازی را عوض میکند.» دکتر وکیل نیز با اشاره به رفتار چندوجهی ترامپ یادآور شد که «او در عین حمایت از اسرائیل، گاه نقش منفی این رژیم در ثبات منطقه را نیز به رسمیت میشناسد؛ تناقضی که بیش از پیش راهبرد آمریکا را مبهم کرده است.»
در این نشست تاکید شد که از سال ۲۰۱۵ تاکنون، روابط تهران و واشنگتن هیچگاه از مدار «بحران و گفتوگو» خارج نشده است. تحریمها پابرجا مانده، اما اثربخشی آنها کاهش یافته است. به جای سیاست فشار حداکثری، اکنون شاهد «ابهام حداکثری» هستیم؛ وضعیتی که نه منجر به جنگ میشود و نه به صلح.
در عین حال، نشست دپارتمان روابط بینالملل مدرسه اقتصاد لندن یادآور شد که از ۷ اکتبر تا ژوئن ۲۰۲۵، چرخه تازهای از درگیریهای نیابتی و مستقیم میان ایران و اسرائیل آغاز شده و حضور مستقیم آمریکا در این مناقشات، بار دیگر خطر رویارویی گسترده را افزایش داده است.
ایران میان دو راه؛ مصالحه یا استمرار تقابل
به باور دکتر آناهیتا معتضد راد، ایران در موقعیتی دوگانه قرار گرفته است؛ از یکسو، انزوای سیاسی و فشار اقتصادی، و از سوی دیگر، تداوم حضور فعال در معادلات منطقهای. او میگوید که «ایران زمینخورده نیست، اما فرسوده است.» در این شرایط، دو سناریو پیش روی تهران قرار دارد؛ یا ادامه مسیر فعلی و حفظ سیاست مقاومت، یا پذیرش مصالحه و ورود به گفتوگوهای مستقیم با واشنگتن. اما گزینه دوم، هر چند ممکن است دستاورد اقتصادی داشته باشد، بهایی ایدئولوژیک در پی دارد و میتواند هویت راهبردی جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرد.
در نهایت، چه ایران مسیر مصالحه را برگزیند و چه بر استمرار تقابل پافشاری کند، پیام نشست دپارتمان روابط بینالملل مدرسه اقتصاد لندن و گفتوگوهای رابرت مالی این است که آینده روابط ایران و آمریکا، نه در کاخ سفید و نه در تهران، بلکه در درک متقابل از «محدوده واقعیت» شکل خواهد گرفت. اما در این بین خاورمیانه امروز بیش از هر زمان دیگر، گرفتار سیاست بهشدت لرزان ترامپ است که سیاست را با نمایش و دیپلماسی را با معامله اشتباه گرفته است.
ترامپ با بیاعتقادیاش به نهادهای دیپلماتیک، نظم شکننده منطقه را در معرض آزمونی تازه قرار داده است. اگر این چرخه تکرار شود، خاورمیانه بار دیگر شاهد سیاستی خواهد بود که نه بر پایه تعهد، بلکه بر اساس هیجان آنی و محاسبه شخصی بنا شده است، سیاستی که شاید برای یک رئیسجمهور «تماشایی» باشد، اما برای منطقه، خطرناک و بیپایان.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.
 
                                       
                                       
                                       
                                       
	
			