درمان اورژانس در بیمارى سلامت
پزشکان آموزش دیدهاند تا بیماران را در دشوارترین شرایط درمان کنند. حتی اگر درمان قطعى بسیار پرمخاطره باشد، این دشواری را توجیهى برای انفعال در زمان اورژانس به حساب نیاورند و برای درمان کلیدیترین مسئله پیشرو تلاش کنند. این اصل کلى را در مواجهه با درمان سیستم سلامت کشور که بیمار دچار بحران شده نباید فراموش کرد. بنابراین هدف این یادداشت، تفکر در راهحلهای کوتاهمدتی است که میتوانند حداقل از تعمیق روزافزون بحران سلامت در کشور بکاهند.
پزشکان آموزش دیدهاند تا بیماران را در دشوارترین شرایط درمان کنند. حتی اگر درمان قطعى بسیار پرمخاطره باشد، این دشواری را توجیهى برای انفعال در زمان اورژانس به حساب نیاورند و برای درمان کلیدیترین مسئله پیشرو تلاش کنند. این اصل کلى را در مواجهه با درمان سیستم سلامت کشور که بیمار دچار بحران شده نباید فراموش کرد. بنابراین هدف این یادداشت، تفکر در راهحلهای کوتاهمدتی است که میتوانند حداقل از تعمیق روزافزون بحران سلامت در کشور بکاهند.
قبل از سایر ارکان سلامت، مهمتر از همه توجه به پزشکان بهعنوان عنصر محوری سلامت در کشور است. اعضاى هیئت علمى تماموقت دانشکدههای پزشکی بیتردید بهترین، روزآمدترین و علاقهمندترین گروه پزشکان هستند که با کمترین دستمزد، در بدترین شرایط با کمترین امکانات، بیشترین بار درمان کشور را بر عهده دارند. در عین حال این گروه پزشکان در مقایسه با سایر پزشکان تمایل بیشتری به مهاجرت از سر ناامیدی دارند. تا زمانی که دولت توان حمایت همهجانبه از این پزشکان را پیدا کند، لغو ممنوعیت کار این پزشکان در بخش خصوصی ضرورتی اجتنابناپذیر است. این کار از یک سو با افزایش درآمد و بهبود محیط کار این پزشکان میتواند امید و ماندگاری ایشان را بیشتر کند و بهعلاوه با حضور این پزشکان، بهخصوص در رشتههای داخلی، خون تازهاى به سیستم سلامت خصوصی میدمد. امتحانات تخصصی در ایران دو قسمت دارد؛ یکى پربورد که فقط براى اجازه کار است و یکی بورد که برای اجازه هیئتعلمی شدن است. بنابراین تمام کسانی که بورد قبول شدهاند میتوانند هیئتعلمی شوند. در شرایطی که بسیاری از فارغالتحصیلان مایل به استخدام در دانشگاه نیستند و بسیاری تنها به مهاجرت میاندیشند، محدودیت استخدام هیئتعلمی تماموقت بیمعنی و نقض غرض است. هرکس که تمایل داشته باشد در این سیستم کار کند و بورد را گذرانده باشد، باید بتواند استخدام شود. نحوه کار او به سیستم مدیریتی و نظارت مرتبط خواهد بود نه تواناییهای او! میتوان به داوطلبان، کار در مناطق مورد نیازتر را پیشنهاد کرد که میبایست با پرداختها و شرایط بهتری همراه باشد، اما ممنوعیت استخدام و نداشتن ردیف و امثال اینها کلماتی هستند که باید به تاریخ سپرد. بسیاری از پزشکان تماموقت قراردادهای استخدامی محکمی ندارند و طی این مراحل تا رسمی قطعیشدن بسیار دشوار و طولانی است. تسریع این روند و ایجاد مشوقهای مالی برای رسمیشدن بیتردید بخشها را پرتر خواهد کرد. در شرایط بحران فعلی قوانین استخدامی کهنه نظیر سایر وزارتخانهها جوابگوی نیازهای سلامت نیست. وزارت بهداشت چارهای ندارد جز آنکه قواعد استخدامی متعدد ولو برای استفاده مقطعی و کوتاهمدت از همه پزشکان را داشته باشد. هیئت دولت در همه مسائل مسئولیت مشترک دارند. وزیر بهداشت میتواند در بالاترین سطوح ضمن موافقتنامههایی با وزرای اقتصادی ارائه تسهیلات بسیار درازمدت به پزشکان شاغل در سیستم دولتی و دانشگاهی برای خرید مسکن و اتومبیل را امکانپذیر کند و این تسهیلات را به نحوه استخدام و طول مدت آن ارتباط دهد. بیتردید موفقیت در این امر مهم مقدمه اعطای تسهیلات واقعی به پزشکان غیرهیئتعلمی و سپس سایر تحصیلکردگان خواهد بود. وزارت بهداشت از همان ابتدا باید انجمنهای صنفی اقشار مختلف جامعه پزشکی شامل دانشجویان، هیئتعلمی تماموقت، دستیاران و... را به تفکیک به رسمیت شناخته بر نوعی انتخابات دموکراتیک در این انجمنها نظارت کند تا بتواند صدای اقشار مختلف جامعه سلامت را بشنود و جامعه سلامت کشور این شنوایی را احساس کند. سیستم آموزش پزشکی کشور سالها پیش در سیستم درمان کشور ادغام شد (بخوان فدا شد) تا سیستم درمان به کیفیت دانشگاهی ارتقا پیدا کند نه آنکه سیستم دانشگاهی به بدترین کیفیت درمانی (بهداریچی) سقوط کند. بنابراین اصلاح بحران سلامت کشور پیش و بیش از هر چیز دیگری از طریق اصلاح این سیستم سراسری دانشگاهی ممکن میشود.