|

با قدیمی‌شدن طنزمان چه کار کنیم؟

از قدیم گفته‌اند آدم هر چیزی را مسخره کند، سرش می‌آید. برای همین این چیزهایی که دارد سر من می‌آید از شمار خارج شده است. یکی از مواردی که ما وقتی جوان و نادان بودیم خیلی مسخره می‌کردیم، طنز قدیمی و تاریخ‌گذشته بعضی عزیزان بود.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

از قدیم گفته‌اند آدم هر چیزی را مسخره کند، سرش می‌آید. برای همین این چیزهایی که دارد سر من می‌آید از شمار خارج شده است. یکی از مواردی که ما وقتی جوان و نادان بودیم خیلی مسخره می‌کردیم، طنز قدیمی و تاریخ‌گذشته بعضی عزیزان بود. یعنی آن موقع که ما داشتیم با «پَ‌نه‌پَ» توی فیس‌بوک جوک می‌ساختیم و فکر می‌کردیم خیلی آوانگاردیم، عزیزانی بودند که ستون مطبوعاتی داشتند و با گرانی ارزاق و حبوبات و اجاره‌خانه شوخی می‌کردند و می‌نوشتند: «قبض برق آمد و قبض روحمان کرد». یا همچنان به مادرزن می‌گفتند وزیر جنگ و بعدش با یک لبخند زیرکانه و شوهرعمه‌طور به بقیه نگاه می‌کردند تا آنها هم بخندند. 

درواقع یک جور طنز کارمندی که از سال‌ها قبل نوشته می‌شد را بازتولید می‌کردند و مورد تمسخر ما انسان‌های بی‌شعور و فرعون‌صفت قرار می‌گرفتند. تا اینکه چرخ زمانه چرخید و ما خودمان اسیر اصل «چنین است رسم سرای درشت/ گهی پشت به زین و گهی زین به پشت» شدیم و الان در آستانه 40سالگی آن تمسخرها مثل بومرنگ برگشته به خودمان و با همراهی «سرای درشت» به 36 روش سامورایی دارند از ما انتقام می‌گیرند. شما مخاطب تیزبین اگر به همین عبارت «36 روش سامورایی» دقت کنید، کاملا متوجه می‌شوید که طنز بنده چقدر قدیمی شده. همین عبارت را اگر 10 سال پیش می‌نوشتم سیل کامنت «واااای دهنت سرویس» و «خخخخخ» و «خدا خیرت بدهد خیلی خندیدم» زیر پست مربوطه سرازیر می‌شد، ولی الان دیگر دِمُده شده و بعید است حتی یک دهه شصتی با ریش پروفسوری و شلوار پارچه‌ای که همچنان اصرار دارد به زبان برره‌ای بگوید «پول زور وَده» به همچین چیزی بخندد. چاره‌ای هم نیست. طنز بی‌رحم است و شتاب تغییرات بالا. 

آن بزرگواران هم که قبلا ما بهشان ایراد می‌گرفتیم احتمالا فریز شده بودند در زمان خودشان. مثل الانِ من که فریز شده‌ام در دهه 90. فریزشدن لزوما چیز بدی نیست. هرکسی برای نسل خودش تولید محتوا می‌کند. البته من جزء استثناها هستم که به‌عنوان دهه هفتادی برای دهه 50 دارم تولید محتوا می‌کنم ولی به هر صورت همه جای دنیا همین روال حاکم است. یک مصاحبه از ادِل می‌دیدم که می‌گفت بعضی‌ها می‌گویند برای نسل جدید آهنگ بخوان ولی من دوست دارم برای نسل خودم بخوانم. درست هم هست. مردم ایران هنوز با لاغرشدن ادل کنار نیامده‌اند و همچنان معترض هستند که ادل آن هایدگی سابقش را از دست داده، دیگر چه برسد به این که بزرگوار با آن وزانت و وقار بیاید و بخواند «چیلیم چیلیم با چیلیم / چی بود دادین پاچیدیم». منظور این است که در سطح فردی فریزشدگی قابل درک و تا حدودی منطقی هم هست. همین که خودتان و جمع محدودتان با فریزشدگی حال کنید اوکی است. 

شمای سیاست‌گذار هم که داری اینها را می‌خوانی، محبت کن نوستالژی‌ات را برای خودت نگه دار. سریع بلند نشو بگو سیارسریع گفت فریزشدگی خوب است پس دیگه کنترل زِد بزنیم برگردیم دهه شصت. خودت می‌خواهی برو، مشکلی نیست. رفیق رفقا را جمع کنید با هم بروید ویدئوهای همدیگر را توقیف کنید و هرچقدر می‌خواهید همدیگر را کتک بزنید ولی در سطح کلان بی‌خیال این قضیه شو. درک می‌کنم دل‌کندن از گذشته سخت است، ولی دیگه چاره چیه؟ من هم دلم می‌خواهد با میل‌گرد بیفتم دنبال نسل زد و مجبورشان کنم طنز مطبوعاتی بخوانند ولی نمی‌کنم این کار را (چون میل‌گرد کشیده بالا). تو هم روح زمانه را درک کن و... چی دارم میگم اصلا؟ این مطلب قرار نبود انتقادی باشد. نمی‌دانم چرا این‌طوری شد. این هم مرض نسل ماست دیگر. شرمنده همه نسل‌ها هستیم.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.