کاهش ضایعات و تلفات مواد غذایی؛ راهبردی کلیدی در مواجهه با ناامنی غذایی
در دهههای اخیر، بحران امنیت غذایی به یکی از مهمترین چالشهای جهان تبدیل شده است. درحالیکه جمعیت کره زمین از مرز هشت میلیارد نفر گذشته و تقاضا برای غذا هر سال افزایش مییابد، بخش درخورتوجهی از مواد غذایی تولیدشده هرگز به سفره مردم نمیرسد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
در دهههای اخیر، بحران امنیت غذایی به یکی از مهمترین چالشهای جهان تبدیل شده است. درحالیکه جمعیت کره زمین از مرز هشت میلیارد نفر گذشته و تقاضا برای غذا هر سال افزایش مییابد، بخش درخورتوجهی از مواد غذایی تولیدشده هرگز به سفره مردم نمیرسد. براساس گزارش سازمان ملل متحد، حدود یکسوم مواد غذایی تولیدشده در جهان در مسیر تولید تا مصرف هدر میرود یا نابود میشود. این رقم معادل میلیاردها دلار خسارت اقتصادی و میلیونها تن گاز گلخانهای منتشرشده در جو زمین است. در کشورهایی مانند ایران نیز مسئله ضایعات غذایی ابعاد گستردهای دارد.
طبق برآوردهای داخلی، سالانه بین ۳۰ تا ۳۵ درصد مواد غذایی تولیدی کشور از بین میرود؛ رقمی که میتواند نیاز میلیونها نفر را تأمین کند. ازاینرو کاهش ضایعات و تلفات غذایی نهتنها یک مسئله زیستمحیطی، بلکه یک ضرورت اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی برای تضمین امنیت غذایی به شمار میآید. به منظور یافتن راههای کاهش ضایعات و تلفات، باید در ابتدا برخی مفاهیم و موانع شناختی در حوزه تحلیل را مورد بررسی مجدد قرار داد و سپس به سیستمهای سنجش تلفات و ضایعات اشاره کرد. علل ایجاد ضایعات و تلفات غذایی در کشورهای شمال و جنوب باید بررسی شود تا بتوانیم راههای پیشگیری و کاهش آن را بیان کنیم.
۱. مفهوم و تفاوت میان «تلفات غذایی» و «ضایعات غذایی»
برای درک بهتر این موضوع، ابتدا باید تفاوت دو مفهوم اصلی در این حوزه را روشن کرد:
- تلفات غذایی (Food Loss): به از بین رفتن مواد غذایی در مراحل اولیه زنجیره تأمین گفته میشود؛ از زمان برداشت محصول تا فراوری و توزیع. این نوع تلفات بیشتر در کشورهای در حال توسعه رخ میدهد و معمولا ناشی از ضعف زیرساختها، نگهداری نامناسب، حملونقل ناکافی و روشهای سنتی کشاورزی است.
- ضایعات غذایی (Food Waste): به از بین رفتن مواد غذایی در مرحله مصرف اشاره دارد، یعنی زمانی که مواد خوراکی سالم در فروشگاهها یا منازل دور ریخته میشود. این پدیده عمدتا در کشورهای توسعهیافته و ثروتمند دیده میشود و علت اصلی آن رفتار مصرفکننده، سلیقه بازار، تاریخ انقضای زودهنگام و فرهنگ مصرفی است. درواقع تفاوت اصلی این دو مفهوم در زمان و عامل وقوع است: تلفات در بخش تولید و توزیع رخ میدهد، اما ضایعات در مرحله مصرف.
۲. چالشهای اندازهگیری و دادههای ناقص
برآورد دقیق میزان هدررفت غذایی کار سادهای نیست. کارشناسان برای اندازهگیری از شاخصهای متفاوتی مانند وزن، کالری یا ارزش اقتصادی استفاده میکنند و هرکدام نتایج متفاوتی ارائه میدهد. از سوی دیگر، دولتها معمولا افت کیفیت یا کاهش قیمت مواد غذایی را در آمارها لحاظ نمیکنند و بسیاری از کشاورزان نیز به دلایل اقتصادی یا فرهنگی، تلفات واقعی را کمتر گزارش میدهند. این کمبود داده و روشهای غیرهماهنگ موجب شده است که در سطح جهانی تصویر دقیقی از محل و میزان هدررفت غذا وجود نداشته باشد. نتیجه آن، بیعملی یا سیاستگذاریهای ناقص است؛ چراکه بدون شناخت دقیق نقاط آسیبپذیر در زنجیره تأمین، طراحی راهحل مؤثر ممکن نیست. ازاینرو سازمانهای بینالمللی مانند FAO و UNEP در سالهای اخیر بر ایجاد چارچوبهای استاندارد اندازهگیری تلفات و ضایعات غذایی تأکید کردهاند تا کشورها بتوانند براساس دادههای واقعی، برنامهریزی هدفمندتری انجام دهند.
۳. علل اصلی تلفات غذایی در کشورهای در حال توسعه
در کشورهای کمدرآمد و در حال توسعه، بخش اعظم تلفات در مراحل اولیه زنجیره غذایی اتفاق میافتد. مهمترین دلایل عبارتاند از:
1. زیرساختهای ناکافی: نبود انبارهای سرد، وسایل حملونقل مناسب و مراکز بستهبندی باعث فساد سریع محصولات تازه، بهویژه میوه، سبزی و لبنیات میشود.
2. روشهای سنتی کشاورزی: استفاده از بذرهای کمبازده، برداشت زودهنگام یا دیرهنگام و نبود آموزشهای فنی باعث کاهش کیفیت و افزایش ضایعات میشود.
3. کمبود سرمایه و فناوری: بسیاری از کشاورزان خُرد به فناوریهای نوین دسترسی ندارند و نمیتوانند محصولات خود را به شکل استاندارد فراوری یا ذخیره کنند.
4. مشکلات بازار و سیاستگذاری: نوسان قیمتها، نبود شبکههای توزیع شفاف و نبود بیمه محصولات کشاورزی نیز از عوامل مؤثر بر از بین رفتن بخشی از تولیدات است.
این نوع تلفات نهتنها به معنای از بین رفتن منابع طبیعی (آب، خاک و انرژی) است، بلکه به طور مستقیم درآمد کشاورزان را کاهش داده و امنیت غذایی جوامع محلی را تهدید میکند.
۴. ضایعات غذایی در کشورهای توسعهیافته
در کشورهای ثروتمند، مشکل اصلی در انتهای زنجیره تأمین قرار دارد. این کشورها از لحاظ فناوری و نگهداری مواد غذایی پیشرفتهاند، اما بخش زیادی از غذا در مرحله خردهفروشی یا مصرفکننده از بین میرود. دلایل اصلی عبارتاند از:
1. رفتار مصرفکننده: خرید بیش از نیاز، بیتوجهی به تاریخ مصرف یا تمایل به تازگی ظاهری محصولات.
2. استانداردهای سختگیرانه بازار: بسیاری از مواد غذایی صرفا به دلیل شکل ظاهری نامطلوب (مثلا میوههای کوچک یا خمیده) از چرخه فروش خارج میشوند.
3. سیاستهای تجاری فروشگاهها: تخفیفهای بزرگ یا بستهبندیهای حجیم باعث خرید و در نهایت دورریزی بیشتر میشود.
4. فرهنگ مصرف: در جوامع مرفه، اسراف غذایی نوعی عادت فرهنگی شده است و غذا اغلب کمتر از ارزش واقعیاش ارزیابی میشود.
در نتیجه، درحالیکه کشاورزان در کشورهای فقیر برای تأمین حداقل نیاز غذایی تلاش میکنند، در کشورهای ثروتمند میلیونها تن غذا هرساله بیدلیل به زبالهدان میرود.
۵. پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی
هدررفت و ضایعات غذایی تنها یک مسئله اخلاقی نیست، بلکه پیامدهای سنگینی در سه سطح اصلی دارد:
الف) پیامدهای اقتصادی: براساس برآورد بانک جهانی، تلفات غذایی سالانه بیش از یک تریلیون دلار خسارت اقتصادی جهانی ایجاد میکند. در آفریقای زیرصحرایی، این خسارت حدود چهار میلیارد دلار در سال است، درحالیکه میلیونها کشاورز در همان منطقه با کمتر از دو دلار در روز زندگی میکنند. در ایران نیز بخش درخورتوجهی از تولیدات کشاورزی، بهویژه در حوزه میوه و سبزی، به دلیل فقدان زنجیره سرد و انبار مناسب از بین میرود؛ موضوعی که به طور مستقیم بر قیمت مواد غذایی و قدرت خرید خانوارها اثر میگذارد.
ب) پیامدهای زیستمحیطی: غذایی که هدر میرود، فقط محصول نیست؛ بلکه آب، زمین، انرژی و نیروی کار مصرفشده برای تولید آن نیز از بین میرود. علاوهبراین مواد غذایی دورریختهشده در محلهای دفن زباله، گاز متان تولید میکنند که یکی از گازهای گلخانهای بسیار قوی است. کاهش ضایعات در مراحل نهایی مصرف میتواند نقش مهمی در کاهش انتشار گازهای گلخانهای ایفا کند، زیرا در این مرحله، هر واحد غذا حاوی بیشترین میزان انرژی و انتشار پنهان است.
ج) پیامدهای اجتماعی: در بسیاری از کشورها، ازجمله ایران، از بین رفتن غذا به معنای از بین رفتن فرصت تغذیه سالم برای گروههای آسیبپذیر است. کاهش تلفات در مزارع میتواند امنیت غذایی را افزایش دهد و کاهش ضایعات در مصرف میتواند باعث توزیع عادلانهتر منابع شود.
۶. موانع وچالشهای سیاستی
با وجود آگاهی عمومی از اهمیت موضوع، اجرای سیاستهای کاهش ضایعات و تلفات غذایی با چالشهایی همراه است:
1. تعارض منافع اقتصادی: تولید بیش از نیاز از یک سو باعث افزایش ضایعات میشود، اما از سوی دیگر، از کمبود و تورم جلوگیری میکند.
2. فقدان نظام هماهنگی میان بخشها: کاهش ضایعات نیازمند همکاری وزارتخانهها، بخش خصوصی، فروشگاهها و مصرفکنندگان است.
3. نبود مشوقهای مالی: تولیدکنندگان و فروشگاهها انگیزه اقتصادی کافی برای کاهش ضایعات ندارند، مگر اینکه سیاستهای حمایتی وجود داشته باشد.
4. کمبود آموزش و فرهنگسازی: آگاهی عمومی از ارزش واقعی غذا پایین است و رفتار مصرفی جامعه به سمت اسراف گرایش دارد.
۷. راهکارهای پیشنهادی برای کاهش تلفات و ضایعات غذایی
برای مقابله مؤثر با این چالش، مجموعهای از اقدامات در سطح ملی و بینالمللی لازم است:
1. بهبود زیرساختها در بخش کشاورزی: ایجاد سردخانه، بهبود حملونقل، توسعه صنایع تبدیلی و بستهبندی استاندارد.
2. ایجاد بانکهای اطلاعاتی دقیق: گردآوری و تحلیل دادههای واقعی از میزان و محل وقوع ضایعات برای سیاستگذاری هدفمند.
3. اصلاح قوانین و استانداردها: بازنگری در استانداردهای ظاهری محصولات و تسهیل فروش محصولات خارج از قالب ظاهری معمول.
4. آموزش و فرهنگسازی عمومی: اطلاعرسانی درباره نحوه نگهداری غذا، خرید بهاندازه و مصرف مسئولانه.
5. توسعه بازیافت و استفاده ثانویه: استفاده از پسماندهای غذایی برای تولید خوراک دام یا انرژی زیستی.
6. تشویق خردهفروشان و رستورانها به اهدای غذاهای مازاد: ایجاد مشوقهای مالیاتی برای جلوگیری از نابودی غذای سالم.
در دنیای امروز، هر دانه برنج، هر قرص نان و هر میوهای که بیدلیل از چرخه مصرف مفید خارج میشود، نشانهای از بیعدالتی در نظام غذایی جهانی است. کاهش تلفات و ضایعات غذایی نهتنها ابزاری برای مبارزه با گرسنگی و فقر است، بلکه اقدامی مؤثر برای کاهش فشار بر منابع طبیعی و مقابله با تغییرات اقلیمی محسوب میشود. برای ایران نیز، با توجه به محدودیت منابع آب و زمین، این موضوع اهمیتی دوچندان دارد. هر گامی در راستای کاهش هدررفت غذا، گامی است به سوی امنیت غذایی پایدار، کاهش هزینههای اقتصادی و حفظ محیط زیست.
بنابراین راهبرد ملی باید بر سه محور استوار باشد:
۱. دادهمحوری در تصمیمگیریها،
۲. تقویت زیرساختها و آموزش،
۳. تغییر رفتار مصرفکننده و ارتقای فرهنگ عمومی.
کاهش تلفات و ضایعات غذایی نهتنها یک هدف زیستمحیطی، بلکه یک رسالت انسانی و اخلاقی است که میتواند آیندهای عادلانهتر و سالمتر برای همه رقم بزند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.