خوان مُصَوران؛ روایت تصویری داستانهای ایرانی
موزه، آن گنجینه ماندگار حافظه جمعی، پس از سکوتی دراز، زبان خود را با روایتی تمامعیار از جنس تصویر بازمیگشاید. «خوان مُصوران» طلیعه این نطق نوین است؛ سفرهای که موزه برپا میدارد تا جانها را به تماشای جلوههای فرازمانی امر مرئی فراخواند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
محمد سواری
موزه، آن گنجینه ماندگار حافظه جمعی، پس از سکوتی دراز، زبان خود را با روایتی تمامعیار از جنس تصویر بازمیگشاید. «خوان مُصوران» طلیعه این نطق نوین است؛ سفرهای که موزه برپا میدارد تا جانها را به تماشای جلوههای فرازمانی امر مرئی فراخواند. این نمایشگاه که در موزه هنرهای معاصر اصفهان برپا شده، فقط یک رخداد هنری نیست، بلکه تأملی است هستیشناختی بر سرشت تصویر در روزگار ما و پاسخی هنرمندانه به فراموشیِ عصر حاضر.
ریشه این خوان گشوده را باید در سنت دیرپای کتابآرایی ایرانی جستوجو کرد، سنتی که در آن هنرمندان در کتابخانههای درباری تیموری، صفوی و اوایل قاجار گرد هم میآمدند تا با همکاری یکدیگر، نسخههایی نفیس را بیافرینند. در آن کارگاههای جمعی، هر استادی مسئول بخشی از اثر بود و حاصل کار، تجلی وحدت در عین کثرت بود؛ وحدتی که از حکمت دست و خیال جمعی میجوشید. این سنت، که محققانی چون David Roxburgh در کتاب «The Persian album, 1400-1600: from dispersal to collection»، Lamia Balafrej در کتاب
«The Making of the Artist in Late Timurid Painting» و آقای یعقوب آژند در مقالاتی به «کتابتخانه و صورتخانه در ایلخانان و تیموری» به کاوش در آن پرداختهاند، فقط زیباییآفرینی نبود، بلکه ابزاری توانمند برای معرفی و انتقال فرهنگ و ملیت بود. شاهنامههای مصور نمونههای اعلای این رسالت بودند؛ هنرمندان برای خلق تصاویر آن گماشته میشدند تا حماسه ملی را در کالبدی دیداری جاودانه کنند. امری که متأسفانه در عصر حاضر گاه مورد غفلت و حتی اهانت قرار میگیرد. رویکرد موزه با برپایی این نمایشگاه، احیای آن ارزشهای ملی و فرهنگی و جلب نگاه دوباره به این گنجینه معنوی است.
با سپریشدن عصر زرین کتابآرایی، فصل تازهای با ظهور چاپ سنگی در اواخر دوره قاجار گشوده شد. در این دوره که علیقلی خویی از پیشگامان آن بود، داستانهای ایرانی به شکل انبوه تکثیر شدند و تصویرسازی، هرچند با حال و هوایی متفاوت، کماکان نقش روایتگری خود را ایفا کرد. این تکثیر، هنر را از انحصار دربارها بیرون آورد و به میان طبقات بیشتری از جامعه برد. سپس در دوره پهلوی و پس از آن، «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» به کانونی برای احیای تصویرسازی بدل شد. اینجا تصویرسازی برای کودکان اهمیتی بیسابقه یافت و نسل جدیدی از هنرمندان را پرورش داد که داستانهای کهن و جدید ایرانی را با زبانی نوین به تصویر کشیدند.
اما «خوان مُصوران» چگونه این مسیر تاریخی را به امروز پیوند میزند؟ این نمایشگاه با گردآوری مصوران معاصر، وارثان آن حکمت دست و خیال، قصد دارد تصویری از تصویرسازی معاصر ایران ارائه دهد و تفاوتهای بنیادین آن با گذشته را واکاوی کند. در سنت کهن، زیباییشناسی امری جمعی و مبتنی بر اصولی یکسان و کمتغییر بود. جهانبینی هنرمند تا حد زیادی در دل یک سنت واحد تعریف میشد. اما هستیشناسی تصویرسازی معاصر، فردیتر است. هر هنرمند، جهان شخصی و یگانهای میآفریند و معیارهای زیباشناختی را به شکلی سیال و متکثر بازتعریف میکند. این تکثر سبب میشود مخاطب امروزی در مواجهه با مجموعهای از آثار نخبه، بهجای درگیری صرف با تکنیک، مستقیما با «جهان» اثر روبهرو شود. ممکن است با جهان برخی از این آثار ارتباطی عمیق برقرار کند و با جهان برخی دیگر نه. این همان خاصیت زیباشناختی عصر حاضر است: سپردن فهم، کیفیت و لذت اثر به دست مخاطب که لازمه آن فهم «دریافت زیباشناسی» در پوئتیــک ارسطو و تفسیر مدرن امبرتو اکو از آن است. نحوه ایجاد تعلیق تغییر کرده و تصویرسازی امروز بیش از آنکه پاسخ باشد، پرسشی هستیشناختی در ذهن بیننده ایجاد میکند.
«خوان مصوران» این تغییر پارادایم بنیادین را در قالب سه عرصه «دستآفرین»، «دیجیتال» و «پانوراما» به تماشا میگذارد. این تقسیمبندی هوشمندانه، فقط نمایش تقابل تکنیکها نیست، بلکه تجلی گفتمانی ژرف در بازتعریف کارکرد، تولید و مصرف تصویر است. برای درک این گذار، باید به سرشت تصویر در سنت کتابآرایی ایرانی نظر افکند. در آن دوران، به تعبیر Oleg Grabar، تصویر در خدمت متن و ذیل یک «نظم زیباییشناختی جمعی» عمل میکرد. نقشها، خاصه در مکاتب تیموری و صفوی، نه به عنوان آثاری مستقل، بلکه به مثابه «مفسران بصری» بودند که هدف غایی آنها تجسمبخشیدن به متن ادبی -عمدتا مذهبی، حماسی یا عرفانی- و انتقال هرچه باشکوهتر مفاهیم والای فرهنگی بود. این تصاویر در یک سیستم کارگاهی و تحت حمایت دربار تولید میشدند و کارکردی یکسره فرهنگی-تملکی داشتند. همانگونه که Marianna Shreve Simpson در پژوهشهایش برجسته میکند، هنرمند در این نظام، بیش از آنکه خالق یک بیان فردی باشد، مجری ماهر یک سنت تصویری نهادینهشده بود.
در مقابل، تصویرسازی معاصر، بهویژه با انقلاب دیجیتال، از قید تکساختاری متن و حمایت متمرکز رها شده است. اینجاست که تقسیم سهگانه نمایشگاه معنای عمیقتری مییابد. بخش «دستآفرین» نمایانگر تداوم آن سنتِ اهمیت «دست هنرمند» و اصالت اثر یگانه است، اما با این تفاوت که اکنون این دست، در خدمت بیان فردی قرار دارد. بخش «دیجیتال»، قلب تپنده این تغییر پارادایم است. به گفته
Lev Manovich در کتاب کلیدی «The Language of New Media»، دیجیتالیشدن، تصویر را از حالت صرفا «بصری» به حالت «اطلاعاتی» تغییر داده است. این امر امکان تکثیر بینهایت، دستکاری بیحد و خلق جهانهای بصری کاملا جدید را فراهم کرده است. در نهایت، بخش «پانوراما» بهدرستی بر کارکرد و بستر نمایش تصویر تأکید میکند و نشان میدهد تصویر امروزی دیگر محصور در قاب کتاب نیست، بلکه به رسانهای مستقل و سیال تبدیل شده که خود را در فضاهای عمومی، بازیهای رایانهای و واقعیت مجازی تعریف میکند. این تغییر از یک «کارکرد فرهنگی ناب» به سوی «کارکردهای چندگانه و عمدتا تجاری-رسانهای»، نشاندهنده تحولی بزرگ در اقتصاد فرهنگی تصویر است. رویکرد موزه هنرهای معاصر اصفهان در برپایی این رویداد، هوشمندانه این سیر تکاملی را نه به عنوان یک گسست، بلکه به مثابه یک تداوم انتقادی به تصویر میکشد؛ تداومی که در آن تصویرسازی ایرانی، با حفظ پیوندهایش با گذشته روایی خود، به زبانی جهانی و چندمنظوره برای بیان دغدغههای جهان معاصر بدل شده است.
در این میان، ظهور فناوریهایی مانند NFT، فصلی نوین از استقلال هنرمند را رقم زده است. همانگونه که در عصر صفوی، استادی چون رضا عباسی با ترک کتابخانه سلطنتی و فروش رقعههای خود به استقلال مالی و هنری دست یافت، توکنهای غیرمثلی نیز امروزه به هنرمند تصویرساز امکان میدهند از چرخه سفارشهای سنتی انتشارات فراتر رود و مستقیم با جهانیان ارتباط برقرار کند. این گذار، او را به استقلال هنری و مالی نزدیکتر میکند.
پایان سفر: گزینش آگاه در این نمایشگاه، حرکتی استعلایی برای احیای روایت ایرانی است؛ روایتی که در آن هر اثر به وارثی آگاه از زیباییشناسی کهن و روایتگری معاصر بدل میشود. اینجا هر نقش فصل نوینی از دیالکتیک حضور و غیاب میگشاید و بیننده را به مراقبتی وجودی فرامیخواند؛ مراقبتی که در آن گذشته و اکنون درهممیتنند تا روایتی زنده و پویا از ادبیات ایران را بیافرینند. «خوان مصوران» بیش از یک نمایشگاه، سفرهای است برای تجدید عهد با تصویر، به مثابه زبانی برای گفتوگوی فرهنگها و نسلها.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.