مقاومت در رمان فلسطین
اگرچه نویسندگان و شاعران عرب پیش از تأسیس اسرائیل نسبت به اشغال فلسطین واکنش نشان داده بودند اما نخستین صدای اعتراض در رمان فلسطینی، پس از تأسیس اسرائیل و توسط غسان کنفانی صورت گرفت. با ازدسترفتن سرزمینهای فلسطین داستان و ادبیات عرب دیگر بههیچوجه نمیتوانست به روی مصیبتهای ملت فلسطین و اشغال سرزمین چشم ببندد. کنفانی در آن زمان با انتشار رمان «مردانی در آفتاب» آشکارا نسبت به مهاجرت اجباری و ترک سرزمین اعتراض کرد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: اگرچه نویسندگان و شاعران عرب پیش از تأسیس اسرائیل نسبت به اشغال فلسطین واکنش نشان داده بودند اما نخستین صدای اعتراض در رمان فلسطینی، پس از تأسیس اسرائیل و توسط غسان کنفانی صورت گرفت. با ازدسترفتن سرزمینهای فلسطین داستان و ادبیات عرب دیگر بههیچوجه نمیتوانست به روی مصیبتهای ملت فلسطین و اشغال سرزمین چشم ببندد. کنفانی در آن زمان با انتشار رمان «مردانی در آفتاب» آشکارا نسبت به مهاجرت اجباری و ترک سرزمین اعتراض کرد.
غسان کنفانی، نویسنده چپگرا و از شاخصترین چهرههای ادبیات عرب است که از سالها پیش در ایران شناختهشده بود. کنفانی در زمان نوشتن «مردانی در آفتاب» تنها 23 سال داشت. او نویسندهای پرکار بود و همچنین روزنامهنگار و سردبیر چند نشریه سیاسی و ادبی بود. از او چهار رمان و دو رمان ناتمام و سه نمایشنامه و پنج مجموعهداستان که شماری از آنها داستان کودک است، باقی مانده است. او آثاری پژوهشی نیز در زمینه تاریخ ادبیات فلسطین منتشر کرده و همچنین نقاش هم بود. غسان کنفانی مبارز و فعال سیاسی بود و در مقام نویسندهای متعهد و چپگرا نویسندگی خود را در امتداد فعالیت سیاسیاش میدید. کنفانی در «مردانی در آفتاب» به سراغ احساس شکست و سرخوردگی رفته و تبعات مسیری را نشان داده که در آن به فرار و به تلاش برای رهایی جمعی ترجیح داده میشود. خود کنفانی نیز در عمل مسیر مبارزه با اسرائیل را در پیش گرفت و در این مبارزه جانش را هم از دست داد. «مردانی در آفتاب» از چند نظر رمان حائز اهمیتی است و حتی میتوان آن را اثری جریانساز دانست؛ چراکه آن را اولین رمان فلسطینی به معنای واقعی آن دانستهاند.
حمدی سکوت در کتاب «رمان عربی» که چند سال پیش با ترجمه عظیم طهماسبی به فارسی منتشر شد، میگوید با اینکه برخی پیدایش رمان پخته و کمالیافته فلسطینی را در 1943 میدانند؛ یعنی زمانی که اسحاق موسی حسینی رمان «خاطرات یک مرغ» را چاپ کرد؛ اما تقریبا همه اتفاق نظر دارند که رمان کوتاه غسان کنفانی نخستین رمان فلسطینی به معنای واقعی است.
«مردانی در آفتاب» در 1963 به چاپ رسید و سه سال پس از آن کنفانی رمان دیگری را با عنوان «آنچه برایتان مانده است» منتشر کرد. حمدی سکوت میگوید این دو رمان نخست کنفانی بر دو رمان بعدی او از نظر فنی برتری دارند: «او در دو اثر نخست بهواسطه ساختار رمان و از لابهلای حوادث، به بیان مفهوم و معنا میپردازد، حال آنکه در دو رمان دیگر، به بیان مستقیم رو آورده و کوشیده است تا اندیشهاش را از نزدیکترین راه ممکن به طیف گسترده خوانندگان انتقال دهد». کنفانی در «مردانی در آفتاب» و «آنچه برایتان مانده است» از شیوههای روایت مدرن چون جریان سیال ذهن و چندصدایی استفاده کرده است.
در «مردانی در آفتاب» سه فلسطینی با نامهای ابوقیس، سعد و مروان با یک فلسطینی دیگر به نام ابوخیزران که راننده کامیون است، نقشهای میریزند تا او آنها را داخل تانکر آب به کویت ببرد؛ یعنی به جایی که آنها در خیالشان رؤیای خوش و امن زندگی را در آن میجویند. ابوخیزران شخصیتی است که با وجود ناتوانی جنسی به روابط بیپروای جنسی مشغول است. او به خاطر جراحت ناشی از جنگ 1948 عمل جراحی شده و در پی آن توان جنسیاش را از دست داده است. وقتی ابوخیزران از مرز میان عراق و کویت میگذرد، سه شخصیت دیگر که میخواهند به کویت بروند، زیر آفتاب کشنده داخل تانکر پنهان میشوند با این تصور که کل ماجرا چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد؛ اما نیروهای مرزی به خاطر آنکه زیادی خسته و کُند هستند، زمان زیادی را صرف شنیدن حرفهای ابوخیزران درباره ماجراهای جنسیاش میکنند و فاجعه در همینجا رقم میخورد. وقتی ماشین از مرز رد میشود و ابوخیزران دریچه تانکر را باز میکند، با سه جسد که از فرط گرما پخته و مردهاند، روبهرو میشود و به اجبار آنها را در تلی از زباله در «صحرای غربت» دفن میکند. حمدی سکوت درباره دو سطح رئالیستی و نمادین رمان نوشته: «رمان راه و رسم تلاش برای رهایی در سطح فردی و تسلیم و سازش را بیهیچ کوششی برای مقاومت محکوم میکند و هشدار میدهد که این رفتار منفی هم در سطح فردی و هم در سطح عمومی جامعه فلسطین به فاجعه خواهد انجامید».
کنفانی در این رمان روایت ادبی را بیآنکه به شعارزدگی تقلیل دهد، با امر اجتماعی و سیاسی پیوند زده است و بسیاری از ویژگیهای داستاننویسی مدرن را در اثرش به کار گرفته است. «مردانی در آفتاب» در فهرست صد رمان برتر جهان عرب که در سال 2001 در نشریه مصری «اخبارالادب» منتشر شده، جایگاه پنجم را دارد و در دهه 1970 به انگلیسی و پس از آن به زبانهای متعددی ترجمه شده است. کنفانی بهواسطه این رمان و دیگر آثارش جایگاه ممتازی در ادبیات عرب دارد و به تعبیر برخی منتقدان در کنار محمود درویش و سمیح القاسم سهم بسزایی در ساختن هویت فلسطینی فارغ از مکان و در چارچوب واژهها و ادبیات و فرهنگ داشته است.
امیل حبیبی یکی دیگر از نویسندگان شاخص فلسطینی است که او نیز در آثارش صدای ستم مردم فلسطین را بازتاب داد. او در رمانی که در فارسی با عنوان «وقایع غریب غیبشدن سعید ابونحس خوشبدبین» توسط احسان موسوی خلخالی منتشر شده، تصویری واقعی از زندگی فلسطینیانی که پس از شکست 1967 در سرزمینشان ماندند ارائه داده است. حمدی سکوت در کتابش درباره این رمان نوشته که حبیبی در این اثر «تصویری بسیار زنده و طنزآمیز که وضعیت فلسطینیان ساکن در سرزمینهای اشغالی را به طور عمیق نشان میدهد و در آن جنبههای منفی پیش از جنبههای مثبت خودنمایی میکند، و نقش آزادیخواهان و مبارزان و ستم اشغالگران بر ضدشان را با سبکی غیرمبالغهآمیز برجسته مینماید. همچنین این اثر توضیح میدهد که هر فردی که بر اثر وسوسه نفس کرنش و سازش و فعالیت به نفع حکومت اشغالگر را بپذیرد، سهمی جز ننگ و رسوایی نصیبش نمیشود و هرگز از قهر و خشم اسرائیل و زندانهایش در امان نمیماند. تصویر رمان با بعد تاریخی فلسطین و مبارزه مردمش همراه با سایر ملتهای عربی بر ضد اشغالگران از زمان هجوم صلیبی و محاصره عکا، قیمومیت انگلیس بر فلسطین، نکبت 1948، تجاوز اسرائیل، فرانسه و انگلیس به مصر در 1956، شکست ژوئن 1967، و حوادث خونبار سپتامبر سیاه 1970، تکمیل میگردد. تمام این پیشزمینه تاریخی در قالب اشاراتی میآید که گذشته و اکنون را در نمودهای آنی ماهرانه در هم میآمیزد، به طوری که اکنون حافظه گذشته را به شکل هماهنگ یا متناقض به یاد میآورد. امیل حبیبی در این رمان ساختاری جدید و غیرمعمول به کار بسته است، او مقامهنویسی کهن و رمان علمی-تخیلی و شیوه استشهاد به شعر کلاسیک عربی را درهم آمیخته است و زبان فصیح را، که در آن ضربالمثلها و عبارات متداول راه مییابد، گهگاهی بر حسب اقتضای مقام با لهجه فلسطینی همراه ساخته است».
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.