تاریخچه شخصی یک دوران گذار: زنان و رنج مادرشدن
کمتر پیش میآید که درباره مسائل مادرشدن صحبت شود و اغلب به ستایش این نقش پرداخته میشود. ریچل کاسک اما در کتاب «یک عمر کار» تصویری صریح از تجربه شخصیاش از مادرشدن به دست داده است. او میگوید پیش از آنکه مادر شود به این موضوع فکر نمیکرده و درواقع راه انکار را در پیش گرفته بوده و بدون آمادگی به نقطه مادرشدن رسیده، بیآنکه بداند این رسیدن میتواند با چه عواقبی همراه باشد.


شرق: کمتر پیش میآید که درباره مسائل مادرشدن صحبت شود و اغلب به ستایش این نقش پرداخته میشود. ریچل کاسک اما در کتاب «یک عمر کار» تصویری صریح از تجربه شخصیاش از مادرشدن به دست داده است. او میگوید پیش از آنکه مادر شود به این موضوع فکر نمیکرده و درواقع راه انکار را در پیش گرفته بوده و بدون آمادگی به نقطه مادرشدن رسیده، بیآنکه بداند این رسیدن میتواند با چه عواقبی همراه باشد. همچنین به قول خودش، «با این تصور بیپایه و اساس و در عین حال روشن که سیر رسیدنم به این نقطه چنان اتفاقی و بیحسابوکتاب و همزمان آنقدر تحت تأثیر نیروهای عظیمتر و قدرتمندتر از خودم بوده که اصلا نمیشود گفت من در این بین نقش و حق انتخابی داشتهام».
او در کتاب «یک عمر کار»، که با ترجمه طهورا آیتی در نشر بیدگل منتشر شده، کوشیده تا حدودی رسیدنش به همین نقطه و نمایشی را شرح دهد که زایمان صرفا صحنه شروعش است. میگوید کتابش تاریخچه شخصی یک دوران گذار است: «اشتیاقی که به ابراز افکار و احساساتم درباره موضوع مادری داشتم از همان ابتدا پررنگ بود، اما در خفا به حیاتش ادامه میداد، زیر پوست زندگیام که شکلی تازه به خود گرفته بود. چند ماه بعد از تولد دخترم آلبرتین، این اشتیاق به کلی رنگ باخت». کاسک میگوید پس از مادرشدن خودِ قبلیاش را از دست داد و نیز آزادیای که پیشتر از آن برخوردار بود: «مادری برای من به محوطهای محصور میماند که از باقی جهان جدا شده بود».
کاسک اشاره میکند که تحلیلها، تاریخچهها، بحثها و جدلها و مطالعات اجتماعی بسیاری درباره مادری وجود دارند. این موضوع بهعنوان یک مسئله طبقاتی، جغرافیایی، سیاسی، نژادی و روانشناختی بهطور جدی بررسی شده است. با اینهمه او میگوید وقتی مادرشده این احساس را داشته که گویی هیچ چیز در این مورد نوشته نشده است.
بر این اساس، این کتاب تاریخچه یا پژوهشی درباره مادری نیست و درباره چگونه مادریکردن هم نیست. نویسنده در اینجا صرفا افکارش را درباره تجربه بچهدارشدن نوشته است، آنهم به شکلی که دیگران بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. او اعتراف کرده که این شیوه رک و بیپرده نویسندگی قدری او را مضطرب میکند؛ چراکه در این روش از نویسنده انتظار میرود هم درباره احوالات شخصی افشاگری کند و هم از تعدی به زندگی اطرافیانش ابایی نداشته باشد. او در این مورد با حذفکردن مرتکب این تعدی شده است. او چندان درباره شرایط بخصوصی که داشته حرفی نزده است، همینطور درباره کسانی که در کنارشان زندگی میکند و البته درباره روابط دیگری که ناگزیر حول رابطهاش با فرزند شکل گرفته است.
او تجربه مادری را به دلخواه و بدون دردسر به تصویر کشیده است. ریچل کاسک رماننویسی است که در سال 1967 در خانوادهای انگلیسی در ساسکاتون به دنیا آمد و بخش عمدهای از دوران کودکیاش را در لسآنجلس گذراند. او در سال 1974 به انگلستان نقلمکان کرد. در نیوکالج آکسفورد، زبان انگلیسی خوانده و تاکنون جوایز متعددی ازجمله جایزه اول رمان ویتبرد را در سال 1993 برای اولین رمان خود به نام «نجات اگنس» دریافت کرده است. کتابهای «طرح»، «درگونی» و «یک عمر کار» از آثار شاخص کاسک به حساب میآیند.