هر راست نشاید گفت
این روزها فصل رسیدگی مجلس شورای اسلامی به لایحه بودجه سال 1405 دولت است و به همین مناسبت علاوه بر کمیسیونها و صحن مجلس، رسانهها و بهویژه صداوسیما به ترکیب بودجه و مشکلات دولت و مشکلات معیشتی مردم میپردازند و نوعا پیکان اتهام در مشکلات معیشتی مردم و گرانیها را متوجه عملکرد دولت میدانند و مجلس نیز با تشکیل جلسات هماندیشی با کارگزاران دولت با طرح نظارت بر عملکرد دولت مسائل را بررسی میکند و حتی به صورت رسمی دولتیان را تهدید به استیضاح میکند.
این روزها فصل رسیدگی مجلس شورای اسلامی به لایحه بودجه سال 1405 دولت است و به همین مناسبت علاوه بر کمیسیونها و صحن مجلس، رسانهها و بهویژه صداوسیما به ترکیب بودجه و مشکلات دولت و مشکلات معیشتی مردم میپردازند و نوعا پیکان اتهام در مشکلات معیشتی مردم و گرانیها را متوجه عملکرد دولت میدانند و مجلس نیز با تشکیل جلسات هماندیشی با کارگزاران دولت با طرح نظارت بر عملکرد دولت مسائل را بررسی میکند و حتی به صورت رسمی دولتیان را تهدید به استیضاح میکند. بدون آنکه بخواهیم به روش کار و عملکرد کارگزاران دولت و بانک مرکزی و نبود یک روش روشن در کار دولت بپردازیم و آن را تأیید یا تکذیب کنیم، میخواهیم بدانیم آیا دولت با تصمیمات خود موجب مشکلات فعلی یعنی مشکلات اقتصادی واحدهای صنعتی و مردم شده یا آنکه تصمیماتی که خارج از دولت گرفته میشود، نهایتا عملکرد دولت را در پی دارد و این نکته درخورتوجه است که نوعا کارگزاران حکومتی به علل اصلی مشکلات نمیپردازند و فقط در پی مقصر قراردادن فرد یا نهاد خاص هستند تا مفری برای پاسخیابی پیدا کنند.
شاید پرداختن به مسئله واردات و چگونگی آن و تضییقاتی که در این امر وجود دارد و در درجه نخست متوجه تحریمها، سپس خودتحریمیها و بعد نبود نظارت و کنترل و تدوین شیوه عمل است، بتواند وضعیت را روشن کند. نخست چگونگی کسب درآمد ارزی مطرح است که از طریق فروش نفت و صادرات کالا و برخی فعالیتهای دیگر حاصل میشود. اولا مجلس اجازه داده که به جز دولت، نهادهای دیگری هم به فروش نفت بپردازند، ثانیا با توجه به تحریمهای آمریکا تعدد کشورهای خریدار نفت ایران بهشدت کاهش پیدا کرده و فقط میتوان از کشور چین در این زمینه نام برد که حسب اطلاعات منتشرشده، با تخفیفهای درخورتوجه خریدار نفت است و استفاده ارز حاصل از آن نیز خود شیوههای متفاوتی دارد.
ثالثا ارز صادرکنندگان کالا (از مشکلات صادرکردن کالا که بگذریم) نمیتواند در بانکهای خارجی قرار گیرد زیرا ما به اشتباه دست به خودتحریمی زدهایم و مقررات افایتیاف را که همه کشورهای دنیا (به جز ایران و کره شمالی) پذیرفتهاند، قبول نکردهایم، بنابراین بانکهای دنیا روابط بانکی با ایران ندارند. صادرکننده (دولتی یا خصوصی یا خصولتی) مجبور است ارز خارجی حاصل از صادرات را به مؤسساتی که به «تراستی» معروف هستند، بدون هیچ سند معتبری واگذار کند و به همین دلیل است که مقامات مالی میگویند 15 میلیارد دلار از پیمانسپاریها به ایران بازنگشته است و معاون اول ریاستجمهوری میگوید که بدهی ارزی پنج میلیارد دلاری به واردکنندگان نهادههای کالای اساسی دارند. میبینیم که آمریکا تصمیم به تحریم میگیرد؛ فلان نهاد افایتیاف را استعماری میداند و آن را قبول نمیکند؛ دولت بر ارز نفتی تسلط ندارد؛ صادرکننده بر ارز خود دسترسی عینی ندارد؛ برخی واردکنندگان با اعتبار خود کالای اساسی وارد میکنند و دولت توان بازپرداخت ندارد؛ آن وقت بدون آنکه به این مسائل بپردازیم، دائما دولت را موظف به گسترش معیشت مردم میخوانیم و دولت هم که دارای نهاد بازرگانی بسیار تضعیفشده است و فقط گوشهای از وزارت صمت را در بر دارد، فقط میخواهد با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارد و از شکافتهشدن موضوع و مطلب ابا داشته و همه راست را به مردم نمیگوید، زیرا ظاهرا معتقد است «جز راست نباید گفت/ هر راست نشاید گفت» اما «هر» را بهعنوان استثنا نمیداند، بلکه «هر» را به معنی تمام معنی میکند (هرچه دارم همه از دولت قرآن دارم).
اینها البته یک ریشه فرهنگی قوی دارد و آن اینکه برخلاف علمای تمام زمانها و زمینها که معتقد بوده و هستند که جمع ضدین ممکن نیست، مسئولان ایران میخواهند ثابت کنند که جمع ضدین ممکن است. مثلا دولت به نام وفاق، افراد متضاد و مختلفالرأی را دور هم مینشاند که در یک راستا کار کنند، یا در حال تحریم و جنگ، معیشت بهتر برای مردم میخواهیم، یا درحالیکه زیربنای طبیعی کشور و نهادهای اقتصاد در حال فروریزی است، خود را پیشرفته میشماریم، یا درحالیکه برخی علما ورزش زنان را تبرج جاهلیه میخوانند، به حضور آنان در میادین ورزش بینالمللی افتخار میکنیم و درعینحال که مجلس همه تنگیها و مشکلات را میداند، از دولت بهبود معیشت مردم را میخواهد!
و جالب است که در اوضاعی که ما داریم و دانایان اقتصاد میگویند که باید بودجه انقباضی داشت، نماینده مجلس در صداوسیما میگوید باید بودجه انبساطی داشت، شاید هم دستاندرکاران به بطلان نظریه «محالبودن جمع اضداد» رسیدهاند و حال میخواهند از طریق استقرا ثابت کنند که جمع اضداد ممکن است و البته این خواست آنها به فروپاشیهایی میانجامد که از هماکنون میدانند اما در انجام آن پراگماتیستی میکنند! و همچنان در بحر افکار خود تا مشاهده عینی نتایج غوطهور خواهند بود. چه اشکال دارد دولت همه راستها را به مردم بگوید و علتالعلل مشکلات فعلی را برای مردم تشریح کند. باور کنیم مردم غریبه نیستند و اگر امروز هم کماطلاع باشند، سرانجام درک خواهند کرد، هرچند نگذاریم از رسانههای جدید استفاده مطلوب کنند.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.