دختران دشت، دختران قهرمان

دختران دشت!

دختران انتظار!

دختران امیدهای تنگ

در دشت‌های بیکران

دختران قهرمان

دختران حماسه‌ساز

ناگاه شور و شوقی همه دختران دشت‌‌های سرسبز را دربر گرفت. دختران والیبالیست در بازی‌های کشورهای اسلامی فریاد زدند: ما به فینال رسیده‌ایم. بعد از آن در رویارویی با ترکیه، نایب‌قهرمان والیبال بازی‌های کشورهای اسلامی شدند. مدال نقره برازنده تیم ملی والیبال زنان ایران بود که نایب‌قهرمان شدند.‌ ناگاه وزنه‌برداران دختر با انرژی افسانه‌ای گُردآفرید اسطوره‌ای و حماسه‌ساز، مدال طلا را به گردن آویختند.

ناگاه دختران گردآفرید به میدان آمدند و کاری کردند کارستان.‌‌.‌‌. چه دختران پیروزی، چه دختران پیشرویی، چه ورزشکاران نام‌آوری، آنان به‌رغم همه محدودیت‌ها و کم‌توجهی‌هایی که به ورزش زنان می‌شود، در عرصه بین‌المللی نام‌آور شدند. آنان فقط به این بسنده نکردند که «شیران نر» بزایند. خود شیر ماده شدند و غران و توفنده به میدان آمدند و در ورزش‌های دشوار در عرصه جهانی و بین‌المللی نام‌آور شدند. آنان تصویر حماسی گردآفرید در رزم با سهراب پسر رستم را زنده کردند.

به‌راستی گردآفریدهایی که صحنه‌های جهانی ورزش را فتح می‌کنند، همواره در همه عرصه‌های زندگی به شرط حمایت کل جامعه و سازمان‌های اجتماعی و دولت می‌توانند تأثیرگذار و پیشرو در عرصه گسترده کشور باشند. 

‌جنس دوم خطاب‌کردن زنان که هنوز هم در اروپا که پایه‌گذار مکتب «فمینیسم» بوده‌اند، این انگ ناموزون به آنان اطلاق می‌شود و سیمون دوبوار، فیلسوف مؤنث قرن بیستم اروپا، در‌این‌باره کتاب «جنس دوم» را نوشته است، در ارتباط با دختران پیروزمند و کوشای ایرانی معنا و مفهومی ندارد. دختران ایران خود مرزها را درمی‌نوردند و بدون اینکه نیازی به دلسوزی‌ها و ترحم‌های غیرانسانی متداول داشته باشند، راه امید و رستگاری را طی می‌کنند. تا همین چند سال پیش، جامعه آمادگی این را نداشت که بپذیرد دختران ایرانی در رشته‌های ورزشی همچون وزنه‌برداری، بوکس و... ‌‌در جهان نام‌آور شوند. پس بی‌اغراق باید گفت همه دیوارهای یأس و نومیدی و بن‌بست‌های تعلل و بی‌ارادگی در برابر نیمی از جمعیت کشور شکسته شده است. هرچند صدها و شاید هم هزارها مانع در برابرشان قد علم می‌کنند. هرچند عده‌ای می‌خواهند تصاویری تهی و بی‌مایه از دختران جوان بسازند و آنها را به سرگرمی‌های پوچ بکشانند، اما دختر ایرانی می‌داند باید همه سدها و موانع را بشکند و در عرصه‌هایی همچون ورزش، هنر، اندیشه، دانش و خردورزی یکه‌تاز جهانی باشد. وجود شخصیت علمی و برجسته‌ای همچون مریم میرزاخانی که یک نابغه ریاضی بود و در تمامی جهان به‌عنوان نماد و سمبل استعدادهای پیشرفته دختران جوان ایرانی مطرح شد، اگرچه این نابغه پیشرو در جوانی به علت بیماری پیشرفته چشم از جهان فروبست، اما همه ارزش‌های والای علم و دانشش برای جهانیان آشکار شد. در این برهه باید همه محدودیت‌های بی‌معنی را در عرصه ورزش، هنر، تحصیلات عالی و دانشگاه، پیشرفت‌های اجتماعی و... از جلوی پای دختران جوان برداشت. بی‌تردید دختران توانمند و آگاه قادر هستند خانواده‌های پرنشاط و پیشرو بسازند و فرزندان کارآمد و پرتوان به جامعه هدیه دهند. دختران و زنان جوان باید حق مساوی اشتغال و کار در جامعه داشته باشند. به بهانه‌های واهی از بازار کار رانده نشوند. امکان ارتقای شغلی تا بالاترین حد رده‌های مدیریت‌های عالی نظیر مردان را داشته باشند و باز هم به بهانه‌های واهی، سقف‌های شیشه‌ای در برابرشان علم نشود. اینک که صحبت از توان بالقوه دختران ایرانی در عرصه ورزش است، امکانات گسترده ورزشی باید در اختیارشان قرار بگیرد. در مدرسه و دانشگاه باید بتوانند همپای پسران و مردان ورزش کنند. باید کمبودها و نیازهای ورزشی دختران در مدارس و دانشگاه‌ها شناسایی شود و در جهت رفع این نیازها، اقدامات لازم انجام بگیرد. به جای پرداختن به مسائل و حواشی‌ای که زنان و دختران را آزار می‌دهد، باید به نیازها و خواست‌هایشان توجه داشت. به جای منع‌کردن دختران برای حضور در برخی از رشته‌های ورزشی، ضروری است استعدادهای مربوطه را در این رشته‌ها شناخت و به پرورش و آموزش آنها اقدام کرد. چه بسیار گردآفریدهایی که استعدادهای پنهان آنها شناخته نشده است. چه استعدادهای نابی که در پستوی خانه‌ها، توانایی‌هایشان نابود می‌شود. دختران امروز هرگز خیال‌بافی و رؤیاپردازی‌هایی از نوع «سیندرلایی» ندارند. آنان گام‌های محکم را برای دستیابی به زندگی خودساخته برمی‌دارند، اما جامعه و کشور، دولت و همه ارگان‌های مسئول، وظیفه پرورش‌دادن این نهال‌های سرسبز را بر عهده دارند.

دختران خیال آلاچیق نو / در آلاچیق‌هایی که صد سال- / از زره جامه‌تان اگر بشکوفید / باد دیوانه / یال بلند اسب تمنا را / آشفته کرد خواهد... .