مدیرعامل «اسنپدکتر» از چرایی عقبماندن توسعه سلامت دیجیتال ایران از دنیا میگوید:
به دنبال سود نیستیم، تنظیمگری مبهم است
در سالهای اخیر، پلتفرمهای سلامت دیجیتال با موجی از توقفها، محدودیتها و ابهامات قانونی روبهرو شدهاند. اصلیترین انتقاد آنها به نهاد ناظر حوزه سلامت یعنی وزارت بهداشت این است که در فرایند قانونگذاری آنها را نمیبینند و تصمیمات بدون شناخت درست از ماهیت این کسبوکارها اتخاذ میشود.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
در سالهای اخیر، پلتفرمهای سلامت دیجیتال با موجی از توقفها، محدودیتها و ابهامات قانونی روبهرو شدهاند. اصلیترین انتقاد آنها به نهاد ناظر حوزه سلامت یعنی وزارت بهداشت این است که در فرایند قانونگذاری آنها را نمیبینند و تصمیمات بدون شناخت درست از ماهیت این کسبوکارها اتخاذ میشود. رضا ماهر، مدیرعامل اسنپدکتر، معتقد است ریشه بسیاری از این چالشها در تعریف اشتباه رگولاتور از نقش پلتفرمها، کندی شدید تنظیمگری و نبود تعامل مؤثر با بخش خصوصی است؛ عواملی که به گفته او، پس از کرونا روند رشد این صنعت را به شکل محسوسی کند کرده است. او در گفتوگوی خود با «فنزی» بارها اعلام میکند که داشتن تعامل وزارت بهداشت با پلتفرمهای سلامت دیجیتال بهراحتی گرههای کور توسعه صنعت سلامت دیجیتال در کشور را باز میکند. با ماهر در مورد موانع و چالشهای پیشروی پلتفرمهای سلامت دیجیتال گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید.
در دوران شیوع کرونا، شاهد رشد چشمگیر استفاده از پلتفرمهای سلامت دیجیتال بودیم. اما بهنظر میرسد این روند رشد پس از پایان پاندمی به خاطر ایجاد چالشهایی از سوی نهادهایی چون سازمان تأمین اجتماعی، وزارت بهداشت و زیرمجموعههای آن، به شکلی که انتظار میرفت ادامه پیدا نکرد. از نگاه شما، ریشه این تقابل کجاست؟ آیا مشکل در قوانین است یا نحوه اجرای آن؟ همچنین میتوان ریشه این کشمکشها را به شناخت نادرست حاکمیت از ماهیت پلتفرمهای سلامت دیجیتال ارتباط داد؟
بعد از کرونا ما به رشد خود ادامه دادیم، اما طبیعتا نرخ رشدی که انتظار داشتیم و متصور بودیم، بهدلیل برخی محدودیتها کاهش پیدا کرد. یکی از مسائل مهمی که در این مسیر وجود داشت، این بود که شناسایی این کسبوکارها و مأموریتی که برای خودشان تعریف کرده بودند، از ابتدا بهصورت اشتباه انجام شد. این کسبوکارها را نهاد ناظر به عنوان «فروشنده دارو» شناسایی کرد؛ درحالیکه چنین برداشتی صحیح نبود. در واقع، اگر نقش واقعی هر یک از این کسبوکارها با توجه به نوع فعالیتی که داشتند بهدرستی بررسی و مرور میشد، چنین برداشتی شکل نمیگرفت. این پلتفرمها، در اصل، بسترهایی برای «تعامل برخط» و «رسانش دارو» هستند و اساسا فروشنده دارو به حساب نمیآیند. در واقع، تعریف درستی از اقتصاد پلتفرمی ارائه نشده بود و همین موضوع باعث شد که نقش اشتباهی برای این کسبوکارها به عنوان فروشنده متصور شوند. از همین نقطه، روند توقفها و محدودیتها آغاز شد. پس از آن، موضوع دوم که بسیار مهم است، «لختی و کندی فرایند تنظیمگری» بود. اگر فرایند تنظیمگری با سرعت و دقت بیشتری پیش میرفت، احتمالا بسیاری از این مسائل زودتر حل میشدند. موضوع سوم نیز «عدم تعامل» بود. یعنی بررسی و مطالعه این کسبوکارها بهدرستی صورت نگرفت. وقتی یک کسبوکار با مأموریتی مشخص وارد حوزه سلامت میشود، قدم اول این است که رگولاتور (یعنی همان وزارت بهداشت) شناخت درستی از ماهیت آن کسبوکار داشته باشد. اما این شناخت وجود نداشت و همین باعث شد که تعاریف اشتباه شکل بگیرند و فرایندها با تأخیر و کندی پیش برود. ترکیب این سه عامل تعریف نادرست، کندی تنظیمگری و نبود تعامل، مجموعه مسائلی است که ما تا به امروز با آن مواجه بودهایم.
وزارت بهداشت به عنوان رگولاتور، تا امروز چه چالشهایی برای رشد کسبوکار شما ایجاد کرده است؟
ما یک پلتفرم هستیم که دو سوی آن را کاربران (مردم) و داروخانهها تشکیل میدهند. وظیفه اصلی ما اتصال میان این دو بخش صرفا برای رسانش دارو است. در این مسیر، ما امکانات تعاملی هم فراهم کردهایم تا داروخانهها بتوانند با مردم در ارتباط باشند و بالعکس. اما زمانی که محدودیتهایی در سطح قانونگذاری در این بخش ایجاد میشود، اولین تأثیر آن بر یکی از اضلاع پلتفرم، یعنی داروخانهها وارد میشود. در نتیجه، ما در تعامل با داروخانهها و توسعه این همکاریها با چالش مواجه شدیم و نتوانستهایم پوشش کامل برای دسترسی مردم به داروخانهها ایجاد کنیم.
در مقابل اما نهاد ناظر نظر دیگری دارد و آن اینکه قوانینی که گذاشته شفاف است اما برخی پلتفرمها چون به دنبال سود خود هستند، نمیخواهند قانون را اجرا کنند. از جمله اینکه میگویند برخی پلتفرمها داروهای غیرمجاز میفروشند.
اگر تعاریف صحیحی از نقشها، وظایف و ساختارهای پلتفرمها وجود داشته باشد، مشخص خواهد شد مهمترین عامل سنگربانی از قوانین و جزئیات تنظیمگری داروخانهها هستند که تحت نظارت وزارت بهداشت و سازمان غذاودارو قرار دارند. داروخانه مسئول رعایت قوانین است که دارو را در اختیار چه کسی بگذارد یا نگذارد. پلتفرمها اصلا توانایی در دخالت فروش دارو ندارند، چون مالک آن نیستند.
اما اظهاراتی از سوی خود فعالان بخش خصوصی این حوزه هم شنیده میشود که برخی پلتفرمها با داروخانهها قرارداد انحصاری میبندند و در کنار آن اقدام به فروش دارو خارج از نسخه هم میکنند.
اول این نکته را بگویم که در اسنپ به روی تمام داروخانهها باز است. دوم اینکه الگوریتمهای ما برای توزیع درخواستها بر مبنای دو معیار طراحی شدهاند: یک، فاصله تا کاربر و دو، عملکرد داروخانه (پرفورمنس). عملکرد هم بر اساس عواملی مانند سرعت پاسخگویی و قیمتگذاری شفاف، که از طریق جمعسپاری کاربران ارزیابی میشود، سنجیده میشود. ما هیچ محدودیتی در فروش یا انحصار ایجاد نکردهایم؛ مگر در مواقعی که تعداد داروخانهها در یک منطقه بیش از حد زیاد باشد. در نتیجه، ما نه شریک کلیدی داریم و نه توسعهمان مبتنی بر همکاری با چند داروخانه خاص است. توسعه ما اساسا به این موضوع وابسته است که با شرکای کلیدی کار نکنیم. ما صرفا درخواست مردم را دریافت و به نزدیکترین داروخانه منتقل میکنیم. حتی جزئیات نسخه را نیز نمیبینیم؛ تنها کد نسخه را دریافت و پس از احراز هویت، آن را در اختیار داروخانه قرار میدهیم تا بررسیهای لازم توسط داروساز انجام شود. این صحبتها نتیجه عدم تعامل است، اگر تعاملی وجود داشت دوستان (وزارت بهداشت یا سازمان غذاودارو) میتوانستند روش ارتباطی و فرایند کار پلتفرمها با داروخانه را ببینند. در واقع اگر تنظیمگری زودتر اتفاق افتاده بود، ابزار نظارتی بهتر و مؤثرتری نیز در اختیار نهادهای ناظر قرار میگرفت. از سوی دیگر نظارت دقیق مبتنی بر موجودی دارو در هر داروخانهای اتفاق میافتد، در این شرایط مگر داروخانهای میتواند به هرکسی که خواست و با هر روشی دارو را به فروش برساند. همان نظارتی که در فضای آفلاین بر داروخانهها وجود دارد، عینا باید در فضای آنلاین هم اعمال شود.
مهرماه دستورالعمل توزیع دارو توسط پلتفرمها با همکاری وزارت بهداشت و ارتباطات نهایی شد. به نظر شما این دستورالعمل میتواند به کاهش کشمکش بین پلتفرمها و وزارت بهداشت پایان دهد؟
به نظر من قدم اول مهمی برداشته شد. اینکه سندی منتشر شد که در آن موضوع سلامت دیجیتال به رسمیت شناخته شد، اتفاق مثبتی است. ما از فضای لختی خارج شدیم و وارد فاز اجرایی شدیم. با این حال، جزئیاتی که در این دستورالعمل فعلی درج شدهاند، کامل و جامع نیستند. ما منتظر مستندات و ضمائم بعدی هستیم که گفته شده در حال تدوین است. بنابراین، این را به عنوان قدم اول میپذیریم و برای ما امیدوارکننده است، ولی باید ببینیم در ادامه چه جزئیاتی ارائه خواهد شد و چه تأثیری بر فعالیت ما خواهد داشت.
وزارت بهداشت طرحی به نام «اپراتور سلامت» مطرح کرده که قرار است بازیگران خاصی را به سامانههای ملی سلامت متصل کند. از نگاه شما، این ساختار چه تأثیری بر بازار رقابتی خواهد داشت؟ آیا نگران انحصار یا حذف بخش خصوصی در این زمینه هستید؟
واقعیت این است که ما هنوز هویت و رسالت «اپراتور سلامت» را درک نکردهایم. اگر هدف از این طرح، ورود به حوزه تنظیمگری است، ما نمیدانیم چرا باید یک بازیگر جدید در این حوزه خلق شود. وقتی دو وزارتخانه یعنی وزارت بهداشت و وزارت ارتباطات، هرکدام ساختارهای لازم برای تنظیمگری را دارند، لزوم ایجاد یک نهاد واسط جدید برای ما جای سؤال دارد. علاوه بر این، وقتی یک مجموعه عملیاتی اتفاق میافتد، هزینه این عملیات را چه کسی پرداخت میکند؟ هنوز مشخص نیست این هزینهها از کجا تأمین خواهند شد و چه تأثیری بر بازار خواهند گذاشت. ما انتظار داشتیم که تنظیمگری در بستر همان دو وزارتخانه صورت گیرد، بهویژه با توجه به ظرفیتهایی که معاونتهای فناوری اطلاعات در هر دو نهاد دارند. به صورت کلی، ما نمیدانیم این اپراتور قرار است چه خدماتی ارائه دهد و چه ارزشی برای ما ایجاد کند. معاونتهای فناوری در دو وزارتخانه وجود دارد و نمیدانیم این اپراتور به عنوان یک واسط قرار است چه کاری انجام دهد و چه ارزش افزودهای داشته باشد.
در بسیاری از کشورها پلتفرمهای سلامت دیجیتال با حمایت دولت فعالیت میکنند و مجوزها و طبقهبندیهای مشخص دارند. چرا در ایران هنوز نگاه محدودکنندهای نسبت به این پلتفرمها وجود دارد؟
در بسیاری از کشورها نیز محدودیتهایی برای پلتفرمهای سلامت دیجیتال وجود دارد، بهویژه در مورد داروهای خاص مانند مخدرها یا اقلام خاص سلامتمحور. اما تفاوت اصلی در اینجاست که در آن کشورها فرایند قانونگذاری و تنظیمگری سریعتر و شفافتر انجام میشود. در ایران، مشکل اصلی ما لختی و کندی در فرایند تدوین و اجرای قوانین است. وقتی یک اقتصاد در حال رشد است، اگر فرایندهای قانونی با تأخیر به آن برسند، فاصله میان کشور با دنیا ایجاد میشود. در حوزه سلامت دیجیتال، ما شاهد آن هستیم که کسبوکارهایی که در واقع تسهیلگر هستند، با مدلهای سنتی مواجه میشوند که در واقع هدف آنها نادیدهگرفتن این کسبوکارهای نوآور است. ما معتقدیم این چالشها با مدلهای تعاملی قابل حل هستند.
سازمان غذا و دارو اعلام میکند که پلتفرمهای سلامت دیجیتال به فکر کمک به مردم نیستند و بیشتر به دنبال سود خودشان هستند، چرا چنین ادعایی مطرح میشود؟
گاهی گفته میشود که پلتفرمها نگاه «بیشازحد اقتصادی» دارند. ما واقعا نمیدانیم این عبارت دقیقا به چه معناست. یک بنگاه اقتصادی طبیعتا باید نگاه اقتصادی داشته باشد. وظیفه حاکمیت این است که از ظرفیت این بنگاههای اقتصادی برای پیشبرد اهداف ملی استفاده کند. پلتفرمها در حوزه سلامت میتوانند شفافیت، صرفهجویی در هزینه و زمان و کارایی را افزایش دهند. وقتی ما خود را ارائهدهنده تکنولوژی میدانیم، یعنی میتوانیم گرههای مختلف این صنعت را با ابزار تکنولوژیک باز کنیم. بنابراین، به جای توقف و ایجاد محدودیت، باید با ابزار نظارتی مناسب، از ظرفیت پلتفرمها استفاده شود. اگر موضوع سوداگری است، پاسخ به آن نظارت است نه توقف. در مورد نظارت آنچه مجلس به عنوان شیوه نظارت و دسترسی به دادههای کاربران تصویب کرده، قطعا تمکین میکنیم و آماده همکاری کامل در این زمینه هستیم تا به چه سطحی از اطلاعات کسبوکار و مدلی از محرمانگی میتوانند دسترسی پیدا کنند. اتفاقا یکی از مهمترین کارکردهای پلتفرمها این بوده که داروخانهها را به یکی از کارکردهای اصلیشان بازمیگردانند؛ یعنی مرجع رسمی خرید کالاهای سلامتمحور. در مقابل، ما شاهد فعالیت گسترده فروشگاههایی در بستر شبکههای اجتماعی هستیم که نه هویت مشخصی دارند و نه محل تأمین کالاهای آنها معلوم است. این فروشگاهها بدون نظارت رسمی، به رقیب جدی داروخانهها تبدیل شدهاند. در این میان، هیچکس توجه نکرده که پلتفرمها چگونه به توانمندسازی داروخانهها کمک کردهاند. داروخانههایی که اکنون از نظر مالی (مثلا در دریافت مطالبات از بیمهها) با مشکل مواجه هستند، از طریق این پلتفرمها در حال بازیابی جایگاه خود هستند. کاربران ما هم نشان دادهاند که به داروخانهها اعتماد دارند، اما دسترسی به آنها برایشان در مواقعی سخت بوده است. ما این دسترسی را ساده، کمهزینه و شفاف کردهایم. حال سؤال اینجاست: چرا باید جلو این رقابت سالم که به نفع داروخانهها و مردم است گرفته شود، درحالیکه فضا برای فروشگاههای فاقد مجوز باز گذاشته شده است؟
این شرایط و مبهمبودن تنظیمگری، چه تأثیری روی جذب سرمایه روی پلتفرمی مانند اسنپدکتر داشته است؟
خطرناکترین و بدترین کاری که یک رگولاتور میتواند انجام دهد، «تعلیق» است. یعنی زمانی طولانی بدون تصمیمگیری روشن. ما در ایران بارها دیدهایم که در مواجهه با فناوریهای نو، ابتدا با ممنوعیت کامل وارد میشوند. این رویکرد باعث میشود که حتی اگر بعدا تنظیمگری انجام شود، مردم بهسختی قانع میشوند که این کسبوکارها قانونیاند و قابل اعتماد. وقتی پلتفرمها در تعلیق باقی میمانند، قطعا سرمایهگذاران نیز از ورود به این حوزه منصرف میشوند. این تعلیق بهشدت بر رشد و توسعه تأثیر منفی میگذارد و عقبماندگی در سلامت دیجیتال، کل اکوسیستم سلامت کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
به نظر میرسد در ایران، فعالیت پلتفرمهای سلامت دیجیتال صرفا به «ارسال دارو» محدود شده است. این در حالی است که ظرفیتهای بسیار بیشتری در این حوزه وجود دارد. آیا نبود آییننامهها و مقررات شفاف باعث شده توسعه خدمات در پلتفرمهای سلامت دیجیتال محدود باقی بماند؟
متأسفانه در کشور ما، سلامت دیجیتال به ارسال دارو تقلیل یافته است، درحالیکه موضوعات بسیار مهمتری مانند مشاوره پزشکی از راه دور (تلهمدیسین) هنوز در خلأ قانونگذاری قرار دارند. این مسئله بهویژه در صنعت بیمه خودش را نشان داده است، چراکه بیمه هنوز خدمات دوراپزشکی را تحت پوشش قرار نمیدهد. درحالیکه در بسیاری از کشورها، تلهمدیسین بهشدت در حال استفاده است و کارآمدی آن کاملا اثبات شده، ما در کشورمان هنوز به جای تنظیمگری، آن را نادیده میگیریم. بله، ممکن است نگرانیهایی مانند ایجاد القای مراجعه و تأثیر بر منابع بیمهای وجود داشته باشد، اما این موارد قابل قانونگذاری و مدیریت هستند. اتفاقا دوراپزشکی میتواند بسیاری از آرزوهای محققنشده حوزه سلامت مانند اجرای طرح پزشک خانواده، رصد کامل مسیر درمان بیمار و خدمات ۳۶۰ درجه را ممکن کند. از مشاوره، ارجاع، درمان، نسخهنویسی تا رسانش دارو، همه قابل پیادهسازی هستند. با این ابزار، میتوان شفافیتی را ایجاد کرد که در فضای آفلاین ممکن نبوده است. همچنین، باعث کاهش هزینهها و تسهیل دسترسی میشود، بهویژه در مناطق محروم.
متأسفانه تمرکز بیشازحد بر موضوع دارو، بهویژه بهدلیل تعارض منافع یا برداشتهای اشتباه، باعث شده سایر ظرفیتهای سلامت دیجیتال مورد غفلت قرار بگیرد. درحالیکه حتی در حوزه دارو هم، پلتفرمها به توانمندسازی داروخانهها کمک کردهاند، نه تضعیف آنها.
با این وضعیت، آینده پلتفرمهای سلامت دیجیتال در ایران را چگونه میبینید؟ رشد خواهند کرد یا عقبنشینی میکنند؟
من سراغ ندارم که در هیچ کشوری بتوان جلو مهاجرت به فضای دیجیتال را گرفت. دیجیتالیزیشن، یک روند توقفناپذیر و جهانی است. ممکن است در کوتاهمدت برخی بازیگران به دلیل نبود تنظیمگری دقیق یا تعارض منافع دچار آسیب شوند، اما در بلندمدت، تعادل بین بازیگران سنتی و دیجیتال برقرار خواهد شد. در نهایت، چون مردم منتفع اصلی این تحول هستند، مسیر باز خواهد شد. کسبوکارهایی که با سرمایهگذاری وارد این حوزه شدهاند شاید در این دوره آسیب ببینند، اما نمیتوان جلو تحول دیجیتال را در هیچ حوزهای از جمله سلامت گرفت.
آخرین اخبار فناوری را از طریق این لینک پیگیری کنید.