|

سلیقه زیبایی شناسی در حال تخریب است / چه کسی مقصر است ؟

تخریب سلیقه زیبایی‌شناسی اتفاقی است که این روزها شاهد آن هستیم . این روند از مهندسی فرهنگی تا ابتذال روزمره را در بر می گیرد.

سلیقه زیبایی شناسی در حال تخریب است / چه کسی مقصر است ؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

 

محمدسعید پروین: در سال‌های اخیر، جامعه ایران شاهد روندی نگران‌کننده در حوزه فرهنگ عمومی بوده است؛ روندی که می‌توان آن را «تخریب سلیقه زیبایی‌شناسی» نامید. این پدیده نه‌تنها در تولیدات هنری و رسانه‌ای، بلکه در جزئی‌ترین عناصر زندگی روزمره، از دیوارنگاره‌های شهری گرفته تا طراحی کتاب‌های درسی، قابل مشاهده است. آنچه در گذشته به‌طور طبیعی و گاه ناخواسته موجب ارتقاء ذوق عمومی می‌شد—از فیلم‌های باکیفیت و موسیقی فاخر گرفته تا ادبیات کودک و نوجوان—امروز جای خود را به تولیداتی داده که نه‌تنها فاقد زیبایی‌اند، بلکه گاه به‌طور فعال در جهت تخریب آن عمل می‌کنند.

زیبایی‌شناسی عمومی؛ سرمایه‌ای فرهنگی و اجتماعی

سلیقه زیبایی‌شناسی عمومی، حاصل مواجهه مداوم جامعه با آثار هنری، ادبی، بصری و شنیداری است. این سلیقه نه‌تنها بر ذوق فردی تأثیر می‌گذارد، بلکه در شکل‌گیری هویت جمعی، روابط اجتماعی، و حتی رفتارهای سیاسی نقش دارد. در گذشته، مواجهه با آثار باکیفیت—چه داخلی و چه خارجی—موجب رشد این سلیقه می‌شد. کودکان با کارتون‌هایی مواجه بودند که از نظر طراحی، روایت، و موسیقی غنی بودند؛ نوجوانان با رمان‌هایی روبه‌رو بودند که تخیل و تفکر را تحریک می‌کردند؛ و بزرگسالان با فیلم‌ها و شعرهایی زندگی می‌کردند که زیبایی را در فرم و معنا به نمایش می‌گذاشتند.

مهندسی فرهنگی یا تخریب فرهنگی؟

در سال‌های اخیر، به‌ویژه با گسترش کنترل نهادهای رسمی بر تولیدات فرهنگی، نوعی «مهندسی فرهنگی» در جریان است که هدف آن نه ارتقاء، بلکه هدایت و کنترل ذوق عمومی است. این مهندسی در عمل به تولیداتی منجر شده که اغلب:

 • فاقد فرم هنری قابل‌قبول‌اند

 • محتوایی شعاری، سطحی یا ایدئولوژیک دارند

 • از خلاقیت، تنوع و زیبایی تهی‌اند

نمونه‌های بارز این روند را می‌توان در دیوارنگاره‌های شهری با طراحی‌های خام و پیام‌های کلیشه‌ای، کتاب‌های درسی با تصاویر و متون بی‌روح، برنامه‌های کودک با روایت‌های ضعیف و شخصیت‌پردازی سطحی، و سریال‌هایی با دیالوگ‌های تصنعی و فاقد عمق مشاهده کرد.

کودکان؛ قربانیان خاموش این تخریب

کودکان و نوجوانان، به‌عنوان مخاطبان اصلی بسیاری از تولیدات فرهنگی، بیش از همه در معرض آسیب‌اند. در سال‌های شکل‌گیری شخصیت و ذوق، آن‌ها با آثاری مواجه‌اند که نه‌تنها زیبایی را به آن‌ها نمی‌آموزد، بلکه ذهن و احساسشان را به سمت سطحی‌نگری، تقلید، و بی‌تفاوتی سوق می‌دهد. نتیجه این روند، تربیت نسلی است که نه‌تنها درک زیبایی ندارد، بلکه توانایی خلق آن را نیز از دست می‌دهد.

پیامدهای اجتماعی و فرهنگی

تخریب سلیقه زیبایی‌شناسی پیامدهایی فراتر از حوزه هنر دارد:

 • کاهش کیفیت گفت‌وگوهای اجتماعی و رسانه‌ای

 • تضعیف قدرت نقد و تحلیل در جامعه

 • رشد ابتذال، سطحی‌نگری، و تقلید

 • بی‌اعتمادی به تولیدات داخلی و گرایش به مصرف‌گرایی خارجی

 • تضعیف هویت فرهنگی و تاریخی و گسست نسلی

راهکارها؛ بازسازی ذوق عمومی

با وجود این روند نگران‌کننده، هنوز می‌توان امید داشت. راهکارهایی چون:

 • حمایت از تولیدات مستقل و خلاق در حوزه کودک، هنر، و ادبیات

 • آموزش زیبایی‌شناسی در مدارس و دانشگاه‌ها

 • نقد جدی و عمومی آثار ضعیف و فرمایشی

 • استفاده از رسانه‌های نوین برای ترویج سلیقه فاخر

 • بازگشت به میراث فرهنگی و هنری ایران با نگاهی نو

می‌توانند به تدریج ذوق عمومی را بازسازی کنند و جامعه را از ابتذال فرهنگی نجات دهند.

در نهایت، زیبایی نه یک تجمل، بلکه ضرورتی انسانی و اجتماعی است. تخریب آن، تخریب انسان است؛ و بازسازی آن، بازسازی امید و خلاقیت در جامعه‌ای است که بیش از هر زمان دیگر به آن نیاز دارد.

photo_2025-08-10_13-42-37

آخرین اخبار فرهنگ و هنر را از طریق این لینک پیگیری کنید.