ماجرای اسارات والرین، امپراتور رومی اسیر شده به دست شاپور
اسارت والرین، امپراتور روم (حکومت: ۲۵۳–۲۶۰ م)، توسط شاپور اول (حکومت: حدود ۲۴۰–۲۷۰ م)، پادشاه ساسانی، یکی از مهمترین رویدادهای قرن سوم میلادی است که نشاندهنده اوج قدرت ایران ساسانی در برابر امپراتوری روم دارد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
اسارت والرین، امپراتور روم (حکومت: ۲۵۳–۲۶۰ م)، توسط شاپور اول (حکومت: حدود ۲۴۰–۲۷۰ م)، پادشاه ساسانی، یکی از مهمترین رویدادهای قرن سوم میلادی است که نشاندهنده اوج قدرت ایران ساسانی در برابر امپراتوری روم دارد.
این واقعه در بهار ۲۶۰ م در نزدیکی شهر اِدِسا (اوردانا، در ترکیه امروزی) رخ داد و نخستین بار بود که یک امپراتور روم به اسارت دشمن درمیآمد. اما جدای از اهمیت این پیروزی بزرگ برای ساسانیان، سرنوشت امپراتور اسیر شده رومی چه شد؟ آیا در نهایت آزاد و به کشورش بازگشت یا کشته شد و یا سرنوشت دیگری یافت؟ در اینجا به این موضوع خواهیم پرداخت.
در نیمه قرن سوم، امپراتوری روم در دورانی پر از مشکل موسوم به بحران سوم (Crisis of the Third Century) به سر میبرد که شامل حملات قبایل ژرمنی، شورشهای داخلی و فشار ساسانیان از شرق بود. شاپور اول، پسر اردشیر اول (بنیانگذار ساسانیان) از این فرصت بهره برد و از ۲۴۰ م حملاتی علیه روم را آغاز کرد. او در ۲۴۳–۲۴۴ م هاترا یکی از مهمترین دژهای رومی در بین النهرین را فتح کرد و در ۲۵۲–۲۵۳ م ارمنستان و سوریه را تهدید نمود. والرین، که در ۲۵۳ م به امپراتوری رسید، برای مقابله با شاپور به شرق لشکرکشی کرد. طبق کتیبه شاپور در کعبه زرتشت (بندهای ۱–۱۰، ترجمه Sprengling, ۱۹۵۳)، ساسانیان سه لشکرکشی عمده علیه روم انجام دادند:
لشکرکشی اول (۲۴۴–۲۴۸ م): شکست گوردیان سوم در مشپّور (Misiche، نزدیک فلوجه عراق) و کشته شدن او.
لشکرکشی دوم (۲۵۲–۲۵۶ م): غارت انطاکیه و سوریه.
لشکرکشی سوم (۲۵۹–۲۶۰ م): نبرد نهایی با والرین.
والرین با ارتشی حدود ۷۰,۰۰۰ نفر از انطاکیه به سمت ادسا حرکت کرد تا شهر را از محاصره ساسانیان نجات دهد. اما طاعون ( یا احتمالاً آبله) ارتش روم را ضعیف کرد.
نبرد ادسا و اسارت والرین
نبرد اصلی در بهار ۲۶۰ م در دشت ادسا رخ داد. منابع رومی (زوناراس، Epitome ۱۲.۲۳؛ Historia Augusta, Valerian ۴) ادعا میکنند والرین برای مذاکره به اردوگاه شاپور رفت اما خیانتکارانه اسیر شد. اما کتیبه شاپور (ŠKZ، بند ۳۳–۳۵) تأکید دارد که نبردی مستقیم رخ داد: «والرین با دستان خود به جنگ آمد... و ما او را با دستان خود اسیر کردیم.» نقشبرجستههای شاپور در بیشاپور و دارابگرد نیز والرین را زانو زده در برابر شاپور نشان میدهند، که نماد پیروزی نظامی است.
پژوهشهای مدرن همچون مزالعات تورج دریایی نیز این رویداد را نه خیانت، بلکه شکست نظامی میدانند. ارتش روم به دلیل بیماری و تاکتیکهای سوارهنظام ساسانی (کمانداران زرهپوش) فروپاشید. کتیبه شاپور در کعبه زرتشت از ۱۸ شهر رومی فتحشده و هزاران اسیر سخن میگوید. والرین همراه پسرش گالینوس (امپراتور مشترک) و سناتورهای رومی اسیر شد، اما ظاهرا گالینوس موفق به فرار شد.
سرنوشت والرین در اسارت
در مورد سرنوشت والرین در اسارت اطلاعات دقیقی در دست نیست. ظاهرا او تا پایان عمر (احتمالاً ۲۶۰–۲۷۰ م) در اسارت ساسانیان ماند. منابع ایرانی (مانند شاهنامه فردوسی، که بر پایه متون پهلوی است) و کتیبه شاپور، اشاراتی جسته و گریخته به حضور او دیگر اسیران رومی در ساخت و سازهای عمرانی در قلمرو ساسانیان دارند. به نظر میرسد شاپور از مهارت اسیران رومی و هم چنین تعداد زیاد آنها برای پیشبرد پروژههای عمرانی استفاده کرد. منابع به ویژه ساخت بند قیصر در شوشتر و شهر بیشاپور را به این اسیران نسبت دادهاند؛ موضوعی که پژوهشهای جدید نیز آن را تایید کردهاند.
منابع رومی همچون لاکتانتیوس و اوروسیوس اما داستانهای دیگری روایت میکنند: والرین به عنوان زیرپایی شاپور برای سوار شدن بر اسب استفاده میشد و پس از مرگ، پوستش کنده و با رنگ قرمز پر شده در معبد نگه داشته شد. این روایتها احتمالاً پروپاگاندای ضدساسانی امپراتوری روم ناشی میشد تا انگیزه لازم برای آغاز جنگهای جدید در شرق را فراهم کند. از طرفی نه کتیبه شاپور در کعبه زرتشت و نه دیگر منابع شرقی اشارهای به کشتن والرین نمیکنند درحالی که پیش از این به کشته شدن گوردیان دیگر امپراتور روم بدست شاپور تاکید کردهاند.
پژوهشهای باستانشناختی (مانند کاوشهای شوشتر توسط گیرشمن) نشان میدهد اسیران رومی در ایران ساسانی ادغام شدند و جوامعی مانند «رومیان» در گندیشاپور تشکیل دادند. والرین احتمالاً در حدود ۲۶۵–۲۷۰ م در اسارت درگذشت؛ هیچ مدرکی از بازگشت یا اعدام فوری نیست.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.