|

«شرق» از بازگشت آمریکا به بگرام و معادلات پیش رو برای تهران گزارش می‌دهد:

بازگشت به قلب بازی بزرگ آسیایی

بازگشت به بگرام تنها یک تصمیم نظامی نیست؛ نمادی از بازگشت ژئوپلیتیکی آمریکا به صحنه‌ای است که تصور می‌شد از آن خارج شده است. اگر این طرح عملی شود، برای ایران نه‌تنها چالشی امنیتی، بلکه هشداری راهبردی خواهد بود؛ نشانه‌ای از اینکه در بازی جدید قدرت در اوراسیا، شرق کشور نیز دیگر حاشیه امن نخواهد بود.

بازگشت به قلب بازی بزرگ آسیایی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

اعلام تصمیم دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، طی هفته‌های اخیر، مبنی بر بازپس‌گیری پایگاه هوایی بگرام در افغانستان، بار دیگر نام این پایگاه را به تیتر رسانه‌های بین‌المللی بازگردانده است. این تصمیم که به گفته منابع آمریکایی، در قالب یک طرح «بازگشت محدود» مطرح شده می‌تواند معادلات ژئوپلیتیکی منطقه را به‌شدت دگرگون کند.

بگرام که در شمال کابل واقع شده، زمانی یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های نظامی آمریکا در خارج از خاک این کشور بود. ارتش ایالات متحده در تابستان ۲۰۲۱ و در جریان خروج پرتنش از افغانستان، این پایگاه را ترک کرد؛ رخدادی که تنها چند هفته بعد با سقوط کابل و بازگشت طالبان به قدرت همراه شد.

اکنون اما بازگشت احتمالی آمریکا به بگرام، بحثی تازه را درباره اهداف واقعی واشنگتن برانگیخته است. آیا هدف آمریکا صرفا احیای توان ضدتروریستی در افغانستان است یا بازسازی جای پای خود در «قلب آسیا» به منظور مهار ایران، چین و روسیه؟

بر اساس تحلیل مجله نشنال اینترست، این پایگاه به دلیل موقعیت منحصربه‌فردش در فاصله کمتر از هزار مایل از تهران، ۴۰۰ مایل از سین‌کیانگ چین و ۸۰۰ مایل از بندر استراتژیک گوادر پاکستان برای ایالات متحده ارزشی فراتر از ظرفیت نظامی دارد؛ با در نظر داشتن این نکته، بگرام نقطه‌ای است که می‌تواند سیاست مهار سه‌جانبه واشنگتن علیه ایران، چین و روسیه را در یک قاب به نمایش بگذارد.

بگرام؛ ابزار جدید واشنگتن برای بازتعریف حضور در منطقه

در نگاه راهبردی آمریکا، بازگشت به بگرام به منزله بازگشت به منطقه‌ای است که اکنون بیش از هر زمان دیگری درگیر رقابت قدرت‌های بزرگ شده است. افغانستان پساطالبان دیگر صرفا صحنه‌ای برای مقابله با تروریسم نیست، بلکه به میدان رقابت ژئوپلیتیکی تبدیل شده که در آن چین، روسیه، ایران، پاکستان و حتی هند هر یک به دنبال نفوذ هستند.

اهمیت بگرام نه فقط در ظرفیت نظامی، بلکه در جغرافیای آن نهفته است. بر خلاف پایگاه‌های آمریکا در خلیج فارس که در تیررس مستقیم موشک‌های ایران قرار دارند، بگرام در عمق خشکی‌های آسیایی واقع شده و امنیت و استقلال عملیاتی بیشتری فراهم می‌کند. از این موقعیت، واشنگتن می‌تواند تحرکات نظامی ایران در شرق، فعالیت‌های امنیتی چین در غرب چین و حضور روسیه در آسیای مرکزی را زیر نظر بگیرد.

در سطح کلان‌تر، بازگشت بگرام در چارچوب سیاست «چرخش به آسیا» و تمرکز مجدد آمریکا بر رقابت قدرت‌های بزرگ معنا پیدا می‌کند. این پایگاه، امکان نظارت بر محورهای راهبردی آمریکا را فراهم می‌سازد؛ در چنین چارچوبی، بازگشت بگرام به معنای بازگشت ایالات متحده به «بازی بزرگ» قرن بیست‌ویکم است؛ رقابتی که این بار نه برای کنترل مستقیم سرزمین، بلکه برای شکل‌دهی به نظم امنیتی و اطلاعاتی جدید در اوراسیاست.

با وجود این، این اقدام برای واشنگتن خالی از خطر نیست. از یک‌سو، همکاری با طالبان می‌تواند باعث شکاف در صفوف این گروه و افزایش حملات داعش خراسان شود؛ از سوی دیگر، واکنش‌های احتمالی مسکو و پکن ممکن است مسیر بازسازی پایگاه را دشوار سازد. با این حال، تحلیلگران آمریکایی می‌گویند حتی حضور محدود اطلاعاتی و پهپادی در بگرام، به‌تنهایی می‌تواند چشم‌های واشنگتن را دوباره بر قلب آسیا باز کند.

چرا بازگشت آمریکا به بگرام برای ایران نگران‌کننده است؟

از دید تهران، بازگشت نیروهای آمریکایی به بگرام به معنای گشوده شدن جبهه‌ای تازه در شرق کشور است. ایران طی دهه‌های گذشته بخش عمده ظرفیت نظامی و امنیتی خود را بر محور خاورمیانه متمرکز کرده؛ از خلیج فارس و مرزهای عراق تا رویارویی با اسرائیل، در نتیجه مرز شرقی ایران با افغانستان تا حدی در حاشیه توجه قرار گرفته است.

در سال‌های اخیر استان‌هایی چون سیستان و بلوچستان با تهدید گروه‌های مسلح نظیر «جیش‌العدل» مواجه بوده‌اند. در چنین شرایطی، استقرار مجدد نیروهای آمریکایی در بگرام می‌تواند معادلات امنیتی شرق ایران را به‌کلی تغییر دهد. از آن نقطه، هواپیماها و پهپادهای شناسایی آمریکا قادر خواهند بود تحرکات نظامی فعالیت‌های مرزی و حتی سایت‌های موشکی شرق کشور را رصد کنند.

لذا حضور دوباره آمریکا در بگرام، تهران را ناگزیر به بازنگری در دکترین دفاعی و تخصیص منابع نظامی خواهد کرد. ایران مجبور می‌شود بخشی از تمرکز خود را از خلیج فارس و جبهه‌های غربی به شرق منتقل کند؛ امری که می‌تواند در بلندمدت بر توازن بازدارندگی ایران در برابر اسرائیل و آمریکا تاثیر بگذارد. از سوی دیگر، بازگشت آمریکا به افغانستان می‌تواند روابط شکننده تهران و طالبان را نیز متاثر سازد.

به ادعای نشنال اینترست، ایران در دو سال گذشته کوشیده بود با طالبان روابطی عمل‌گرایانه برقرار کند؛ از تامین سوخت گرفته تا همکاری مرزی. اما حضور مجدد واشنگتن، طالبان را میان دو گزینه دشوار قرار می‌دهد؛ همکاری با آمریکا یا حفظ رابطه با ایران. در صورت فعال شدن بگرام، حتی بدون استقرار جنگنده‌ها، تهران با واقعیتی تازه روبه‌رو خواهد شد که آن هم ناظر به  تهدیدی دووجهی از غرب و شرق است.  چنین شرایطی نه‌تنها هزینه‌های دفاعی ایران را افزایش می‌دهد، بلکه احتمالا سیاست منطقه‌ای تهران را نیز محتاط‌تر خواهد کرد.

در نهایت، بازگشت به بگرام تنها یک تصمیم نظامی نیست؛ نمادی از بازگشت ژئوپلیتیکی آمریکا به صحنه‌ای است که تصور می‌شد از آن خارج شده است. اگر این طرح عملی شود، برای ایران نه‌تنها چالشی امنیتی، بلکه هشداری راهبردی خواهد بود؛ نشانه‌ای از اینکه در بازی جدید قدرت در اوراسیا، شرق کشور نیز دیگر حاشیه امن نخواهد بود.

آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.