|

احمد بخشایش اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در گفت‌وگو با «شرق» مطرح کرد:

تهران و دو راهی پیش رو؛ «سیاست انتحاری» یا «انعطاف دیپلماتیک»!

احمد بخشایش اردستانی با تجربه پارلمانی و کارشناسی خود طی گفت‌وگو با «شرق» تأکید دارد که «در دیپلماسی حتی کوچک‌ترین انعطاف می‌تواند راهی برای تفاهم بگشاید، به شرط آنکه تصمیم‌گیران سیاسی منافع ملی را بر رقابت‌های جناحی و لجبازی‌های مقطعی ترجیح دهند.»

تهران و دو راهی پیش رو؛ «سیاست انتحاری» یا «انعطاف دیپلماتیک»!

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

با ارسال نامه سه کشور اروپایی به شورای امنیت برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه، روند بازگشت قطعنامه‌های پیشین علیه ایران وارد فاز عملیاتی شده است. از امروز تا ۳۰ روز آینده، تهران باید تصمیمی بگیرد که نه تنها بر آینده پرونده هسته‌ای، بلکه بر جایگاه منطقه‌ای و جهانی کشور نیز تأثیرگذار خواهد بود.

با توجه به این موضوع، تهران در برابر دو مسیر کاملا متفاوت قرار دارد؛ یا با سیاست‌های تند و اقدامات متقابل راهی پرهزینه را انتخاب کند، یا با انعطاف و همکاری حساب‌شده فرصت تازه‌ای برای دیپلماسی بیافریند. «شرق» برای بررسی این دو گزاره و اینکه تهران کدام را بر می‌گزیند به گفت وگو با احمد بخشایش اردستانی، نماینده فعلی مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نشسته است.

شروط سه‌گانه اروپا و پاسخ ایران

به باور احمد بخشایش اردستانی، «اروپا پیش از ارسال نامه خود به شورای امنیت سه خواسته روشن را از ایران مطرح کرده است؛ آغاز گفت‌وگوی مستقیم با آمریکا، همکاری مؤثر با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، و شفاف‌سازی درباره سرنوشت بخشی از اورانیوم غنی‌شده.» علیرغم نکته فوق، این بهارستان‌نشین یادآور شد که با طرح این سه شرط، توپ در زمین تهران نیست چرا که ایران پیش‌تر در موضوع مذاکره با واشنگتن چراغ سبز نشان داده بود، اما کارشکنی‌های دولت ترامپ و مواضع متناقض کاخ سفید مسیر گفت‌وگو را مسدود کرد.»

مفسر حوزه سیاست خارجی توضیح می‌دهد که «چون پنتاگون تنها تخریب ده درصدی از تاسیسات هسته‌ای ایران را تایید کرده، در حالی که ترامپ مدعی نابودی کامل این زیرساخت‌هاست؛ همین تناقض، عملا آمریکا را دچار تعارض کرده و خود را بی‌نیاز از مذاکرات هسته‌ای می بیند.» ضمنا اردستانی می‌گوید که «در حوزه همکاری با آژانس، تهران تاکنون ترتیباتی برای دسترسی بازرسان فراهم کرده و حتی در موضوع نیروگاه بوشهر اجازه حضور ناظران خارجی در هنگام تعویض سوخت را صادر کرده است. هر چند در تاسیسات آسیب‌دیده، ایران احتیاط‌های ایمنی و امنیتی را مانع بازرسی فوری دانسته است.»

در خصوص اورانیوم باقی‌مانده، این تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل متذکر می شود که «تهران واقعا اطلاعات دقیقی در اختیار ندارد و زمان لازم است تا تکلیف آن مشخص شود.» به باور او، «خطای ایران در این میان آن است که دستاوردهای همکاری خود را به‌عنوان امتیاز قابل فروش به اروپا عرضه نکرده و در نتیجه، طرف مقابل این اقدامات را بدیهی تلقی کرده است.»

سایه روسیه، اروپا و نقش شورای امنیت

اردستانی در بخش دیگری از تحلیل خود به نقش مسکو اشاره می‌کند. به گفته این نماینده مجلس، «روسیه پیش‌نویسی به شورای امنیت پیشنهاد داده بود که بر اساس آن قطعنامه ۲۲۳۱ برای شش ماه تمدید شود و پس از آن، استفاده از مکانیسم ماشه به‌کلی منتفی گردد. اما اروپا با این پیشنهاد مخالفت کرد، چرا که نمی‌خواست امتیازی به روسیه بدهد و همچنین تمایل داشت شمشیر داموکلس تحریم همچنان بالای سر ایران باقی بماند.»

مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی پیش‌بینی می‌کند که «حتی با اصلاح پیش‌نویس روس‌ها و در صورت طرح مجدد این پیشنهاد در شورای امنیت، کشورهای اروپایی با تکیه بر روابط پرتنش با مسکو و فضای پساجنگ اوکراین، احتمالا آن را رد خواهند کرد.» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس همچنین خاطرنشان می‌کند که «هر گونه قطعنامه برای توقف روند ماشه یک سند محتوایی محسوب می‌شود و در نتیجه، در معرض وتوی دائم اعضا قرار خواهد گرفت؛ بنابراین بدون همراهی آمریکا، هر توافقی با اروپا هم شکننده و ناپایدار خواهد بود.»

از دیدگاه او، «حتی اگر قطعنامه‌های شورای امنیت دوباره فعال شوند، الزاما به معنای همراهی همه کشورها نیست. تجربه نشان داده که روسیه و چین در موضوع غزه از برخی مصوبات سازمان ملل تبعیت نکرده‌اند و همین الگو می‌تواند در پرونده ایران هم تکرار شود.»

بازدارندگی ایران، نقش اسرائیل و فرصت‌های پیش رو

بخشایش اردستانی در بخش پایانی تحلیل خود به بُعد امنیتی ماجرا می‌پردازد و هشدار می دهد که «اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه اخیر، به روشنی قدرت بازدارندگی ایران را درک کرده و دریافته که هر گونه رویارویی مستقیم با تهران هزینه‌های سنگینی در پی دارد». از نگاه او، «مشکل اصلی غرب در پرونده هسته‌ای نه صرفا غنی‌سازی ایران، بلکه نگرانی‌های امنیتی تل‌آویو است که داده‌های خود را در اختیار آمریکا و اروپا قرار می‌دهد.»

در عین حال، اردستادنی هشدار می‌دهد که «اسرائیل همچنان می‌تواند در این سی روز کارشکنی کرده و با تحریک تنش‌ها مسیر دیپلماسی را دشوارتر سازد.» با این حال، نماینده مجلس بعید می‌داند که «جنگی تمام‌عیار در کوتاه‌مدت به وقوع بپیوندد، چرا که قدرت بازدارندگی ایران برای طرف مقابل روشن شده است.»

او همچنین به یکی از پیامدهای لغو محدودیت‌های قطعنامه ۲۲۳۱ اشاره می‌کند و تاکید دارد که «آزادی عمل ایران در خرید و فروش تسلیحات» وجود دارد. به باور وی، «این ظرفیت می‌تواند برای تهران هم منبع درآمد باشد و هم ابزار دیپلماتیک در تعامل با کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای.» به گفته تحلیلگر حوزه بین‌الملل، «ریشه اصلی مواضع غرب علیه ایران را باید در تمایل آمریکا و اروپا برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به قدرت برتر منطقه جست‌وجو کرد. بهانه‌هایی همچون جنگ اوکراین یا همکاری‌های محدود نظامی با روسیه صرفا پوششی بر این هدف کلان است. پرونده مکانیسم ماشه بار دیگر ایران را در آستانه تصمیمی حیاتی قرار داده است. یا تهران با اتخاذ سیاست‌های انتحاری و اقدامات متقابل، روندی پرمخاطره را انتخاب خواهد کرد؛ یا با انعطاف و فروش حساب‌شده امتیازات موجود، فرصتی تازه برای دیپلماسی فراهم می‌آورد.»

احمد بخشایش اردستانی با تجربه پارلمانی و کارشناسی خود تاکید می‌کند که «مسیر دوم هرچند دشوار، اما عقلانی‌تر است». او معتقد است که «در دیپلماسی حتی کوچک‌ترین انعطاف می‌تواند راهی برای تفاهم بگشاید، به شرط آنکه تصمیم‌گیران سیاسی منافع ملی را بر رقابت‌های جناحی و لجبازی‌های مقطعی ترجیح دهند.»

آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.