جنگ قریب‌الوقوع با اسرائیل یا آغاز مذاکرات ؟ فعالان سیاسی بررسی کردند
کاظمی قمی از «آماده‌سازی اسرائیل برای حمله مجدد به ایران» سخن می‌گویند و علی مطهری احتمال حمله را اندک می‌داند. گویی دو روایت کاملاً متضاد در فضای سیاسی ایران در حال رقابت‌اند: یکی، قریب‌الوقوع بودن مرحله دوم جنگ؛ دیگری،گرم شدن مسیرهای دیپلماتیک.
به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،
رویداد۲۴ نوشت: گمانه‌زنی درباره حمله دوباره اسرائیل به ایران هنوز ادامه دارد و تحلیلگران در این زمینه اتفاق نظر ندارند. در تازه‌ترین اظهارنظرها، حسن کاظمی قمی، سفیر پیشین ایران در افغانستان در گفت‌وگویی تلویزیونی اعلام کرده که «احتمال حمله مجدد به ایران قوی است، زیرا شواهد نشان می‌دهد که طرف مقابل در حال ترمیم و آماده‌سازی برای عملیات جدید است.»
پیش از او نیز فؤاد ایزدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در جمله‌ای قابل تأمل احتمال حمله دوباره را جدی گرفته و گفته بود: «اگر آمریکا می‌خواهد از جنگ جلوگیری کند، باید بداند در حمله بعدی، ۲ هزار نظامی‌اش کشته خواهند شد».
ابراهیم متقی نیز دیگر تحلیلگری است که در روزهای گذشته و از آنتن صداوسیما پیش‌بینی حمله مجدد اسرائیل به ایران را کرده بود.
به نظر می‌رسد که اظهاراتی از این جنس، بیش از آنکه تحلیل صرف نظامی باشند، حاوی پیام‌های بازدارنده برای بازیگران بین‌المللی باشد. با این حال، همین تحلیل‌ها باعث شده فضای سیاسی و رسانه‌ای ایران به‌سمت آماده‌باش کامل پیش برود.
در نقطه مقابل، برخی چهره‌های سیاسی، چشم‌انداز حمله نظامی را بسیار دور می‌دانند. مثلا علی مطهری، نایب‌رئیس سابق مجلس، در گفت‌وگویی صریح اعلام کرده که «احتمال حمله دوباره اسرائیل به ایران کم است، چون چنین حمله‌ای سودی برای اسرائیل ندارد.»
صادق زیباکلام نیز در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود: «کسانی که امیدوار بودند با حمله اسرائیل، نظام سقوط کند، حالا که این اتفاق نیفتاده، القا می‌کنند اسرائیل برای عملیات بعدی آماده می‌شود. اما در واشنگتن و تل‌آویو خبری از حمله مجدد نیست و برعکس، احتمال سرگیری مذاکرات بیشتر شده است.»
اقتصاد اسرائیل مانع جنگ دوباره می‌شود؟
این دوگانگی در روایت‌ها تنها به تحلیل سیاسی محدود نمی‌شود، بلکه خود را در وضعیت بازارها و روان عمومی جامعه نیز نشان داده است.
در میان این روایت‌های سیاسی، یک گزارش اقتصادی معتبر نیز به میدان آمده است. مؤسسه اعتبارسنجی مودیز در گزارشی هشدار داده است که «درگیری مستقیم با ایران می‌تواند فشار زیادی بر بودجه عمومی اسرائیل وارد کند. ادامه جنگ، رتبه اعتباری اسرائیل را تهدید می‌کند و رشد اقتصادی آن را تضعیف خواهد کرد».
مودیز نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی اسرائیل را در آستانه ۷۵ درصد برآورد کرده و چشم‌انداز مالی این کشور را «منفی» ارزیابی کرده است. این مؤسسه همچنین تأکید کرده که حمله مجدد به ایران می‌تواند زیرساخت‌های اسرائیل را آسیب‌پذیر و امنیت سرمایه‌گذاری در منطقه را به خطر بیندازد.
احتمال بازگشت به مذاکره جدی است؟
شرایط وقتی پیچیده‌تر می‌شود که در نظر داشتیم باشیم، هم‌زمان با این تحلیل‌های امنیتی، نشانه‌هایی از احیای دیپلماسی نیز به چشم می‌خورد. دیدارهای اخیر عباس عراقچی با مقامات سعودی، تحلیل‌های منتشرشده پیرامون مصاحبه مسعود پزشکیان با رسانه‌های غربی و تحرکات دیپلماتیک غیررسمی، همه از شکل‌گیری مسیری متفاوت حکایت دارند؛ مسیری که احتمال توافق حداقلی یا مذاکره اضطراری را افزایش می‌دهد.
ناگفته نماند که اظهارات ترامپ درباره عجله نداشتن برای مذاکره با ایران یا رویکرد برخی طیف‌های سیاسی در داخل ایران که اصرار به تعیین پیش شرط برای مذاکره دارند؛ در این حوزه نیز یک دوگانگی قابل توجه را ایجاد می‌کند.
این دوگانگی نه‌فقط تحلیلگران را، بلکه افکار عمومی را هم دچار سردرگمی کرده است. سردرگمی که در اقتصاد و بازارهای مختلف نیز به وضوح مشاهده می‌شود. پرسش جدی این است که بین دیپلماسی و درگیری، کدام سناریو جدی‌تر است؟ مرحله دوم جنگ با اسرائیل یا مذاکره اضطراری با غرب برای مهار بحران؟
در شرایطی که گزارش‌هایی از ضعف اقتصادی اسرائیل و تمایل به مذاکره در تهران منتشر می‌شود، بسیاری از ناظران معتقدند درگیری مجدد فعلاً دور از دسترس است. با این حال، نمی‌توان از تحرکات نظامی و بازی‌های پشت‌پرده غافل شد.
در نهایت، تنها یک چیز روشن است: جامعه ایران در میانه روایت‌های متضاد، همچنان چشم‌انتظار «یک موضع شفاف و تصمیم قاطع» است؛ چه از سوی میدان، چه از سوی دیپلماسی.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.
