|

علی حسین رضایان، استاد دانشگاه تهران، در یادداشتی اختصاصی برای «شرق» مطرح کرد:

تجاوز اسرائیل به ایران: محاسبات اشتباه اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها از ایرانیان

استاد دانشگاه تهران نوشت: هموطنان عزیز؛ هر پیام حمایتی و اظهارنظر منطقی شما ارزش کمتر از یک موشک بالستیک ندارد روایتگر مظلومیت زنان و کودکان بی دفاع و رشادت ها و شجاعت های فرماندهان کشورمان باشیم. فراموش نکنیم تاریخ را فاتحان می نویسند و نه ترسوها، وطن فروش ها و شکست خوردگان.

تجاوز اسرائیل به ایران: محاسبات اشتباه اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها از ایرانیان

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

علی حسین رضایان، استاد دانشگاه تهران، در یادداشتی اختصاصی برای شرق نوشت: سروصداهای بامدادی روز جمعه 23 خردادماه 1404 خیلی از ایرانیان را هراسان از خواب بیدار کرد و برای اکثریت ایرانیان حمله اسرائیل به کشورمان آن هم در بحبوحه مذاکرات با آمریکا غافلگیرکننده بود و خصوصا اینکه هر روز گفته می شد که به توافق بیش از هر زمان دیگری نزدیک تر هستیم و برخی ها هم می گفتند پشت پرده توافق کرده اند و تمام شده است و این ها یک فیلم است برای سرگرم کردن من و شما. ولی آنچه باید اتفاق نمی افتاد افتاده بود چه ما باور کنیم و چه در بهت و تعجب فرو رویم!

هم به ما حمله شده بود و هم یک ناجوانمردی بزرگی رخ داده بود آن هم ترور شبانه بسیاری از دانشمندان و فرماندهان ارشد نظامی و هموطنان بی گناه. قطعا خوانندگان عزیز هم با من موافق هستند که اکثر ایرانیان در شوک بزرگی فرو رفته بودند و وقتی اسامی ترورشدگان را صبح در صفحات مجازی می خواندیم من هم مثل خیلی از ایرانیان باور نمی کردم که چنین افرادی یکجا غافلگیر و ترور شوند. به فضای مجازی خیلی اعتماد نکردم و جلوی تلویزیون و شبکه خبر میخکوب شدم تا صحت و سقم خبر را بدانم ولی با نهایت تاسف و تاثر ترور فرماندهان نظامی از جمله سرلشکر باقری، سردار حاجی زاده و دیگر فرماندهان شجاع و دانشمندان هسته ای توسط رسانه ملی تایید شد ولی من شخصا دوست نداشتم این اخبار را باور کنم و هر لحظه دوست داشتم اعلام کنند ترور این اسامی برای فریب دشمن است و واقعیت ندارد ولی چه رویا و توقع غلطی داشتم و متاسفانه خبرها درست بود. در ذهن خودم گفتم در این شرایط جنگی و شوک وارد شده چه کسی می تواند جایگزین این فرماندهان رشید شود؟ و احساس می کردم یک خلاء قدرت نظامی در کشور وجود دارد و باور آن و پرکردن خلاء این فرماندهان به نظرم بسیار دشوار می آمد.

باور کنید به عنوان یک ایرانی در آن لحظه اگر شرایط برای یک جنگ تن به تن مهیا بود بلافاصله سلاح می گرفتم و به خط مقدم جنگ می رفتم و تا آخرین نفس می جنگیدم چون احساس داشتم و الان هم دارم که به ناموس ما و خانه و کاشانه ما بی گناه تجاوز شده است. عصبانیت همراه با دلهره و نگرانی زجرم می داد و از اینکه نمی توانستم کاری کنم بیشتر کلافه می شدم زود زود صفحات مجازی را ورق می زدم و موافقان و مخالفان نظر می دادند ولی جای امیدواری بود که بیشتر افراد که قبلا به عنوان منتقد می شناختم در همان ساعت اولیه تکلیف خود را با حملات رژیم صهیونیستی مشخص کردند و به انتقام و خونخواهی برخاستند چون موضوع فراتر از دعواهای حیدری و نعمتی برای کسب قدرت بود و افکار عمومی به درستی تشخیص داده بود الان زمان انتقاد و قهر نیست و الان باید برای ایران، برای بقا، برای مردانگی و شرفمان متحد باشیم. می دانید ترور امثال سرلشکر باقری و آن هم ناجوانمردانه خون هر ایرانی غیرتمند را به جوش می آورد و مام میهن منتظر و چشم به راه فرمانده بعدی برای برداشتن پرچم و برافراشتن آن بود.

ما ترک ها یک رسمی داریم و آن این است که وقتی از هم دلخور هستیم، یا دعوا کردیم و قهر هستیم در شادی‌ها و عروسی‌ها به این راحتی دعوت هم را نمی پذیریم و آشتی نمی‌کنیم و طرف باید خیلی التماس و معذرت خواهی کند و میانجی ارسال کند و یا روز مهم مثل عید نوروز باشد تا با وساطت بزرگان و ریش سفیدان به آشتی تن دهیم یا با قیافه ترش کرده آن دعوت را بپذیریم و در مجلس حضور پیدا کنیم. ولی برای همان فرد اگر ناخواسته مصیبتی و یا اتفاق ناگواری رخ دهد بدون توجه به گلایه‌ها و دلخوری‌ها زودتر از نزدیکان مصیبت دیده در صحنه حاضر می شویم، از جیب خودمان خرج می کنیم، مسئولیت قبول می کنیم، به طرف دلداری می دهیم، غذا و سایر مایحتاج آن را تامین می کنیم و خلاصه اینکه؛ مثل یک دوست و یا یک برادر خودجوش میدان داری می کنیم انگار نه انگار که قبلا مشکلی با فلانی داشتیم. در صبح جمعه یک چنین حسی داشتم و احساس داشتم به کشورم مصیبتی بزرگی وارد شده است و وظیفه هر ایرانی چه آنهایی که طرفدار بودند و چه آنهایی که به دلایل متعددی نظرات متفاوتی داشتند و مخالف و یا منتقد بودند و هستند ولی الان زمان قهر و گلایه نبوده و نیست چراکه به خاکمان و به کشورمان و به ناموس مان تجاوز شده است و آن هم شبانه و با یک حرکت غافلگیرانه و با یک عملیات فریبکارنه و ناجوانمردانه.

در روز اول برخی ها می گفتند این همه تهدید می کردیم و این همه شعار می دادیم و یا الدرم بلدرم می کردیم، چه شد؟ چرا دفاع نمی‌کنیم؟ چرا کاری نمی‌کنیم؟ پدافندها کجاست؟ موشک ها کجاست؟ برخی دانسته و برخی ندانسته شماتت می کردند و این بیشتر من را حرص می داد و اذیتم می کرد ولی خیلی ها از اینکه چنین اتفاقی ناگوار افتاده بود مثل من ناراحت و منتظر پاسخ سخت بودند.

تا ساعت 16 روز جمعه احساس می کردم پرچم افتاده است و باید یک منجی اقدام شجاعانه‌ای انجام دهد این لحظات برای دغدغه‌مندان و عاشقان ایران که دوست دارند کشورشان پیشرفت کند و همیشه در صدر و قله باشد بسیار کند و نگران کننده می‌گذشت. ولی به حول و قوه الهی اولین قدم را رهبر فرزانه انقلاب برداشتند و با شجاعت، شهامت و تدبیر اولا اعلام عزای عمومی نکردند که می توانست روحیه عمومی را تضعیف کند و دوما بدون وقفه و تعلل سرداران و فرماندهان کاربلد دیگری را جایگزین فرماندهان شهید کردند. این جایگزینی و تعویض رهبری شبیه بازی فوتبال در یک تورنمنت بسیار حساس بود. تیم ما شایستگی بسیار بالای داشت و قهرمانی های بسیار زیادی داشت ولی نتیجه رقم خورده در نیمه اول غافلگیری عجیبی بود و این غافلگیری نه به خاطر بازی بد ما بلکه به خاطر بازی ناجوانمردانه طرف مقابل بود که با خرید داور و قطع کردن سیستم VAR بازی را به نفع خود رقم زده بود. در این شرایط حضور و وجود یک سرمربی کارکشته، سرد و گرم چشیده و آگاه می توانست نتیجه را تغییر دهد لذا همه نگاه به اندیشه سرمربی و به مهره‌هایی که روی نیمکت نشسته بودند داشتند ولی به اذن الله تعویض های طلایی رهبر انقلاب چنان کارساز و مدبرانه بود که بلافاصله تمامی پیش بینی های طرف مقابل و همه جهانیان را به هم زد و بچه ها بازی را به دست گرفتند و حالا وقت بازی ما بود. اگر در نیمه اول بازی به کندی پیش می‌رفت حالا دوست داشتیم و داریم بازی وقت اضافی زیادی داشته باشد چون همه استادیوم به وجد آمده و گل های زیبا یکی پس از دیگری به قلب بدخواهان و دشمانان این مرز بوم شلیک می شود، با همه اینکه این بازی بازی با مرگ است ولی برای عاشقان رسیدن به معشوق.

فراموش نکنیم خیلی ها فکر می کردند با این ضربات ناجوانمردانه‌ای که به کشور وارد کرده بودند و سناریوی که برای جمهوری اسلامی ایران پیش بینی کرده بودند پس از ترور فرماندهان و دانشمندان هسته ای و بمباران مراکز نظامی و از کارانداختن پدافند‌ها، دیگر کار نظام و کشور تمام است و نمی توانند کمر راست کنند و کشور دچار هرج و مرج و بحران خواهد شد و به قول آن‌ها مردم ناراضی از فشار اقتصادی شورش خواهند کرد و انقلاب خواهد شد. چه خیال خامی؟ چه توهمی؟ و نمی دانستند سرلشکر موسوی شهید باقری دیگر است. این نشان می دهد شناخت اسرائیلی ها و آمریکایی ها و غربی های به اصطلاح طرفدار حقوق بشر و دموکراسی از ایران و ایرانیان اشتباه بوده و هست. البته آنها فکر می کردند دوباره کودتای 28 مرداد 1332 و دیگر کودتاها رخ خواهد داد. ولی این کمر راست کردن و شجاعانه جنگیدن نشان داد قدرت نظامی ایران قابل احترام است، دیگر «دوران بزن در رو»ها تمام شده است، دیگر حضور پرتغالی ها در هرمزگان، انگلیسی ها در جنوب و روس ها در تبریز و اشغال ایران و تحقیر ایرانیان تمام شده است.

به عنوان یک معلم دانشگاهی ضمن محکومیت حمله و تجاوز ددمنشانه به کشورمان، ترور دانشمندان، زنان و کودکان و فرماندهان نظامی، به اطلاع همه نخبگان و اندیشمندان آزاده جهان می رسانم: همگان بدانند ما جنگ طلب نبوده و نیستیم و شروع کننده هیچ جنگی نبودیم ما اهل مذاکره و گفتگو هستیم. ما گفتگوی تمدن ها را در برابر جنگ های صلیبی مطرح کردیم، ما آواره های جنگ جهانی اول و دوم را پناه دادیم، ما به همسایگان مان کمک کردیم تا از شر داعش رهایی پیدا کنند، ما اجازه ندادیم از خاکمان برای حمله به کشورهای همسایه سواستفاده کنند ما دست دوستی به سوی همه همسایگان دراز کردیم و به همه اقوام و ملل احترام گذاشتیم و می گذاریم ولی دست بسته نبودیم و نیستیم هرجا نیاز باشد همه باهم با قاطیعت از خودمان دفاع خواهیم کرد.  

جمع بندی

این تجاوز آشکار و درگیری نظامی به ایران چند نکته و درس مهمی داشت که باید به درستی و به موقع از آن استفاده کنیم. در زیر به چندتا از این ها اشاره می کنم:

1) افزایش انسجام و اتحاد ملی در برابر دشمنان و بدخواهاننامرد، فرصت طلب و فریبکار

2) افزایش سرمایه های اجتماعی و افزایش حس وطن دوستی و نزدیکی سه پایه تمدنی ایران (هر سه پایه تمدنی ایرانی روی یکپارچگی و حفظ تمامیت ارضی ایران توافق دارند)

3) پی بردن به عمق استراتژی و توان و قدرت نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران

4) مشخص شدن دوستان و دشمنان واقعی در بین کشورهای همسایه و جهان

5) برملا و رسوا شدن سازمان های بین المللی و کشورهای داعیه حقوق بشر

6) فراموش و اشتباه نکنیم جنگ امروز جنگ فناوری های نظامی است و تقابل جمعیت ۷ میلیونی اسرائیل با جمیعت ۹۰ میلیونی ایرانی مطرح نیست بلکه جنگ بین جنگنده‌های F35 و پهپادهای آمریکایی، سپر دفاعی به اصطلاح گنبد آهنین آمریکا، حمایت های لجستیکی و اطلاعاتی آمریکاو انگلیس، و حمایت های مادی و معنوی کشورهای غربی از اسرائیل با ایران است.

لذا سرتان را بالا بگیرید و به احترام فرماندهان و نظامیان جسور و شایسته ی ایرانی کلاه از سر بردارید.

فراموش نکنیم ما صاحب تجارب بسیار ارزشمندی برای مدیریت جنگ و بحران هستیم از جمله:

1) ما جنگ و تجاوز ۸ ساله عراق را که با حمایت های همه جانبه بلوک های غرب و شرق از صدام حسین همراه بود با دستان خالی و فقط با پشتیبانی و بسیج مردمی با موفقیت گذراندیم. جانباز شدیم، شهید دادیم، مفقود شدیم، هنوز برخی از مادران چشم به راه مفقودین هستند ولی خاک ندادیم و تسلیم نشدیم.

2) ما تجربه و مدیریت ایام کرونا را داریم که با اتکا به توان داخلی با موفقیت گذراندیم و دانشمندان ما همپای کشورهای بسیار توسعه یافته چندین نوع واکسن تولید و روانه بازار کردند.

3) تقریبا همه ادوات جنگی و تجهیزات دفاعی ما داخلی است و خودمان تولید می کنیم و الان در این شرایط به کسی التماس نمی کنیم و منتظر ارسال اسلحه و توپ و تانک از هیچ کشوری نمی مانیم.

4) ما تجربه 40 سال تهدید، تحریم و تورم را داریم البته ما شیعیان در طول تاریخ زجر و مصیبت زیاد کشیده‌ایم ولی تسلیم نشده‌ایم ما هر ساله واقعه کربلا را داریم زمزمه و تکرار می کنیم روح و روان ما به سختی ها عادت کرده است در حالی که دشمن توان و تحمل شرایط سخت را ندارد.

پیشنهادات و انتظارات

1) در صورت طولانی شدن جنگ؛ پیشنهاد دارم در دانشگاه ها اتاق جنگ برای تولید فکر، جمع آوری اطلاعات، طراحی های فنی و مهندسی جهت کمک به نیروهای نظامی تشکیل شود یقینا حضور جوانان و دانشجویان نخبه و مشارکت فعالانه آنها جنگ را به نفع ما تمام خواهد کرد. این جنگ می تواند جایگاه علم و فناوری و نوآوری در دانشگاه های ایران را در کنار قدرت بازدارندگی کشور به منصه ظهور برساند.

2) طولانی شدن جنگ نباید باعث تعطیلی آموزش، پژوهش و فناوری شود قدرت کشور ما پس از حضور مردم در صحنه، قدرت علمی ما است نباید محققان و نخبگان آزمایشگاهای تحقیقاتی را تعطیل کنند.

3) برنده شدن در این جنگ یعنی پذیرفته شدن قدرت و هژمونی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای و باخت در این جنگ یعنی از دست دادن همه موقعیت ها و هزینه ها و خیانت به خون های ریخته شده در 40 سال گذشته است.

4) استفاده درست از پتانسیل اقوام و سرمایه های اجتماعی و دعوت از آنها جهت حضور در صداوسیما به منظور آشتی ملی و پشتیبانی کامل از نیروهای مسلح

5) بالا بردن آستانه تحمل، همکاری و همراهی کردن با شهروندان و خصوصا طبقه کم‌برخوردار جامعه در تنگناها و سختی ها و رعایت حقوق شهروندی در شرایط جنگی به شدت توصیه می شود.

6) در شرایطی که دشمن فکر می کند نسبت به ما اشراف اطلاعاتی دارد و از برخی خلاء موجود در فضای مجازی، یا نارضایتی و فقر شهروندان، و یا حفره های امنیتی سوءاستفاده می‌کند و یا از فناوری های پیشرفته برای جمع آوری اطلاعات جهت نفوذ در سیستم اطلاعاتی ما استفاده می کند تا به کشور ما ضربه بزند و یا دانشمندان و فرماندهان ما را ترور کنند فقط کافی است هوشیار باشیم و در شرایط فعلی تحرکات مشکوک را رصد و گزارش کنیم و در اظهار نظرها و ارسال پیام ها و خصوصا در فضای مجازی دقت کنیم.

7) نکته پایانی: جنگ شروع شده است و ما شروع کننده جنگ نبودیم و برای اینکه حسن نیت خود را به جهانیان نشان دهیم با آمریکایی‌ها داشتیم مذاکره می کردیم که شبانه مورد حمله قرار گرفتیم لذا به دنبال علل شروع جنگ نباشیم و به این تجاوز آشکار باید با شهامت و شجاعت پاسخ دهیم و به توان و ظرفیت خودمان تمرکز کنیم و منتظر کمک دیگران نباشیم پشت سر هم باشیم و صحنه نبرد را هم در میدان توسط فرماندهان نظامی، هم در دیپلماسی توسط سیاستمداران با تدبیر، هم در روایتگری توسط شهروندان و خصوصا نخبگان به دست گیریم و اجازه ندهیم دروغ و فریب جایگزین واقعیت و صداقت شود. هموطنان عزیز؛ هر پیام حمایتی و اظهارنظر منطقی شما ارزش کمتر از یک موشک بالستیک ندارد روایتگر مظلومیت زنان و کودکان بی دفاع و رشادت ها و شجاعت های فرماندهان کشورمان باشیم. فراموش نکنیم تاریخ را فاتحان می نویسند و نه ترسوها، وطن فروش ها و شکست خوردگان.

اندکی صبر و تحمل داشته باشید سحر نزدیک است. ان‌شاءالله.

آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.

 
  • نخستین دور گفت‌وگوهای تروئیکای اروپایی با وزیر امور خارجه ایران با رویکردی جدی برگزار شد
  • «شرق» از اهمیت و ابعاد نظامی، امنیتی و سیاسی عملیات وعده صادق ۳ ایران علیه رژیم صهیونیستی گزارش می‌دهد