پاسخ عباس عبدی به پرسش "اصلاحات مرده است"؟
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی نوشت که فردا بیستوهشتمین سالروز دوم خرداد ۱۳۷۶ است؛ روزی که انتخاب غیرمنتظره محمد خاتمی به ریاستجمهوری، صحنه سیاسی ایران را دگرگون کرد. آنچه رخ داد برای ناظران و کنشگران سیاسی آن دوران قابل پیشبینی نبود. حضور گسترده مردم و رأی قاطع آنان، نگرش بسیاری را نسبت به جامعه ایران تغییر داد.

به گزارش گروه رسانهای شرق؛ این فعال سیاسی در ادامه نوشته است: اما واکنشها به این تحول متفاوت بود.برخی آن را اتفاقی گذرا دانستند، با آن مقابله کردند و حتی پیشبینی میکردند که دولت اصلاحات بیش از چند ماه دوام نخواهد آورد. در سوی دیگر، برخی آن حمایت گسترده مردمی را دائمی پنداشتند و نسبت به خطاهای خود حساسیت نشان ندادند. نتیجه این نگاههای ناپخته، ورود به دورهای تیره در سال ۱۳۸۴ بود که در نوع خود بیسابقه بود.
اکنون پس از گذشت نزدیک به سه دهه، میتوان درسهایی مهم از دوم خرداد گرفت. نخستین و شاید مهمترین درس، پذیرش تنوع و غیرقابلحذف بودن نیروهای سیاسی و اجتماعی است. حذف اصلاحطلبان نهتنها راهحل نبود، بلکه موجب شد نیروهایی به میدان بیایند که حتی تحمل رقیب را هم ندارند. این درس برای اصلاحطلبان نیز صادق است: هیچ نیرویی را نمیتوان برای همیشه حذف کرد و راهحل، پذیرش همزیستی سیاسی است.
در این میان، نباید از شکاف نسلی غافل بود. نسلهایی که پس از دوم خرداد به دنیا آمدهاند، نه خاطرهای از آن روزها دارند و نه ارتباطی با تجربه آن دوران برقرار کردهاند. این گسست تاریخی و رسانهای، باعث شده بسیاری از اشتباهات گذشته بار دیگر تکرار شوند، گویی باید همهچیز از نو تجربه شود.
دولت برآمده از دوم خرداد اما دستاوردهای مهمی داشت. سرمایه اجتماعی بالایی ایجاد شد و اعتماد عمومی افزایش یافت. برای نخستینبار ارز تکنرخی شد و رانتهای حکومتی کاهش یافت. حتی افزایش قیمت بنزین در سال ۱۳۷۷ بدون اعتراض عمومی انجام شد. برنامه سوم توسعه با مشارکت فراگیر تدوین و اجرا شد که موفقترین برنامه توسعه در ایران بود.
قانونگرایی تقویت شد، اشتغال رشد یافت (با ایجاد ۶۴۰ هزار شغل فقط در سال پایانی)، صندوق ذخیره ارزی پایهگذاری شد و تورم کاهش پیدا کرد. جایگاه بینالمللی ایران بهبود یافت و اعتماد عمومی، ثبات اقتصادی و عقلانیت در تصمیمگیریها به اوج رسید.
با این حال، نگهداشتن این دستاوردها، به اندازه ایجاد آنها اهمیت داشت. غفلت از این موضوع، کشور را به سمت بحرانهای اقتصادی، تحریمهای بینالمللی، افزایش فساد و بیثباتی سیاسی کشاند.
نتیجه اینکه دوم خرداد یادآور یک نقطه عطف است؛ تجربهای که نشان داد اصلاحات ممکن است، اما تنها در صورتی پایدار میماند که همه نیروهای سیاسی به رسمیت شناخته شوند، گذشته فراموش نشود، و پیوستگی نسلی و رسانهای حفظ شود.