معیدفر از تلاشهای طبقه متوسط بر حفظ منزلت میگوید
سفره فساد در همه بخش ها پهن است و متاسفانه در سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی ما نیز پهن است. خانواده های زیادی در جامعه ما با مرارت و سختی هزینه ها را تامین می کنند تا فرزندشان وارد مدارس غیرانتفاعی شوند . این در حالیست که کل این ماجرا یک فریب بزرگ است. فشار این شرایط به طور ویژه روی طبقه متوسط کشور است که شرایط اقتصادی خود را از دست داده اما در تلاش است از طریق فرزندان، منزلت اجتماعی خود را حفظ کند.

بر اساس گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با عنوان «بررسی وضعیت عدالت آموزش عالی در ایران»، تهیه کرده، توزیع دانشجویان در دانشگاههای کشور عمدتا به نفع دهکهای بالای درآمدی است. در این گزارش آمده است که حدود ۳۷٪ از کل دانشجویان از خانوارهای دهکهای ۹ و ۱۰ هستند، در حالی که سهم دو دهک پایین درآمدی تنها ۷٪ است. این نابرابری در رتبههای برتر کنکور نیز مشهود است؛ بهطوریکه ۵۴٪ از پذیرفتهشدگان با رتبه زیر ۳۰۰۰ در دو دهک بالای درآمدی قرار دارند. سهم دو دهک پایین درآمدی در این رتبهها تنها ۳٪ است.
در بخش دیگری از این گزارش اشاره شده که این نابرابری در دسترسی به آموزش عالی، بهویژه در رشتههای پرمتقاضی مانند پزشکی و مهندسی، به دلیل هزینههای بالای آموزش در مقاطع پیشدانشگاهی و استفاده از امکانات آموزشی با کیفیتتر توسط خانوارهای پردرآمد است. بر اساس یافتههای این گزارش، دهکهای نهم و دهم درآمدی حدود سه برابر دهکهای اول و دوم برای آموزش فرزندان خود هزینه میکنند، که این امر منجر به دسترسی بیشتر و کیفیتر به آموزش و در نهایت کسب رتبههای برتر در کنکور میشود.
سعید معیدفر، جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران به بررسی و تحلیل این شرایط پرداخته است:
سیستم آموزش عالی ما از ابتدا درگیر اعوجاج بود
سعید معیدفر به فرارو گفت:«این آمار مثل بسیاری دیگر از آمارهای مشابه، با احتمال مخدوش بودن رو به رو است. ما دقیقا نمی دانیم، افراد قید شده در این آمار، طی دوران تحصیل خود به طور کامل در مدارس غیرانتفاعی بوده اند یا بین مدارس غیرانتفاعی و دولتی در گردش بوده اند. بنابراین به قطعیت نمی دانیم آن 2 درصدی که در گزارش مرکز پژوهش ها آمده اند، جزو کدام دسته قرار می گیرند. نکته دیگر این است که مدارس غیرانتفاعی با انواع و اقسام تبلیغات مبالغه آمیز دائم در تلاشند جایگاه خود را ارتقاء دهند و حتی ممکن است آماری که ارائه می شود با منافعی خاص منتشر شده باشد. گویی هر که وارد مدارس غیرانتفاعی نشود، با سرنوشتی از پیش تعیین شده رو به رو می شود. این موضوع باعث می شود بازاری داغ برای مدارس غیرانتفاعی ایجاد شده و مردم مظلومی که با مشکلات معیشتی هم دست و پنجه نرم می کنند، حاضر باشند حتی فرش زیر پای خود را بفروشند تا بتوانند فرزند خود را با امید قبولی در کنکور، روانه مدارس غیرانتفاعی کنند. این در حالیست که متاسفانه این روزها سیستم آموزش عالی و دانشگاهها به حدی انحطاط پیدا کرده که حتی فارغ التحصیلان دانشگاهها جایی برای آینده شغلی خود نمیبینند. مگر آنهایی که موقعیت هایی بسیار ممتاز داشته باشند یا از کشور خارج شوند یا با رانت و هر روش دیگری وارد بازار کار شوند.»
وی افزود: «آموزشهای دانشگاهی ما مبتنی بر آموزش صرف است نه ایجاد فرصتی برای راه یافتن فارغ التحصیلان به بازار کار. سیستم آموزش عالی ما از ابتدا درگیر اعوجاج بوده و این اعوجاج همچنان ادامه داره. بنابراین، معتقدم مطرح کردن این نوع آمار با این شیوه به نوعی می تواند تبدیل به روشی تبلیغاتی برای سیستم های غیرانتفاعی شود . یکی از اقداماتی که مدارس غیرانتفاعی انجام می دهند این است که از بین دانش آموزان، با برگزاری آزمون، ورودی هایی را پذیرش می کنند که شرایط بهتری نسبت به سایر دانش آموزان دارند. بنابراین چون ورودی ها دست چین شده اند، نتایج دریافتی بهتری هم در امتحانات و نمرات خود خواهند داشت. این شرایط در مدارس دولتی حاکم نیست و دانش آموزانی از ضعیف ترین ها تا مستعد ترین ها در این مدارس حضور دارند. کنار هم قرار دادن وضعیت دانش آموزان مدارس خصوصی و دولتی مثل این است که در یک مسابقه دو، همه دونده ها در یک خط نباشند، بلکه یک دونده با یک فاصله زیاد، جلوتر از سایرین ایستاده باشد و طبیعیست که برنده این رقابت هم خواهد بود. این وضعیت در مغایرت با اصول قانون اساسی است که در آن تاکید شده باید برای همه دانش آموزان شرایط مساوی تحصیل وجود داشته باشد. »
قشر متوسط جامعه در تلاش است منزلت خود را از طریق تحصیل فرزندان حفظ کند
این جامعه شناس در ادامه گفت: «گویی دولت هم بدش نمی آید که عملا این بار را از دوش خود برداشته و روی دوش مدارس غیرانتفاعی بگذارد. از یک طرف قانون اساسی، دولت ها را مکلف کرده به حق آموزش، تاکید کنند و از سوی دیگر، افرادی هم در بخش دولت و تصمیم گیری حضور دارند که مایلند این وظیفه را به سوی دیگری سوق دهند. همه این ها حکایت از یک سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی باطل دارد که باعث شده هر سال میانگین نمرات افراد هم در آموزش و پرورش و هم در سیستم آموزش عالی، سقوط کند. بنابراین چنین شرایطی در نهایت محصلان و دانشجویان باطلی را نیز تربیت می کند. همانطور که افراد فاسد و سودجو بسیاری از بخش های اقتصاد و دیگر عرصه ها را شخم می زنند و بهای آن را هم باید مردم بدهند، نظام آموزش عالی ما درگیر فساد شده است و بهای آن را مردم می دهند. باید مطالعاتی دقیق انجام و مشخص شود چه دست هایی پشت کلاس های کنکور با قیمت های گزاف و موسسات آموزشی خصوصی است.»
وی افزود: «سفره فساد در همه بخش ها پهن است و متاسفانه در سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی ما نیز پهن است. خانواده های زیادی در جامعه ما با مرارت و سختی هزینه ها را تامین می کنند تا فرزندشان وارد مدارس غیرانتفاعی شوند . این در حالیست که کل این ماجرا یک فریب بزرگ است. فشار این شرایط به طور ویژه روی طبقه متوسط کشور است که شرایط اقتصادی خود را از دست داده اما در تلاش است از طریق فرزندان، منزلت اجتماعی خود را حفظ کند. فارغ از این مباحث فراموش نکنیم که عده ای هم در این کشور با توجه به شرایط موجود به طور کلی، عطای دانشگاه را به لقای آن بخشیده اند و معتقدند نیازی نیست به دانشگاه رفته و تحصیلات دانشگاهی داشته باشند چرا که مسیر موفقیت شغلی و آینده خود را در دانشگاه نمی بینند. »