|

عمان و مسئله میانجیگری

در حوزه سیاست خارجی، دولت سیزدهم تاکنون یکی از بیشترین تماس‌ها را با عمان داشته است. آقای امیرعبدالهیان در مدت کمتر از دو سال، چهار بار و آقای رئیسی یک بار به آن کشور سفر کرده‌اند.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

در حوزه سیاست خارجی، دولت سیزدهم تاکنون یکی از بیشترین تماس‌ها را با عمان داشته است. آقای امیرعبدالهیان در مدت کمتر از دو سال، چهار بار و آقای رئیسی یک بار به آن کشور سفر کرده‌اند. سردار باقری، رئیس ستاد کل، نیز یک ماه قبل سفری به عمان داشت. روابط ایران و عمان همیشه به دلایل ژئوپلیتیک مهم بوده است. از بعد از خروج انگلیس از خلیج فارس در 1971، دولت وقت ایران برقراری روابط نزدیک با عمان به‌عنوان دیگر دولت ساحلی تنگه هرمز را برای مدیریت امور این تنگه ضروری یافت. ارزیابی مشترک از تهدیدهای موجود علیه دو کشور و علیه امنیت تنگه هرمز و نگرانی از دسترسی جریان‌های چپ‌گرا به آن باعث اعزام چند هزار سرباز ایرانی در دهه 1970 به عمان برای مقابله با شورشیان ظفار شد. در جریان سفر سلطان قابوس به تهران در فوریه 1974 دو طرف در بیانیه مشترکی بر توافق خود برای تأمین ثبات و امنیت تنگه هرمز و آزادی کشتی‌رانی در این تنگه، رد هرگونه تلاش برای مداخله قدرت‌های خارجی در منطقه، بازرسی مشترک شناورهای عبوری از تنگه هرمز و دادن اجازه از طرف عمان به ایران برای ایجاد یک پایگاه نظامی در خاک عمان تأکید کردند. موافقت‌نامه‌ای نیز بین دو کشور در مارس 1974 درباره دفاع مشترک از امنیت تنگه هرمز و نظارت بر کشتی‌رانی امضا شد. بعد از انقلاب نیز عامل ژئوپلیتیک به قوت خود باقی ماند؛ اما «ارزیابی مشترک از منشأ تهدیدات» تا حدی تضعیف شد تا آنجا که عمان در آوریل 1980 به آمریکا اجازه استفاده از پایگاه مسیره برای عملیات نظامی آزادسازی گروگان‌های سفارت آمریکا در تهران را داد و در جریان جنگ ایران و عراق نیز به شناورهای آمریکا اجازه داد از بنادرش استفاده کنند. با این حال و نیز با وجود روابط عمان با اسرائیل، از‌جمله سفرهای شیمون پرز و اسحاق رابین، نخست‌وزیران اسرائیل، به عمان در 1994 و 1996 و نتانیاهو در اکتبر 2018، رابطه ایران با عمان همیشه گرم‌ و دوستانه بوده‌ است.

اما اکنون اهمیت فوق‌العاده رابطه ایران و عمان ربطی به ژئوپلیتیک ندارد. همکاری‌های دوجانبه نیز در حدی نیست که این سطح از تماس و توجه را ایجاب کند. خبرگزاری فارس در اسفند گذشته بعد از حضور امیرعبداللهیان در کمیسیون روابط خارجی مجلس به نقل از علی علیزاده، نماینده مجلس، ذکر کرده ‌بود که «پادشاه عمان اعلام کرده ‌است که در تلاش است با پیام‌هایی که بین مقامات ایران و آمریکا تبادل می‌کند، در آینده‌ای نزدیک و با خبری خوش به ایران سفر کند». ایرنا همچنین در اسفند گذشته از قول تحلیلگران، سفر وزیر خارجه عمان به تهران را به گفت‌وگوهای هسته‌ای ربط داد و از «لحظه حساس توافق» سخن گفت. به این دلایل، اهمیت فوق‌العاده‌ای که رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی ایران از روزهای قبل برای سفر سلطان قائل شده‌اند و حدس و گمان درباره این سفر و حتی اختصاص تیتر اول برخی روزنامه‌ها به آن و سخن از کاهش ارزش دلار و طلا قابل درک می‌شود. ایرانیان که مانند بسیاری از دیگر ملت‌ها در شرایط عادی اهمیت زیادی برای سیاست خارجی و به‌ویژه روابط دیپلماتیک با کشورهای کوچک و متوسط قائل نیستند، توجه‌شان به این سفر قبل از هر چیز حکایت از غیرعادی‌بودن 

شرایط ما دارد.

مقامات ما که از یک طرف به ابتکار خود راه تماس با شماری از قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای را بر روی خود بسته‌اند و از طرف دیگر نیاز مبرم به کار با این قدرت‌ها را حس می‌کنند، گویا چاره‌ای جز توسل به این کشورهای کوچک نیافته‌اند. هفت موضوع اصلی شامل تعیین تکلیف برجام، آزادسازی برخی دارایی‌ها، تبادل زندانیان، حل بحران یمن و رابطه با برخی کشورهای منطقه مانند مصر گریبان‌گیر ماست که مدت‌هاست بلاتکلیف مانده‌اند. ظاهرا مقامات ما به این نتیجه رسیده‌اند که برای پرداختن به این پنج مسئله راهی جز توسل به میانجی وجود ندارد. غرب نیز درباره موضوع آزادی کشتی‌رانی در منطقه در پی ادامه توقیف کشتی‌ها و نیز ادعای ارسال سلاح ایرانی برای روسیه از طریق میانجی عمل می‌کند. نشانه متقنی دال بر اینکه احیای برجام همچنان در دستور کار است، وجود ندارد. اگر چنین باشد، مذاکرات وین دیگر منتفی است. همچنین اگر درست باشد که «نه برجام، نه بحران» و به تبع آن نوعی «توافق موقت» یا «کم در برابر کم» در دستور کار آمریکا است، نیاز به تبادل پیام و میانجی وجود دارد. در غیاب تماس مستقیم، برای آزادی دارایی‌ها و تبادل زندانی‌ها نیز گریزی از توسل به میانجی نیست. درباره یمن نیز عمان همیشه نقش میانجی داشته و با وجود برقراری روابط بین ایران و عربستان به دلایلی همچنان به یک میانجی نیاز هست. سفر یکشنبه گذشته سلطان به مصر و پیام سیسی برای رئیسی، شایعه فعال‌شدن عمان درباره برقراری رابطه بین ایران و مصر هم مطرح است. آزادی کشتی‌رانی در منطقه در پی توقیف برخی کشتی‌ها، دیگر موضوع مهمی است که می‌تواند به درخواست غرب در دستور کار عمان باشد.

ضمن تمجید و تشکر از مساعی جمیله عمان، سؤال اصلی که باقی است، این است که چرا ایران به‌عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین کشور منطقه باید برای تنظیم روابط خود با جهان نیازمند این و آن باشد و خود مستقیم و رو‌در‌رو برای حل مسائل خود با دیگر کشورها اقدام نکند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها