|

سیاست خارجی دولت چهاردهم

تخاصم با آمریکا یا مشکل سوء‌رفتار؟

با توجه به نقش تعیین‌کننده‌ای که سیاست خارجی در شرایط حال و آینده کشور یافته و نظر به تعلیقی که از این رهگذر مبتلابه اقتصاد شده و شرایط «نه جنگ، نه صلحی» که توصیه به رفع آن شده است، در چند ماه گذشته سیاست خارجی و عملکرد وزارت خارجه بیش از پیش زیر ذره‌بین بوده‌‌ است.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

با توجه به نقش تعیین‌کننده‌ای که سیاست خارجی در شرایط حال و آینده کشور یافته و نظر به تعلیقی که از این رهگذر مبتلابه اقتصاد شده و شرایط «نه جنگ، نه صلحی» که توصیه به رفع آن شده است، در چند ماه گذشته سیاست خارجی و عملکرد وزارت خارجه بیش از پیش زیر ذره‌بین بوده‌‌ است. اگرچه تمرکز قاعدتا بیشتر باید بر سیاست خارجی باشد تا عملکرد دستگاهی که وظیفه‌اش پیشبرد سیاست خارجی از راه‌های دیپلماتیک است، اما از آنجا که این دو رابطه متقابلی با هم دارند، نگاهی به هر دو ضروری است.

در ارتباط با سیاست خارجی در چند دهه اخیر همواره دو دیدگاه با هم در کشمکش بوده‌اند: 1- دیدگاهی که مشکلات را ناشی از رفتارها و سیاست‌‌های دو طرف می‌داند و معتقد است ‌در صورت تغییر یا تعدیل رفتارها، تنش‌زدایی با غرب و آمریکا ممکن است. 

2- دیدگاهی که بر انقلاب مدام تأکید دارد و نظم و نظام بین‌المللی را غیرقابل قبول می‌داند و بر حل‌نشدنی‌بودن تخاصم با غرب، به‌ویژه آمریکا، تأکید دارد. صرف‌نظر از اینکه نظام طی دهه‌های گذشته چه دیدگاهی داشته، دولت‌های خاتمی و روحانی عمدتا بر مبنای فرض‌های دیدگاه اول کار کرده‌اند و دو دولت احمدی‌نژاد و مرحوم رئیسی عمدتا معتقد به دیدگاه دوم بوده‌اند. مطابق دیدگاه دوم، دشمنی بین ایران و آمریکا مبنایی و ‌حل‌نشدنی است و فقط در مقاطعی و تحث شرایط خاصی و به صورت تاکتیکی امکان گفت‌وگو و رفع برخی مشکلات ممکن است وجود داشته باشد.

تا آنجا که به دولت چهاردهم بر‌می‌گردد، به نظر می‌رسد تکلیف این دولت چندان روشن نیست. نظراتی که تاکنون رئیس این دولت و وزیر خارجه‌اش ابراز کرده‌اند، حاکی از نوعی بلاتکلیفی است. دکتر پزشکیان همواره دیدگاه اول را بازتاب داده‌ است. ایشان در مقاله‌ای در 23 تیر 1403 در تهران‌تایمز که با دیدی توسعه‌گرا تنظیم شده بود، نوشت: «دولت من قصد دارد سیاستی فرصت‌گرا را پیگیری کند که با ایجاد «تعادل» در روابط با همه کشورها، منطبق با منافع ملی، توسعه اقتصادی و نیازهای صلح و امنیت منطقه‌ و جهان باشد. در این راستا، از تلاش‌های صادقانه برای کاهش تنش‌ها استقبال می‌کنیم و با صداقت به صداقت پاسخ خواهیم داد». ایشان در همان مقاله از سیاست‌های آمریکا مانند ازدست‌دادن «فرصت تاریخی» برجام، «راه‌اندازی جنگ اقتصادی علیه ایران»، ترور سردار سلیمانی، سوءاستفاده از ان‌پی‌تی و تضعیف آن، «حمایت فعالانه و بی‌دریغ از اسرائیل» و... انتقاد کرده‌ است. ایشان چنین دیدگاه‌هایی را ازجمله در جریان مبارزات انتخاباتی و نیز در اولین سخنرانی در سازمان ملل و بعد از آن بازتاب داده‌ است.

این در حالی است که مواضع آقای دکتر عراقچی تاکنون عمدتا دیدگاه دوم را بازتاب داده‌ است. او در سخنرانی خود در نشست رأی اعتماد در مجلس گفت: «نبرد ما با نظام سلطه نبردی دائمی است». او تأکید کرد‌ «دیپلماسی مقاومت» که برگرفته از «مکتب مقاومت» است، در کانون توجه سیاست خارجی دولت چهاردهم قرار خواهد داشت. ایشان در این سخنرانی ضمن تأکید بر توسعه روابط با «چین، روسیه و دیگر کشورهایی که در زمان سختی و تحریم همراه ما بوده‌اند»، افزود: «اگر اروپا رفتارهای نادرست و خصمانه خود را نسبت به جمهوری اسلامی ایران اصلاح کند، در فهرست اولویت‌های ما قرار خواهد گرفت و بالاخره، سیاست ما در مورد آمریکا، سیاست «مدیریت تخاصم» خواهد بود». ایشان درباره محور مقاومت گفت: «حمایت از مقاومت در رأس برنامه‌های ما قرار خواهد داشت... و دولت چهاردهم‌ تمامی ظرفیت‌های سیاسی و دیپلماتیک خود را برای شناساندن اهداف محور مقاومت به افکار عمومی جهانی، جلب حمایت کشورهای منطقه و به رسمیت شناخته‌شدن بازیگران محور مقاومت در صحنه بین‌المللی به‌عنوان جنبش‌های مردمی و آزادی‌بخش به‌ کار خواهد گرفت».

صرف‌نظر از مباحث ماهوی درباره مضامینی مانند «رفع‌ناشدنی‌ بودن تخاصم با آمریکا»، «نبرد دائمی با نظام سلطه» و «قرارداشتن دیپلماسی مقاومت در کانون توجه دولت»، مشکل اصلی در بُعد عمل‌گرایانه است و آن اینکه طرح چنین مضامینی از سوی یک وزیر خارجه، کار با همتایان خارجی را برای ایشان بسیار دشوار بلکه غیرممکن می‌کند. 

صرف‌نظر از مباحث ماهوی درباره مضامینی مانند «رفع‌ناشدنی‌بودن تخاصم با آمریکا»، «نبرد دائمی با نظام سلطه» و «قرارداشتن دیپلماسی مقاومت در کانون توجه دولت»، مشکل اصلی در بُعد عمل‌گرایانه است و آن اینکه طرح چنین مضامینی از سوی یک وزیر خارجه، کار با همتایان خارجی را برای ایشان بسیار دشوار بل غیرممکن می‌کند.

اینها مضامینی است که متولیان خود را دارد و در بستر خود می‌‌تواند مطرح شود و طی دهه‌های گذشته هم مطرح شده‌ است. ضمن اینکه تلاش‌های جناب دکتر عراقچی قابل تحسین است، اما به عنوان مثال با توجه به حساسیت بسیار زیادی که برخی دولت‌های عربی منطقه درباره برخی از این مضامین دارند، قابل پیش‌بینی بود که سفرهای متعدد به آن کشورها بعد از طرح چنین مضامینی گرفتن نتیجه را بسیار دشوار کند؛ کمااینکه کرد.

در شرایط فقدان چشم‌انداز، به‌ویژه برای نسل جوان و وجود انواع ناترازی‌ها، روشن است که ادامه وضع موجود گزینه نیست. اما روشن نیست که وزارت خارجه چه هدفی را دنبال می‌کند. کشور به یک تنش‌زدایی جدی در سیاست خارجی برای تمرکز بر مشکلات داخلی نیاز مبرم و فوری دارد. در این باره، وزارت خارجه باید نقشی تعیین‌کننده بازی کند و این در صورتی ممکن است که بر وظایف ماهوی خود متمرکز شود و با توجه به تجربه و تخصصی که دارد، نظرات کارشناسی خود را شجاعانه به تصمیم‌گیران نهایی ارائه و از آنها دفاع کند و در راستای بازیابی جایگاه خود در روند تصمیم‌گیری‌های مربوطه بکوشد و از جوسازان داخلی نهراسد.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.