سناریوی جنگ دوم
به همه شهدای جنگ 12 روزه درود میفرستیم و بهویژه به فرماندهانی که عمر خویش را در تدارک فناوری موشکی برای دفاع از میهن در طبق اخلاص گذاردند، تکریم و تعظیم میکنیم. جنگ روانی ترامپ و جابهجایی حجم عظیمی از تجهیزات نظامی به اسرائیل با پشتیبانی برخی از کشورهای اروپایی، بهویژه آلمان، باید ما را بیش از پیش به وقوع جنگ دوم هشیارتر کند. تأکید میکنم که این یک سناریوی آمادگی دفاع ملی و مقاومت میهنی است:
به گزارش گروه رسانهای شرق،
به همه شهدای جنگ 12 روزه درود میفرستیم و بهویژه به فرماندهانی که عمر خویش را در تدارک فناوری موشکی برای دفاع از میهن در طبق اخلاص گذاردند، تکریم و تعظیم میکنیم. جنگ روانی ترامپ و جابهجایی حجم عظیمی از تجهیزات نظامی به اسرائیل با پشتیبانی برخی از کشورهای اروپایی، بهویژه آلمان، باید ما را بیش از پیش به وقوع جنگ دوم هشیارتر کند. تأکید میکنم که این یک سناریوی آمادگی دفاع ملی و مقاومت میهنی است:
1- قطع ارتباطات نهادهای سیاسی شاید نخستین هدف باشد. ظرفیت نهادی حکومت برای جایگزینیها و بازبینیها ضروری است. «ظرفیت سیاسی-نهادی» دامنه وسیعی دارد که میتوان به آن اندیشید. وجود یک حکومت مرکزی قدرتمند در پهنه ایران همواره یک ضرورت تاریخی بوده است. از ظرفیت سیاسی همه گروهها برای مقاومت و دیپلماسی عمومی باید بهره برد، از تصلب ساختاری نیروی انسانی ملی باید اجتناب کرد و دست از محدودیت بر سرمایههای انسانی ملی برداشت: بهویژه رؤسای جمهور پیشین (خاتمی و روحانی) و وزرای امور خارجه پیشین و مخالفان سیاسی که با این جنگ میهنی اعلام همبستگی کردهاند «ظرفیت سیاسی» بزرگی برای کشور هستند. توسعه «ظرفیت سیاسی-نظامی» نیز از آن جمله است. فناوری موشکی توانست در جنگ 12 روزه بدرخشد. هر ظرفیتی کارکرد جداگانهای دارد.
2- با فرض اینکه دشمن، به تمامی و به اتفاق، تصمیم خود را برای جنگ گرفته باشد و با فرض اینکه هر سخن رئیسجمهور آمریکا نهتنها دروغ بلکه یک فریب بزرگ و برنامهریزیشده برای تخریب و تجزیه ایران است. باید حداکثر تلاش دیپلماتیک برای اجتناب از «جنگ دوم» صورت گیرد. وضع فعلی توقف جنگ است و باید آتشبس با نظارت سازمان ملل و شورای امنیت تثبیت شود؛ هرچند امیدی به تعهد اسرائیل به آن نیست. نظام سیاسی برای حفظ کیان کشور «اگر لازم شد» از «ابتکارات بزرگ» نهراسد؛ مردم پشتیبانی خواهند کرد. ابتکارات بزرگ باید با اتکا به قدرت نظامی-موشکی و همبستگی مردم صورت گیرد. هر ابتکاری اگر صادقانه با مردم در میان گذاشته شود و اتخاذ آن برای امنیت عمومی توجیه شود؛ مردم نیز آن را میپذیرند. فراموش نکنیم که حفظ ساختارهای اساسی در برابر یورش قدرتهای بزرگ جهانی خود یک پیروزی بزرگ است؛ درک ما از پیروزی باید توسعه یابد. در این میان نظام، تحت تأثیر فشار روانیِ فرقهای که اینک سامان نظری-عملی در تصمیمگیری دارد قرار نگیرد.
3- بانک و ارتباطات مالی مردم یکی از اهداف اصلی است. دولت باید تدابیری برای گردش مالی معطوف به نیازهای اساسی اتخاذ کند و تا آنجا پیش برود که حتی مثلا در شرایط اضطراری همه خریدهای مردم از طریق فروشگاهها را بدون نیاز به تبادل پول و از طریق مکانیسمهای سنتی یا از طریق شماره ملی، پیامک، استفاده از پلتفرمهای داخلی و... تضمین کند. حقوق کارمندان را بهصورت اعتباری سهماهه یا ششماهه در حساب شخصی آنان ذخیره کنید.
4- شبکههای پخشِ نیازهای اساسی از عناصر اصلی امنیت ملی به حساب میآید. «مسافرتهای شمال» به یک شبکه مویرگی دفاع اجتماعی تبدیل شده که مردم در فاصله زمانی یک هفتهای در پهنه کشور پخش میشوند و به صورت طبیعی پدافند غیرعامل اجتماعی را پدید آورده است. آن را به هر شکل ممکن توسعه دهید. در نقاط پرتراکم پیشبینیهای لازم انجام شود؛ جزئیات مربوط به تأمین آب و نان و جاده فراوان است و به گفت نمیآید.
5- رسانه ملی باید ظرفیت پخش غیرمتمرکز و خودمختار را توسعه دهد. مهمتر از هر چیز به تسخیر ساختاری و تصلب سیاسی آن توسط یک فرقه که همبستگی ملی را با واژه «آغل» استخفاف میکند به سرعت پایان دهد. کسانی که درک آن را ندارند که در چنین هنگامهای نباید از چنان عباراتی استفاده کنند، لیاقت و کفایت لازم را برای چنین مسند خطیری ندارند.
ملت ایران در هنگامهای سترگ آماج شقیترین سیاستمداران تاریخ قرار گرفته و وظیفه همگانی است که مقاوم و هوشیار باشیم و از همه ابزارهای نظامی، سیاسی و دیپلماتیک استفاده کنیم.
آخرین اخبار سرمقاله را از طریق این لینک پیگیری کنید.