|

پوشش خبری حادثه هلیکوپتر رئیس‌جمهور

سرگیجه کامل

بی‌اغراق یکی از سرگیجه‌آورترین و آزاردهنده‌ترین کارهای جهان دنبال‌کردن خبرگزاری‌ها و رسانه‌های ایران به وقت حادثه است. راستش را بخواهید کوچکی و بزرگی حادثه هم نقشی در این وضعیت ندارد؛ هر ماجرایی می‌تواند دنبال‌کننده این اخبار را فارغ از خبرنگار یا شهروندی که نسبت شغلی با خبر ندارد، به دردسر بیندازد و آزار دهد.

سرگیجه کامل
سحر طلوعی خبرنگار شبکه شرق

سحر طلوعی: بی‌اغراق یکی از سرگیجه‌آورترین و آزاردهنده‌ترین کارهای جهان دنبال‌کردن خبرگزاری‌ها و رسانه‌های ایران به وقت حادثه است. راستش را بخواهید کوچکی و بزرگی حادثه هم نقشی در این وضعیت ندارد؛ هر ماجرایی می‌تواند دنبال‌کننده این اخبار را فارغ از خبرنگار یا شهروندی که نسبت شغلی با خبر ندارد، به دردسر بیندازد و آزار دهد. مرور واقعه اخیر و به یاد آوردن نحوه پوشش خبری مهم‌ترین رسانه‌‌های داخلی به خوبی نشان می‌دهد این خبرگزاری‌ها چگونه مخاطبان خود را به سرگیجه انداخته و آزار داده‌اند. برخی از آنها در حالی که خبر وقوع سانحه برای هلیکوپتر رئیس‌جمهور و همراهانش سرتیتر رسانه‌‌‌های دیگر شده است، خبر نوشته‌اند نه‌تنها رئیس‌جمهور با هلیکوپتر به تبریز بازنگشته، بلکه از راه زمینی سفر خود را انجام داده و به سلامت به مقصد رسیده است! یا آن یکی رسانه دیگر که مدعی شده بود حال رئیس‌جمهور خوب است و هرگز حادثه‌ای رخ نداده است و حتی عکس پیاده‌شدن آقای رئیسی‌ را هم به آن ضمیمه کرده بود! این رفتارها وقتی عجیب‌تر می‌شود که می‌فهمیم نزدیکان به حادثه و مسافران دیگر هلیکوپترهای همراه هلیکوپتر رئیس‌جمهور، بارها با سرنشینان تماس گرفته‌اند و پاسخی دریافت نکرده و تقریبا از وقوع سانحه مطمئن شده‌اند.

تناقض‌گویی‌ها و به اشتباه انداختن مخاطب همین‌جا تمام نمی‌شود و با صحبت‌های معاون اجرائی رئیس‌جمهور به اوج خود می‌رسد. همه آنهایی که بخشی از خبرهای سانحه هلیکوپتر رئیس‌جمهور و همراهانش را از صدا‌و‌سیما دنبال کرده‌اند، حتما این گفته آقای منصوری را به خاطر می‌آورند که مدعی بود حادثه خیلی هم سخت نبوده و امیدواریم خبرهای بهتری در راه باشد! این ادعا زمانی مطرح شده است که برخی خبرنگاران نزدیک‌تر به منبع خبر، حتی استوری انا‌لله و انا الیه راجعون را در صفحات مجازی خود منتشر کرده‌اند. از ساده‌ترین جزئیات مثل عدم انتشار صحیح تعداد افراد حاضر در هلیکوپتر و اسامی و حتی وضعیت جوی هم بگذریم که چندین‌ بار تغییر کرد و بالاخره ما نفهمیدیم اوضاع جوی خراب بوده است یا نه و‌... . اگر بلاتکلیفی‌‌ها یا به عبارت بهتر آماتوریسم خبررسانی سانحه هلیکوپتر رئیس‌جمهور را بگذاریم پای بزرگی حادثه و شوک که باز هم پذیرفته نیست، اما ادامه ماجرا و بی‌نظمی‌های خبررسانی و سرگردانی در برنامه‌ریزی برای مراسم تشییع و تدفین هرگز قابل قبول نیست. چطور ممکن است در نخستین اظهارنظرها از این بگوییم که قرار نیست تعطیل شود، مدارس و امتحانات برقرار است و ادارات دایر هستند و‌... سپس قطره‌چکانی برنامه‌ها را اعلام کنیم و ناگهان خبر از تعطیلی بدهیم و امتحانات را جابه‌جا کنیم و‌...؟!‌ مگر ستاد برنامه‌‌ریزی تشکیل نمی‌شود؟ مگر قرار نیست به‌گونه‌ای عمل و مدیریت کنیم که خللی در کارها پیش نیاید؟ مگر نمی‌دانیم در کدام شهرها قرار است مراسم تشییع و تدفین برگزار شود؟ مگر نمی‌دانیم کدام فرودگاه‌ها ممکن است درگیر شوند؟ و‌... . پوشش خبری سانحه هلیکوپتر رئیس‌جمهور و حواشی برنامه‌ریزی‌های پس از آن تنها یک نمونه از انبوه اتفاقاتی است که در همه این سال‌ها با آن مواجه بوده و پشت سر گذاشته‌ایم. در کنار آن می‌توان به نحوه خبررسانی فاجعه پلاسکو و سانچی و موارد مشابه هم اشاره کرد. این مدل خبررسانی پیش از آنکه دل مخاطب را به منبع خبر قرص و تردیدها را دور کند، او را بیشتر سردرگم و سرگردان می‌کند. 

 این میزان تناقض و تشتت خبری نه‌تنها جلب اعتماد نمی‌کند، بلکه تتمه اعتماد باقی‌مانده را به خبررسانی (‌البته اگر بپذیریم چیز باقی مانده است‌) به باد و مخاطب را به سمت و سویی دیگر سوق می‌دهد. این وضعیت بیش از هر چیز بیانگر آن است که ظاهرا خبرگزاری‌‌ها از خبرنگاران حرفه‌ای خالی شده‌اند و اهداف دیگری جایگزین هدف اصلی که خبررسانی است، شده است.

 

 

نظرسنجی

اگر در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت می‌کنید، به کدام یک از گزینه‌های تایید شده رای خواهید داد؟

اخبار مرتبط سایر رسانه ها