«شام جدید»؛ تهدید یا فرصت؟!
ائتلاف عربی «عراق – اردن – مصر» که از دولت عادل عبدالمهدی شکل گرفت، به یکی از محورهای جدی در سیاست خارجی منطقهای بغداد در این سالها بدل شده است که در دولت مصطفی الکاظمی هم ادامه داشت و به تبع آن در دولت محمد شیاع السودانی هم پی گرفته خواهد شد.

مهدی بازرگان: ائتلاف عربی «عراق – اردن – مصر» که از دولت عادل عبدالمهدی شکل گرفت، به یکی از محورهای جدی در سیاست خارجی منطقهای بغداد در این سالها بدل شده است که در دولت مصطفی الکاظمی هم ادامه داشت و به تبع آن در دولت محمد شیاع السودانی هم پی گرفته خواهد شد.
ایده اصلی این تروئیکای عربی که از آن بهعنوان پروژه «شام جدید» هم یاد میشود، آن است که عراق یک منبع مهم ثروت نفتی و انرژی و مصر یک منبع مهم ثروت انسانی است و اردن هم با واردکردن خود به این پروژه میخواهد در منافع آن سهیم باشد.
البته پروژه «شام جدید» که مصطفی الکاظمی، نخستوزیر سابق، آن را طرحی مشابه با «اتحادیه اروپا» خواند، طرحی است که در زمان دولت «حیدر العبادی» مقدمات آن چیده شد و مبتنی بر تفاهمات سیاسی و اقتصادی میان عراق و مصر است که اردن نیز وارد آن شده است. این سه کشور ذیل ائتلاف شام جدید بر ضرورت ایجاد نظام اقتصادی جدیدی در منطقه که مبتنی بر امنیت همه کشورها باشد، تأکید دارند. از سوی دیگر هم اردن و مصر هر دو سیاستی معتدل در منطقه دارند، برای همین عراق دست خود را در زمینه تقویت روابط راهبردی با این دو کشور باز میبیند. ازاینرو دولتهای عادل عبدالمهدی و مصطفی الکاظمی با جدیت در پی پیشبرد این پروژه گام برداشتند. با این تفاسیر دولت تازهنفس السودانی هم در همین مسیر پیش خواهد رفت؛ کمااینکه اولین سفر خارجی نخستوزیر عراق به اردن بود.
دراینمیان این ائتلاف عربی به دلیل نزدیکی دیپلماتیک عراق با مصر و اردن که روابط دیپلماتیکی با ایران ندارند، چندان مطلوب و ایدئال تهران نیست؛ بنابراین در یک گزاره تحلیلی برخی این ائتلاف را «تهدیدی» برای ایجاد شکاف و گسل بین تهران و بغداد به واسطه تأثیرگذری امان و قاهره میدانند.
ولی در یک سطح دیگر تحلیلی میتوان گفت که این ائتلاف بهویژه در دولت محمد شیاع السودانی میتواند نه یک تهدید بلکه به فرصتی برای تقویت نفوذ منطقهای ایران بدل شود؛ چراکه از یک سو دولت السودانی که مانند دولت عادل عبدالمهدی نزدیکی بهمراتب بیشتری نسبت به دولت مصطفی الکاظمی با ایران دارد، میتواند از این ائتلاف برای بهبود روابط و حتی احیای مناسبات ایران با اردن و مصر استفاده کند و در آن سو هم در ماههای اخیر، هم کشور مصر و هم اردنیها از خواست خود برای احیای روابط با ایران گفتهاند؛ بنابراین این ائتلاف خواهد توانست در این مسیر گام بردارد و بهعنوان کاتالیزوری در ریلگذاری برای ازسرگیری مناسبات تهران با امان و قاهره عمل کند.
در کنار آنچه عنوان شد، باید به این نکته مهم نیز اشاره کرد که اساسا جهان عرب از نگاه پانعربیسمی صرف و تلاش برای خوانش جمال عبدالناصری از مناسبات کشورهای عربی عبور کرده است؛ بنابراین نمیتوان گفت که شکلگیری ائتلافهای عربی مانند تروئیکای «اردن - عراق – مصر» یا همان پروژه «شام جدید» میتواند خطر و تهدیدی در پی داشته باشد. قرائت ناسیونالیستی عربی و نوعی گرایش برای شکاف «عربی – غیرعربی» در سالهای اخیر محلی از اعراب در تحرکات و تحولات دیپلماتیک ندارد. آنچه اکنون تأثیرگذار است، به تلاش برای تقویت مناسبات اقتصادی و تجاری بین کشورهای عربی با همه کشورها در منطقه و نیز کشورهای فرامنطقهای بازمیگردد. به موازات آن کوششهای مشترک در راستای ایجاد، تداوم و گسترش امنیت جمعی و منطقهای با نقشآفرینی همه کشورهای عربی و غیرعربی منطقه خاورمیانه هم به عامل اثرگذار دیگری بدل شده است که اکنون نمیتوان به گزاره «نگاه عربی» تکیه کرد. بهویژه آنکه ایران اکنون به یکی از مهمترین و جدیترین قدرتهای منطقه غرب آسیا بدل شده است.
ضمن آنکه نباید این واقعیت را هم نادیده گرفت که چنین اتحادیهای با توجه به ثروتهای طبیعی عراق، ثروت انسانی مصر و موقعیت جغرافیایی اردن در غرب آسیا میتواند به اتحادیهای قدرتمند در سطح منطقه تبدیل شود که خود فرصت مغتنمی را برای پوستاندازی در سیاست خارجی ایران فراهم خواهد کرد. این نکته از آن نظر اهمیت بسزایی دارد که دولت رئیسی اولویت دیپلماسی خود را تقویت مناسبات با همسایگانش قرار داده است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.