برهه حساس برای گشت ارشاد
هر چند وقت یک بار یک عکس یا فیلم یا گزارش از برخورد نامناسب با برخی از زنان و حواشی درباره آن منظره و تصویری است که از گشت ارشاد در اذهان عمومی نقش بسته است. اینکه چرا بخشی از نیروهای پلیس کشور با وظایف متعدد و متنوع دیگر و گلایه همیشگی کمبود نیرو و امکانات در این نیروی مهم و حیاتی به ارشاد زنان و دختران به حجاب تخصیص یافته و تنها آورده آن درحالحاضر تولید خشم و ابهام و نگرانی شده، سؤالی است مهم که باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد؛ اما در مورد اخیر فوت یک بانوی ایرانی در هنگامی که «تحت نظر» و به ادعای پلیس تحت توجیه و آموزش قرار داشته، سؤالات متعددی قابل بیان است.

حسین بشیری*: هر چند وقت یک بار یک عکس یا فیلم یا گزارش از برخورد نامناسب با برخی از زنان و حواشی درباره آن منظره و تصویری است که از گشت ارشاد در اذهان عمومی نقش بسته است. اینکه چرا بخشی از نیروهای پلیس کشور با وظایف متعدد و متنوع دیگر و گلایه همیشگی کمبود نیرو و امکانات در این نیروی مهم و حیاتی به ارشاد زنان و دختران به حجاب تخصیص یافته و تنها آورده آن درحالحاضر تولید خشم و ابهام و نگرانی شده، سؤالی است مهم که باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد؛ اما در مورد اخیر فوت یک بانوی ایرانی در هنگامی که «تحت نظر» و به ادعای پلیس تحت توجیه و آموزش قرار داشته، سؤالات متعددی قابل بیان است.
اینکه گفته شود «فوت» یا شائبه «قتل» سؤالی است که که پاسخ آن تاکنون و تا به این لحظه با وجود صدور اطلاعیههای متعدد و حتی انتشار فیلم لحظه دچار حمله قلبیشدن این بانو و تا این لحظه که گزارش پزشکی قانونی منتشر نشده، قابل بیان نیست. گرچه گفته شد این بانوی ایرانی بر اثر حمله قلبی دچار حادثه شده است؛ اما اگر به طور دقیق به لحظه حادثه و نحوه صحبت مأمور پلیس با این بانو و همچنین سخنان برادر و خانواده او درباره لحظات پراسترس هنگام دستگیری و بعد از آن توجه شود و با ماده ۵۰۱ قانون مجازات که به «قتل غیراصابتی» اشاره داشته و موضوع کشتهشدن بر اثر ترس و استرس و حوادث روانی خارجی را مورد توجه قرار داده، مورد تطبیق قرار گیرد، دیده میشود که متأسفانه ابهام بزرگی دراینمیان موجود است.
همچنین این سؤال مطرح میشود که آیا باید این موضوع را فقط یک حادثه موردی فرض کرد و به دنبال این بود که فقط مسبب این حادثه را که میتواند فرد یا افرادی باشد مجازات کرد یا اینکه این حادثه را باید نشانهای از ناکارآمدی طرحی دانست که زمانی نام گشت ارشاد را یدک میکشید و به دنبال ارشاد بود و هماکنون هم با عنوان پلیس امنیت اخلاقی فعالیت میکند؟
اگر در تصاویر منتشرشده مداقه شود، کاملا مشهود است که اکثر افراد بازداشتشده که در سالن موجود هستند، از ظاهری برخوردار هستند که در جامعه امروز به وفور دیده میشود و از قضا اتفاقا افرادی که دارای ظاهر هنجارشکن هستند و در امر پوشش به دنبال تجری هستند، اصلا دیده نمیشوند؛ یعنی گویا این طرح برای ارشاد افرادی است که متجری نبوده و آن افراد با وجود اینکه بیشتر مورد انتقاد عموم جامعه هستند؛ اما از تیررس این نهاد در امان ماندهاند.
سؤال اساسی دیگری که مطرح میشود، این است که چرا این تصور وجود دارد که همه افراد را به یک شیوه و روش میتوان به امری اخلاقی و دینی ارشاد کرد؟ و اینکه آیا اساسا پلیس صلاحیت و توانایی چنین امری را دارد یا خیر؟
مگر این نیست که براساس قواعد حقوقی که نشئتگرفته از دستورات دینی و عقلی هستند، باید حال و احوال و ویژگیهای اشخاص را در این مورد نگاه کرد. چرا باید با یک بانوی سقزی به گونهای رفتار و صحبت شود که دچار حمله قلبی شود؟ اگر این ادعا که او بیماری قبلی در این زمینه داشته، صحت داشته باشد، باید گفت که چرا چنین اطلاعات مهمی در پرونده فرد تحت نظر یا بهاصطلاح تحت آموزش قرار نداشته که ضابط قضائی به آن توجه کند و اگر هم وجود داشته، چرا ضابطان به آن بیتوجهی کردهاند؟
قانونگذار در سال ۹۹ سعی کرد با اضافهکردن یک تبصره به ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی موضوع بیحجابی را جرمانگاری کند و تا حدی بهاصطلاح ضابطهمند کند؛ اما متأسفانه با تعریفنشدن مناسب از بیحجابی و اینکه چه تفاوتی با بدحجابی دارد؛ نهتنها اقدام مؤثری نکرد؛ بلکه ایرادات قانونی گشت ارشاد یا پلیس امنیت اخلاقی را با چالشهای بزرگی مواجه کرد؛ زیرا مجازات تعیینشده از نوع مجازات درجه ۸ بوده که قانونا باید مستقیما در دادگاه بررسی شود و نباید دراینمیان ضابط قضائی برای امر ارشاد یا آموزش دخالت کند؛ همچنین گرچه این تبصره بیحجابی را جرمانگاری کرده؛ اما آنچه در عمل رخ میدهد، مجازات افرادی است که اکثرا بیحجاب نیستند و تنها از حجاب کامل برخوردار نیستند.
اما سؤال اساسیتر درباره اساس و مبنای قانونی تشکیل گشت ارشاد یا پلیس امنیت اخلاقی است که چرا بیتوجه به قواعد قانونی و حقوقی و حتی شرعی نهادی موظف به امری شده که نتیجه اقدامات آن نه ارشادکننده است و نه امنیتساز در حوزه اخلاقی و مهمتر اینکه دراینمیان متأسفانه به امر عفاف هیچ توجهی نمیشود.
در نهایت باید گفت که موضوع ایجاد امنیت روانی و سلامت اخلاقی در جامعه قطعا امری چندجانبه بوده که نمیتوان با چنین اقدامات ناصحیحی به آن پرداخت و از همه مهمتر اقدامات غیردلسوزانه و غیرمسئولانه نهتنها موجب ایجاد آرامش در جامعه نمیشود؛ بلکه باعث میشود کار به جایی برسد که حتی قشر متدین جامعه هم نسبت به چنین اقداماتی معترض شوند و مشخص شود واقعا برهه حساس کنونی برای گشت ارشاد رقم خورده و باید چاره اثرگذار دیگری اندیشید.
*پژوهشگر حقوق و رسانه
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.