هیچکدام از احزاب اسپانیایی موفق به کسب اکثریت کرسیهای پارلمانی نشدند
برکه پرآشوب تغییر
مردم اسپانیا در حالی روز گذشته لحظهبهلحظه گوشبهزنگ نتایج یازدهمین انتخابات مجلس قانونگذاری آن کشور بودند که اگر پراکندگی آرای در بین احزاب سنتی و نوپای این پادشاهی، هیچ تصویر دقیقی از آرایش دولت آتی در پیشِرویشان نمیگشود، اما دستکم بر یک حکم دلالت داشت: عصر حاکمیت دوحزبی به پایان رسیده است. عدم توفیق هیچکدام از احزاب رقیب در کسب اکثریت مجموع 350 کرسی مجلس نمایندگان، نشان از آن دارد که هنوز راه دراز و طاقتفرسایی تا تشکیل یک دولت ائتلافی باقی است؛ امری که حتی در صورت تحقق نیز به هیچعنوان به معنای تضمین بقای دولت در چهار سال آینده نیست.
حزب حاکم مردم به رهبری ماریانو راخوی در حالی موفق شده است بیشترین سهم از آرای مردمی را از آنِ خود کند که نمایندگان محافظهکار آن با ازدستدادن 63 کرسی نسبت به دوره قبل، از این پس فقط میتوانند بر 123 کرسی مجلس سفلی تکیه زنند؛ عملکردی که به راحتی در جایگاه بدترین نتیجه پارلمانی این حزب راست میانه خواهد نشست.
این در حالی است که خشم شهروندان اسپانیایی از نرخ روبهرشد بیکاری، کاهش چشمگیر سطح خدمات اجتماعی دولتی، وضعیت نابسامان بازارهای اقتصادی و پروندههای طویل فساد اقتصادی و سیاسی، نیز موجب نشده تا عنان حکمرانی به دست هیچکدام از احزاب چپگرا بیفتد. حزب کارگران سوسیالیست اسپانیا که از زمان سقوط حکومت ژنرال فرانکو و بازگشت دموکراسی به آن کشور در سال 1975، همواره به طور سنتی قدرت را با همتای دستراستی خود دستبهدست میکرده، نیز یکی دیگر از مغضوبان صندوقها بود؛ چنانکه با ازدستدادن 20 کرسی پارلمانی، اکنون باید به داشتن 90 نماینده مجلس سفلی قناعت کند.
بااینحال، مراد ما از احزاب چپگرا، ستاره نوظهور عرصه سیاسی اسپانیا و دموکراسی اروپایی، یعنی حزب پودموس به رهبری پابلو ایگلسیاس است که اگرچه از همان ابتدا امید چندانی به کسب اکثریت پارلمان نداشت، اما با نظر به عملکرد پرقدرت خود در صندوقها که به کسب 69 کرسی پارلمانی انجامیده، اکنون شاید تا حدودی افسوس فرصتهای ازدسترفته در کسب حمایت قشر وسیعتری از شهروندان اسپانیایی را میخورد؛ بهویژه که بدانیم حتی ائتلافی غیرمنتظره بین پنج حزب چپگرای حاضر در انتخابات به رهبری پودموس و سوسیالیستها نیز که البته هر کدام خطمشی متفاوتی در قبال سیاستهای ریاضتی و اقتصادی و همچنین مسئله استقلال ایالت کاتالونیا در پیش گرفتهاند، برای تشکیل دولت به چهار کرسی دیگر نیازمند است. حزب لیبرال نوپای شهروندان نیز که مدتهاست سیاستهای بازارمحور خود را بهعنوان مکملی طبیعی برای حزب حاکم مردم شناسانده است، برخلاف انتظارات، فقط 40 کرسی پارلمانی را از آنِ خود کرده تا کلاف تشکیل دولت ائتلافی بیشازپیش درهمپیچیده شود. ائتلاف فرضی حزب حاکم با نمایندگان حزب شهروندان در حالی برای تشکیل دولت 13 کرسی نمایندگی کم دارد که آلبرت ریورا، رهبر
جوان حزب شهروندان، از همتای سوسیالیست خود خواسته تا برای جلوگیری از بدلشدن اسپانیا به یونانی دیگر، از دولت اقلیت به رهبری حزب حاکم مردم حمایت کند؛ خواستهای که از همین حالا با مقاومت شدید رهبران سوسیالیست، از جمله شخص پدرو سانچز، رهبر حزب کارگران سوسیالیست مواجه شده که نتایج آرا را حاکی از عزم مردم برای تغییر دانسته و ضمن تبریکگویی به نخستوزیر کنونی، خاطرنشان کردهاند حزب متبوعشان نقش خود در فرایند تشکیل دولت را بهشدت مسئولانه ایفا خواهد کرد. این همان چشمانداز مبهمی است که هر چقدر از منظر راخوی، رهبر حزب پیروز، نشاندهنده راه دشوار پیشِرو در تأمین ثبات، امنیت و اطمینان عمومی و لزوم مصالحه و توافق بین احزاب رقیب برای تشکیل دولت ائتلافی است، اما از دیدگاه رهبر چپگرایان پودموس، منادی یک دوران نوین سیاسی در این کشور پادشاهی است. ایگلسیاس که حزب متبوعش با اتکا به سیاستهای ضدریاضتی و برنامههای فراگیر اجتماعی خود موفق شده تا تنها با گذشت دو سال از زمان تأسیس خود، اکنون حدود یکپنجم کرسیهای مجلس نمایندگان اسپانیا را تصاحب کند، پیروزی حزبش در پایاندهی به نظام دوحزبی آن کشور را ستوده و خاطرنشان کرد وضعیت
اسپانیا از این پس مانند گذشته باقی نخواهد ماند.
رهبر حزب پودموس در شرایطی نتایج انتخابات اخیر پارلمانی را متضمن آغاز یک عصر جدید سیاسی خوانده که تعیینتکلیف همقطاران کاتالان او با مسئله استقلال و جداییطلبی این ایالت که از این پس بزرگترین پایگاه چپگرایان پودموس خواهد بود، اولین سنگ محک آن حزب در تقویت جبهه مردمی خود خواهد بود؛ آزمونی که احتمالا نهتنها در سایه مذاکرات فشرده حزبی و ضربالاجل نامحدود قانون اساسی اسپانیا برای تشکیل دولت رنگ خواهد باخت، بلکه میتواند در خلأ قدرتی که شاید تا هفتهها دامنگیر فضای سیاسی آن کشور شود، رفع نابسامانیهای اقتصادی و معیشتی را باری دیگر به رأس برنامههای پودموس بازگرداند.
مردم اسپانیا در حالی روز گذشته لحظهبهلحظه گوشبهزنگ نتایج یازدهمین انتخابات مجلس قانونگذاری آن کشور بودند که اگر پراکندگی آرای در بین احزاب سنتی و نوپای این پادشاهی، هیچ تصویر دقیقی از آرایش دولت آتی در پیشِرویشان نمیگشود، اما دستکم بر یک حکم دلالت داشت: عصر حاکمیت دوحزبی به پایان رسیده است. عدم توفیق هیچکدام از احزاب رقیب در کسب اکثریت مجموع 350 کرسی مجلس نمایندگان، نشان از آن دارد که هنوز راه دراز و طاقتفرسایی تا تشکیل یک دولت ائتلافی باقی است؛ امری که حتی در صورت تحقق نیز به هیچعنوان به معنای تضمین بقای دولت در چهار سال آینده نیست.
حزب حاکم مردم به رهبری ماریانو راخوی در حالی موفق شده است بیشترین سهم از آرای مردمی را از آنِ خود کند که نمایندگان محافظهکار آن با ازدستدادن 63 کرسی نسبت به دوره قبل، از این پس فقط میتوانند بر 123 کرسی مجلس سفلی تکیه زنند؛ عملکردی که به راحتی در جایگاه بدترین نتیجه پارلمانی این حزب راست میانه خواهد نشست.
این در حالی است که خشم شهروندان اسپانیایی از نرخ روبهرشد بیکاری، کاهش چشمگیر سطح خدمات اجتماعی دولتی، وضعیت نابسامان بازارهای اقتصادی و پروندههای طویل فساد اقتصادی و سیاسی، نیز موجب نشده تا عنان حکمرانی به دست هیچکدام از احزاب چپگرا بیفتد. حزب کارگران سوسیالیست اسپانیا که از زمان سقوط حکومت ژنرال فرانکو و بازگشت دموکراسی به آن کشور در سال 1975، همواره به طور سنتی قدرت را با همتای دستراستی خود دستبهدست میکرده، نیز یکی دیگر از مغضوبان صندوقها بود؛ چنانکه با ازدستدادن 20 کرسی پارلمانی، اکنون باید به داشتن 90 نماینده مجلس سفلی قناعت کند.
بااینحال، مراد ما از احزاب چپگرا، ستاره نوظهور عرصه سیاسی اسپانیا و دموکراسی اروپایی، یعنی حزب پودموس به رهبری پابلو ایگلسیاس است که اگرچه از همان ابتدا امید چندانی به کسب اکثریت پارلمان نداشت، اما با نظر به عملکرد پرقدرت خود در صندوقها که به کسب 69 کرسی پارلمانی انجامیده، اکنون شاید تا حدودی افسوس فرصتهای ازدسترفته در کسب حمایت قشر وسیعتری از شهروندان اسپانیایی را میخورد؛ بهویژه که بدانیم حتی ائتلافی غیرمنتظره بین پنج حزب چپگرای حاضر در انتخابات به رهبری پودموس و سوسیالیستها نیز که البته هر کدام خطمشی متفاوتی در قبال سیاستهای ریاضتی و اقتصادی و همچنین مسئله استقلال ایالت کاتالونیا در پیش گرفتهاند، برای تشکیل دولت به چهار کرسی دیگر نیازمند است. حزب لیبرال نوپای شهروندان نیز که مدتهاست سیاستهای بازارمحور خود را بهعنوان مکملی طبیعی برای حزب حاکم مردم شناسانده است، برخلاف انتظارات، فقط 40 کرسی پارلمانی را از آنِ خود کرده تا کلاف تشکیل دولت ائتلافی بیشازپیش درهمپیچیده شود. ائتلاف فرضی حزب حاکم با نمایندگان حزب شهروندان در حالی برای تشکیل دولت 13 کرسی نمایندگی کم دارد که آلبرت ریورا، رهبر
جوان حزب شهروندان، از همتای سوسیالیست خود خواسته تا برای جلوگیری از بدلشدن اسپانیا به یونانی دیگر، از دولت اقلیت به رهبری حزب حاکم مردم حمایت کند؛ خواستهای که از همین حالا با مقاومت شدید رهبران سوسیالیست، از جمله شخص پدرو سانچز، رهبر حزب کارگران سوسیالیست مواجه شده که نتایج آرا را حاکی از عزم مردم برای تغییر دانسته و ضمن تبریکگویی به نخستوزیر کنونی، خاطرنشان کردهاند حزب متبوعشان نقش خود در فرایند تشکیل دولت را بهشدت مسئولانه ایفا خواهد کرد. این همان چشمانداز مبهمی است که هر چقدر از منظر راخوی، رهبر حزب پیروز، نشاندهنده راه دشوار پیشِرو در تأمین ثبات، امنیت و اطمینان عمومی و لزوم مصالحه و توافق بین احزاب رقیب برای تشکیل دولت ائتلافی است، اما از دیدگاه رهبر چپگرایان پودموس، منادی یک دوران نوین سیاسی در این کشور پادشاهی است. ایگلسیاس که حزب متبوعش با اتکا به سیاستهای ضدریاضتی و برنامههای فراگیر اجتماعی خود موفق شده تا تنها با گذشت دو سال از زمان تأسیس خود، اکنون حدود یکپنجم کرسیهای مجلس نمایندگان اسپانیا را تصاحب کند، پیروزی حزبش در پایاندهی به نظام دوحزبی آن کشور را ستوده و خاطرنشان کرد وضعیت
اسپانیا از این پس مانند گذشته باقی نخواهد ماند.
رهبر حزب پودموس در شرایطی نتایج انتخابات اخیر پارلمانی را متضمن آغاز یک عصر جدید سیاسی خوانده که تعیینتکلیف همقطاران کاتالان او با مسئله استقلال و جداییطلبی این ایالت که از این پس بزرگترین پایگاه چپگرایان پودموس خواهد بود، اولین سنگ محک آن حزب در تقویت جبهه مردمی خود خواهد بود؛ آزمونی که احتمالا نهتنها در سایه مذاکرات فشرده حزبی و ضربالاجل نامحدود قانون اساسی اسپانیا برای تشکیل دولت رنگ خواهد باخت، بلکه میتواند در خلأ قدرتی که شاید تا هفتهها دامنگیر فضای سیاسی آن کشور شود، رفع نابسامانیهای اقتصادی و معیشتی را باری دیگر به رأس برنامههای پودموس بازگرداند.