آيا زنگها برای فعالان فرهنگی هم به صدا در خواهد آمد!
سیدمیكائیل محمدى
یادآورى یک واقعه برای موسیقی اصیل ایرانی در شهر موسیقی (به بهانه تماس اعضای دفتر رئیسجمهور منتخب و رئیس جدید دستگاه قضا با فعالان سیاسی) چهار سال گذشت، دقیقتر بگویم ششم مردادی که کنسرت شوالیه آواز ایران استاد شهرام ناظری در شهرستان قوچان و یکی از مراکز موسیقی سنتی در کشور را لغو کردند و مانع برگزاری آن شدند، بیش از یک ماه با ذوق و شوق بهدنبال گرفتن مجوزهای لازم از اداره کل ارشاد خراسان رضوی، فرمانداری، نیروی انتظامی تا شورای فرهنگ عمومی (امام جمعه وقت) و دادستانی شهرستان قوچان و هرجاى دیگرى كه لازم بود بودیم تا بالاخره موفق به گرفتن تمام مجوزها شدیم.
چهارم مرداد بود که استاد ناظری وارد مشهد شدند و در هتل محل اقامت مستقر و پنجم مرداد هم گروهشان به ایشان ملحق شدند، قبل از آن محل برگزاری کنسرت بارها مورد بازدید مراکز نظارتی، نیروی انتظامی و حتی ناظران استاد ناظری قرار گرفت و تأیید شد، کار بلیتفروشی به اتمام رسید و کل ظرفیت سالن تکمیل شده بود. صبح ششم مرداد از مشهد به سمت شهرستان قوچان و محل برگزاری کنسرت حرکت کردیم، در نیمههای راه بودیم که مدیریت وقت اداره فرهنگ و ارشاد تماس گرفتند و اطلاع دادند که نیروی انتظامی با ارائه حکمی از سوی جناب آذری، دادستان وقت و نماینده فعلی شهرستانهاى قوچان و فاروج در مجلس، قصد پلمب محل برگزاری کنسرت را دارند، جناب دادستان نیز تماس گرفتند و قصد صحبت با استاد ناظری را داشتند که ایشان حاضر به صحبت با وی نشدند، جالب بود بهانه لغو کنسرت، مناسبنبودن مکان برگزاری آن بود که قبلا به تأیید خودشان رسیده بود. به محض رسیدن استاد ناظری به قوچان از سالن بازدید شخصی داشتند و ایشان هم تأیید کردند که سالن از نظرشان هیچ مشکلی ندارد، خیلی جالب بود که جمعیتی که بلیت تهیه کرده و از دور و نزدیک برای شرکت در کنسرت به آنجا مراجعه کرده بودند، بعد
شنیدن خبر کنسلشدن کنسرت و دیدن پلمب درِ سالن باز هم حاضر به ترک محل نبودند و تا نیمههای شب در خیابانهای منتهی به محل کنسرت و جلوی درِ اداره ارشاد شهرستان تجمع کرده بودند.
ششم مرداد گذشت و خبر لغو کنسرت موسیقى استاد ناظری در سراسر جهان با واکنشهای زیادی روبهرو شد و اغلب خبرگزاریهای داخلی و خارجی آن را پوشش دادند، بگذریم که در زمان خود چقدر تبلیغات منفی علیه کشورمان بهخاطر لغو این کنسرت انجام شد، اما یکی از نکاتی که کمتر و شاید هیچوقت به آن پرداخته نشد، آثار سنگین و زیانبار مالی لغو این اجراى موسیقى بود که گریبانگیر امثال بنده بهعنوان تهیهکننده و برگزارکننده این کنسرت شد، این روزها که از طرف دفتر رئیسجمهور منتخب و ریاست قوه قضائیه جدید با فعالان سیاسی و اجتماعی تماس گرفته و خواستار دریافت نظرات و راهکارهای آنها برای بهترشدن اوضاع میشوند، با خود میاندیشم ای کاش با امثال من جوان تحصیلكرده و فرهنگدوست که توان و سرمایهام را در راه اشاعه فرهنگ و هنر این کشور به کار گرفته و هزینههای هنگفتی متحمل شده و البته تجربیات خوبی از تلخی و شیرینیهای کنسرتگذاری بهدست آوردهام نیز تماس میگرفتند تا درد دل و راهکارهای من را هم بشنوند، به نظرم همیشه همهچیز در سیاست رقم نمیخورد و ما فعالان فرهنگی نیز سهم زیادی در حمایت و ترویج هنر در این کشور عزیزمان ایران داریم که متأسفانه
کمتر یا اصلا به چشم نمیآییم.
یادآورى یک واقعه برای موسیقی اصیل ایرانی در شهر موسیقی (به بهانه تماس اعضای دفتر رئیسجمهور منتخب و رئیس جدید دستگاه قضا با فعالان سیاسی) چهار سال گذشت، دقیقتر بگویم ششم مردادی که کنسرت شوالیه آواز ایران استاد شهرام ناظری در شهرستان قوچان و یکی از مراکز موسیقی سنتی در کشور را لغو کردند و مانع برگزاری آن شدند، بیش از یک ماه با ذوق و شوق بهدنبال گرفتن مجوزهای لازم از اداره کل ارشاد خراسان رضوی، فرمانداری، نیروی انتظامی تا شورای فرهنگ عمومی (امام جمعه وقت) و دادستانی شهرستان قوچان و هرجاى دیگرى كه لازم بود بودیم تا بالاخره موفق به گرفتن تمام مجوزها شدیم.
چهارم مرداد بود که استاد ناظری وارد مشهد شدند و در هتل محل اقامت مستقر و پنجم مرداد هم گروهشان به ایشان ملحق شدند، قبل از آن محل برگزاری کنسرت بارها مورد بازدید مراکز نظارتی، نیروی انتظامی و حتی ناظران استاد ناظری قرار گرفت و تأیید شد، کار بلیتفروشی به اتمام رسید و کل ظرفیت سالن تکمیل شده بود. صبح ششم مرداد از مشهد به سمت شهرستان قوچان و محل برگزاری کنسرت حرکت کردیم، در نیمههای راه بودیم که مدیریت وقت اداره فرهنگ و ارشاد تماس گرفتند و اطلاع دادند که نیروی انتظامی با ارائه حکمی از سوی جناب آذری، دادستان وقت و نماینده فعلی شهرستانهاى قوچان و فاروج در مجلس، قصد پلمب محل برگزاری کنسرت را دارند، جناب دادستان نیز تماس گرفتند و قصد صحبت با استاد ناظری را داشتند که ایشان حاضر به صحبت با وی نشدند، جالب بود بهانه لغو کنسرت، مناسبنبودن مکان برگزاری آن بود که قبلا به تأیید خودشان رسیده بود. به محض رسیدن استاد ناظری به قوچان از سالن بازدید شخصی داشتند و ایشان هم تأیید کردند که سالن از نظرشان هیچ مشکلی ندارد، خیلی جالب بود که جمعیتی که بلیت تهیه کرده و از دور و نزدیک برای شرکت در کنسرت به آنجا مراجعه کرده بودند، بعد
شنیدن خبر کنسلشدن کنسرت و دیدن پلمب درِ سالن باز هم حاضر به ترک محل نبودند و تا نیمههای شب در خیابانهای منتهی به محل کنسرت و جلوی درِ اداره ارشاد شهرستان تجمع کرده بودند.
ششم مرداد گذشت و خبر لغو کنسرت موسیقى استاد ناظری در سراسر جهان با واکنشهای زیادی روبهرو شد و اغلب خبرگزاریهای داخلی و خارجی آن را پوشش دادند، بگذریم که در زمان خود چقدر تبلیغات منفی علیه کشورمان بهخاطر لغو این کنسرت انجام شد، اما یکی از نکاتی که کمتر و شاید هیچوقت به آن پرداخته نشد، آثار سنگین و زیانبار مالی لغو این اجراى موسیقى بود که گریبانگیر امثال بنده بهعنوان تهیهکننده و برگزارکننده این کنسرت شد، این روزها که از طرف دفتر رئیسجمهور منتخب و ریاست قوه قضائیه جدید با فعالان سیاسی و اجتماعی تماس گرفته و خواستار دریافت نظرات و راهکارهای آنها برای بهترشدن اوضاع میشوند، با خود میاندیشم ای کاش با امثال من جوان تحصیلكرده و فرهنگدوست که توان و سرمایهام را در راه اشاعه فرهنگ و هنر این کشور به کار گرفته و هزینههای هنگفتی متحمل شده و البته تجربیات خوبی از تلخی و شیرینیهای کنسرتگذاری بهدست آوردهام نیز تماس میگرفتند تا درد دل و راهکارهای من را هم بشنوند، به نظرم همیشه همهچیز در سیاست رقم نمیخورد و ما فعالان فرهنگی نیز سهم زیادی در حمایت و ترویج هنر در این کشور عزیزمان ایران داریم که متأسفانه
کمتر یا اصلا به چشم نمیآییم.