فرودستان جايي در سياستگذاري دولتها ندارند
شهرزاد همتي :در هفتههاي گذشته، ايران پس از اعلام گرانشدن قيمت بنزين، شاهد اعتراضهای مردم در شهرهاي مختلف بود؛ اعتراضهایي که بنا بر گفته شاهدان عيني و مستندات موجود، بخش اعظمي از معترضان آن را فرودستان جامعه تشکيل ميدادند. اگر اين گزاره را درست بدانيم، ميتوان گفت غم نان مسئله اصلي معترضان اين اعتراضها بوده است. در تهران نیز اسلامشهر، شهريار، قلعهحسنخان، چهاردانگه، قرچک و... شاهد معترضاني بود که اعتراضشان در پارهاي مواقع به خشونت کشيده شد.
فارغ از آنکه عدهاي از اين اعتراضها سوءاستفاده کردند و با دستمايه قراردادن اعتراض فرودستان، سعي در بهحاشيهکشيدن آن داشتند و تا حدودي هم موفق شدند، اما صحبتهاي کارشناسان، فعالان مدني و جامعهشناسان و اقتصاددانان شبههاي باقي نميگذارد که بيشترين فشار از گراني بنزين و تحريمها، به قشر فرودست جامعه تحميل ميشود. قشري که پيش از اين، بحران قبلي -کاهش ارزش ريال و تورم بالا- جيبها و سفرههايشان را کوچکتر و تهيتر کرده بود، حالا باز بايد منتظر موج جديدي از نداري باشند. بر همين اساس، در گزارش امروز پاي صحبتهاي فعالان مدني نشستهايم که با سازمانهاي مردمنهاد خود به صورت مستقيم با اين بخش از مردم سروکار دارند و از مشکلات و مصائبشان آگاه هستند. اینکه آنها درباره اعتراض فرودستان، فشار اقتصادي و آثار آن بر زندگي اين قشر چه نظراتي دارند، موضوع اين گزارش است.
حاشیهنشینان را دریابیم
ليلا ارشد، مديرعامل خانه خورشيد، در گفتوگو با «شرق» با تأييدبر اين مسئله که گراني بنزين تأثير مستقيمی بر افزايش آسيبهاي اجتماعي در زندگي مستمندان دارد، گفت: طبيعي است که رابطه فقر، مشکلات اقتصادي و افزايش آسيبهاي اجتماعي، رابطهای مستقيم باشد و اين رابطه را ما کاملا در دو سال اخير ديدهايم؛ هم تعداد و سطح کمکهاي مردمي کاهش پيدا کرد و هم تعداد افراد نيازمند کمک افزايش يافت. اگر کسي بود که به خانه خورشيد هفتهاي 12 شيرخشک ميداد، اول تعدادش را کرد 9 شیر، بعد هفت تا، بعد چهار تا و بعد کلا قطع کرد؛ اما 12 فرد نيازمند به شيرخشک به 21 نفر در هفته رسيد. ارشد در ادامه گفت: هم گروه هدف ما و نيازمنديهايشان افزايش داشت و هم حاميان ما کم شدند. درست است که سعي ميکنند بگويند گراني بنزين شامل ديگر کالاها نخواهد شد، اما تجربه شخص من اين است که وقتي قيمت بنزين عوض ميشود، ساير کالاها هم گران ميشود. اين چند روز استفاده از وسايل نقليه عمومي يکي از مشکلات ماست؛ تاکسي، اسنپ و موتور و همه وسايلي که زنان تحت پوشش ما با آن تردد ميکردند، قيمتش افزايش داشته است.
او در پاسخ به اين پرسش که گراني کالاها براي فردي که کلا پولي براي خريد ندارد، چه تفاوتي ميکند و آيا ماجراي فقر ميتواند براي امنيت ملي ما خطرناک باشد، گفت: مسئله روشن است؛ کساني که جزء دهک پايين هستند و چيز زيادي براي ازدستدادن ندارند، طبيعي است در شرايط دشوار امکان ريسکپذيري و خطرپذيري بالاتري دارند. کمااينکه ما شاهد بوديم در دو هفته اخير بيشترين رفتارهاي تهاجمي در حاشيه شهرها رخ داد. اين گروه در چنين شرايطي ميتوانند دست به رفتارهايی بزنند که حاصل شرايط زندگي و محدوديتهاي آنهاست؛ آنها در واقع چيزي براي ازدستدادن ندارند. يادم ميآيد که بسياري از مواقع صحبتهاي فعالان مدني و جامعهشناسان اين بود که حاشيهنشينان را دريابيم قبل از اينکه اتفاق ناگواري بيفتد. اگر طبقه متوسط نگران ازدستدادن شغل هستند، اين افراد نه سرپناه دارند، نه شغل و نه حمايتي که فکر کنند با انجام اين رفتارها اين حمايت را از دست ميدهند. واقعيت اين است که ما با تمام وجود اين را ميبينيم و من نميتوانم معتقد باشم اگر مثلا قيمت گوشت 40 هزار تومان باشد، اين قشر نميخرند. در فرهنگ غذايي ما، گوشت نقشی اساسي دارد. من در شش ماه اخير بارها
از آنها شنيدهام که ميگويند: خيلي هوس گوشت کردم! اين را ميخواهم بگويم که امسال از عيد قربان تا عيد غدير حتي يک بسته گوشت به خانه خورشيد نيامد. يکي از همکاراني که همسرش سلاخ است، به ما گفت همسرش گفته کلا کشتار گوسفند در عيد امسال کم بوده است. پس تنگدستشدن مردم روي همه تأثير ميگذارد؛ بهخصوص گروه هدف ما که زن هستند و بارداري و شيردهي و عادت ماهانه دارند و نيازمند مواد مصرفي غني هستند.
خدا را خدا را درباره طبقه فرودست
روز گذشته جمعيت مردمي-دانشجويي امام علي(ع) با انتشار بيانيهاي به اعتراضات اخير واکنش نشان داد. در اين بيانيه که توجه فعالان مدني را به خودش جلب کرد، درباره فقيرترشدن فرودستان هشدار داده شده است. در بخشهايي از اين بيانيه آمده است: «پيش از وقايع تلخ اخير، بارها و بارها جمعيت امام علي(ع) به واسطه فعاليت دائم امدادي و حمايتي در وخيمترين سکونتگاههاي فقيرنشين، نسبت به شرايط غيرانساني و بحراني رو به رشدِ اين مناطق هشدار داده بود؛ هشداري که در رسانههاي جمعي و نشستهاي علمي و تخصصي متعدد، به سمع و نظر ارگانهاي ذيربط نيز رسيده و عواقب بيتوجهي به سرنوشت ساکنان فراموششده محلات فقيرنشين به دفعات بيان گرديده بود. درد سفرههاي خالي، بيکاري، ناتواني خانوادهها از پرداخت هزينه تحصيل فرزندان، عدم امکان مراجعه به مراکز بهداشتي و درماني، کودکاني که از داشتن اوراق هويتي نيز محروم ميباشند و افزايش روزافزون کودکان کار، تنها بخشي از مشاهدات روزانه اعضاي جمعيت است که با سياستهاي غلط اقتصادي و به بهانه توسعه، رو به افزايش است. تحرکاتي که سرريز واقعيت حاکم بر اين سکونتگاهها بوده و با ادامه وضعيت نابسامان
اقتصادي-اجتماعي، دير و زود داشت اما سوخت و سوز نداشت. اما اين مسئله بديهي، گويا چندان براي تصميمسازان کشور، بديهي نبوده است. اين بيتدبيري در اعلام ناگهاني گراني ۲۰۰درصدي بنزين در کشور خبر از شکافي سترگ ميان تصميمگيرندگان و بدنه جامعه ميدهد. اگر تعمدي در پيشبردن اين کار با اين اندازه از بيتدبيري نبوده باشد قطعا نشاندهنده بيخبري مجريان تصميم، از گرفتاريها و مصائب معيشتي مردمي است که قبل از اين نيز در خرج و مخارج روزمره درمانده بودند. در کشوري که چهل سال پيش، يکي از اهداف انقلاب خويش را برقراري عدالت اجتماعي و توجه به حال محرومان و مستضعفان بيان نمود، وقوع اتفاقاتي اينچنين و اينگونه عرصه را بر محرومان جامعه تنگکردن، جاي بسي تأسف دارد. جمعيت امام علي ضمن اعلام برائت از تمام جريانات و کساني که خواستههاي بهحق و ابتدايي فراموششدگانِ جامعه را دستمايه منافع سياستزده خود ميسازند، بنا به سيره مولا علي(ع)، موکدا از حاکميت، توقع رفتار مدارامدار و تدبير براي کاهش خشونت در جامعه، دلجويي از آسيبديدگان و خانوادههاي جانباختگان و پرهيز از کتمان واقعيتها و فرافکني دارد و چارهجويي ريشهاي براي بازسازي
ساختارهاي اقتصادي و مقابله سيستماتيک با فساد، رانتخواري و غارتگري بيتالمال را لازم ميداند. همچنين اين سازمان مردمنهاد جوياي برنامه اقتصادي دقيق دولت در زمينه رونق اقتصادي و گردش چرخ توليد با درآمد حاصل از گرانکردن بنزين ميباشد».
زهرا رحيمي، مديرعامل جمعيت امام علي(ع) در گفتوگو با «شرق»، در پاسخ به اين سؤال که چه مسئلهاي باعث شد تصميم به نوشتن اين بيانيه بگيريد، گفت: در سطح جامعه اين نگراني را ميشود حس کرد که افزايش قيمت حملونقل روي قيمت همه کالاهاي اساسي تأثير ميگذارد. قطعا اين نگراني در اقشار متوسط که تا امروز هم بهسختي دخل و خرجشان با هم جور در ميآمده، بيشتر است و همچنين طبقه محرومي که هر روز در اين سالها فقيرتر شدهاند. امروز بخش زيادي از مردم تنها سبد خانوارشان به مايحتاج اوليه تقليل يافته و گرانشدن همين مايحتاج نيز به معني تهديد جدي براي ادامه زندگي آنهاست.
وي در ادامه در پاسخ به اين سؤال که از نظر شما نگاه طبقه فرودست به جامعه ايراني و دولتها در دورههاي مختلف چگونه است؟ گفت: طبقه فرودست بهویژه در حاشيه شهرها مدتهاست که فراموش شدهاند. مهمترين نداشته آنها کورسوي اميد است. آنقدر نااميدند که اغلب سعي ميکنند با رويآوردن به مواد مخدر زندگي را به فراموشخانه تبديل و اصلا حضور خود را فراموش کنند. گرچه وقتي با آنها صحبت ميشود بر حقوقشان واقف هستند، اما سياستهاي غلط اين سالها و بهخصوص نوع کمکرساني برخي نهادهايي که مأموريتشان فقرزدايي است، باعث نهادينهشدن انفعال بيشتر در اين افراد شده، تا آنجا که بيشتر آنها از درگيرشدن در فعاليتهاي توليدي مؤثر و فرصتهاي شغلي مناسب نااميد شده و به افراد اعانهبگيري تبدیل ميشوند که خود نيز در بسياري موارد از اين اتفاق راضي نيستند.
رحيمي با اشاره به اينکه طبقه متوسط نيز به دليل فشار اقتصادي از کمک به محرومان عاجز است، گفت: طبقه متوسط که قبلا حمايت از اين خانوادهها را با کمک به سازمانها و نهادها برعهده داشتند، خود دچار مشکل شدهاند و پروژههاي اشتغالزايي و توليدمحور در فضاي پرريسک قرار دارد. در برخي حاشيهها بندهاي نازک و کمارتباط با متن جامعه بريده شده و خردهفرهنگهايي بر پايه تنازع بقا و اغلب با تکيه بر چرخه اعتياد و بزه ايجاد شده است که آسيبهاي اجتماعي را در خود بازتوليد کرده و روزبهروز برگشت به زندگي هنجارمند را غيرممکن ميكند. وي در پايان با اشاره به اينکه اعتراضات اخير با طبقه فرودست بدون ارتباط نبود، تصريح کرد: بيشتر مناطقي که اعتراضات در آنها شکل گرفت، نامهايشان براي ما که در عرصه فقرزدايي کار ميکنيم آشنا بود؛ اسلامشهر، رباطکريم، قرچک، زينبيه، کوت عبدالله و... که این نشان ميدهد دغدغه معترضان بيشتر درد نان بوده است.
خشمي که جدي گرفته نميشود
دکتر زهرا افتخارزاده، مديرعامل مؤسسه کاهش آسيب آتنا، در گفتوگو با «شرق»، با بيان اينکه با فشار تحريمها در سالهاي اخير به اقشار آسيبپذير، مشکلات آنها نيز پيچيدهتر شده است، گفت: وضعيت اقتصادي آنها به مراتب بدتر شده و قدرت خريدشان پايين آمده. سبد مصرفي آنها و سبک زندگي آنها کاملا متفاوت با طبقه متوسط و ثروتمند است و حالا همان سبک هم قابل ادامه نيست. ممکن است ماههاي طولاني گوشت که هيچ، حتي برنج و نان براي خوردن نداشته باشند و بيشتر از طريق ارتباط با خانوادههاي خود و خيرين نيازهايشان را برطرف کنند. جدا از شرايط خودشان، شرايط بازار کار هم متغير است و از طرفي افراد تحت پوشش ما زناني هستند که يا همسرشان کلا حضور ندارد و اگر هستند، کارهايي بيثبات دارند و امنيت شغلي لازم را ندارند. آنهايي هم که کاري داشتند، به دليل تحريمها کارشان را از دست دادهاند. وي گفت: سبک زندگي اين قشر بهقدري متفاوت است که براي ما قابل درک نيست. طبقه متوسط ممکن است از خودش بپرسد مگر ميشود اينگونه هم زندگي کرد؟ اما اين سبک براي خودشان جا افتاده و ميدانند که چيزي براي خوردن ندارند.
وي در پاسخ به اين سؤال که آيا گراني بنزين روي زندگي آنها تأثيرگذار است؟ گفت: گراني بنزين فرصتهاي احتمالي آنها را بسيار کمتر از پيش ميکند. تمام هزينههاي آنها بالاتر ميرود؛ مثلا زناني که براي يادگيري کار و اشتغالزايي به مرکز ما ميآيند از نقاط بسيار دور ميآيند و خود ما در آتنا بخش اعظمي از هزينههايمان شامل هزينههاي رفتوآمد و اسنپ ميشود. اين قضيه بنزين هرچقدر هم که بگويند چيزي را گران نميکند، ما ميدانيم که شدني نيست. مگر ميشود قيمت تاکسي و اسنپ فرق نکند؟ اين افراد با نوزاد رفتوآمد ميکنند و نميشود که پياده بيايند و مجبوريم برايشان تاکسي و اسنپ بگيريم. خانوادهاي که از اسلامشهر براي کار به اينجا ميآمد، هزينه رفتوآمدش بالاتر ميرود و اصلا شايد ديگر برايش صرف نداشته باشد به ما سر بزند. در چنين شرايطي ما مجبوريم هزينههاي رفتوآمدشان را تضمين کنيم، چون ميخواهيم کاري ياد بگيرند تا بعدا در محله خودشان به درآمدزايي برسند. هزينه رفتوآمد و افزايش تمام هزينههاي زندگي و هزينههاي اشتغالزايي و کارآفريني و... .
افتخارزاده در پاسخ به اين سؤال که با توجه به اينکه بخشي از اين اعتراضات متعلق به طبقه فرودست بود و چقدر اين تفاوت سبک زندگي ميتواند براي امنيت ملي خطرناک باشد، گفت: با يک نگاه ساده به اخبار روزهاي اعتراضات ميتوان به پاسخ اين سؤال رسيد؛ شهريار و اسلامشهر، شهر قدس و... از محلات اعتراض بودند. کاملا مشهود است که مناطق حاشيهنشين که فقر در آنها بيداد ميکند عصباني هستند. آن چيزي که هر روز در مؤسسه حس ميکنيم اين است که يک خشم و احساس حقارت در طبقه فرودست جامعه وجود دارد که ناشي از فشاري است که در تمام اين سالها بوده و دائما بيشتر ميشود و باعث ميشود آنها در فضايي باشند که اگر فرصتي داشته باشند بخواهند انتقام همه چيزي را که از سر گذراندهاند از جامعه بگيرند. اين طبيعي است، چراکه آنها قرباني شرايطي هستند که تکتک ما در آن نقش داريم و لزوما وقتي فرد در فقر شديد و محروميت بالاست، تحليل نميکند؛ او همه را ميبيند؛ همه ما کم يا زياد در زندگي آن افراد نقش داريم. من احساس ميکنم تا همين الان هم اگر به شکل بدتري کل جامعه درگير نشده دليلش تلاش بخشهاي مختلف اجتماعي است تا بخشي از آلام اين قشر را کاهش دهد.
وي تصريح کرد: واقعيتي که از طرف سيستم به آنها اعمال ميشود فشار شديدي است که قطعا نه حالا لزوما، اما يک جايي باید تخليه شود؛ فشار ناشي از تبعيض شديد، اختلاف طبقاتي که بيداد ميکند و آنها را از دسترسي به هرچيزي محروم ميکند، آنهم در شرايطي که آنها به چشم خودشان ميبينند که افراد ديگر به چه سبکي زندگي ميکنند. ديدن زندگي آنها و خواندن اخبار اختلاسها خشم آنها را شديدتر ميکند. در اين محلات از بچهها وقتي ميپرسيم ميخواهيد چهکاره شويد، پسرها ميخواهند پليس شوند و دخترها گشت ارشاد. درحاليکه پوشش خانواده و خودشان مذهبي نيست و پشت اين گشت ارشادشدن هم علايق مذهبي نيست؛ ميگويند ميخواهند گشت ارشاد شوند تا حال اين پولدارها را بگيرند. به نظر ميرسد مديريت مهار اين خشم کمکم از مديريت سيستم در حال خارجشدن است و حالا همين اخبار مختلف اختلاس و ... باعث شده طبقه فرودست احساس نکند که در مديريت کشور کسي هست که به قشر او فکر کند و اين شرايط ميتواند امنيت ملي را تهديد کند. در اين شرايط هيچ چارهاي براي کنترل اين وضعيت وجود ندارد، غير از توجه به خواستهها و مطالبات بحق و طبيعي و اوليه مردم و کمک به ايجاد رفاه عمومي
و عدالت اجتماعي.
شهرزاد همتي :در هفتههاي گذشته، ايران پس از اعلام گرانشدن قيمت بنزين، شاهد اعتراضهای مردم در شهرهاي مختلف بود؛ اعتراضهایي که بنا بر گفته شاهدان عيني و مستندات موجود، بخش اعظمي از معترضان آن را فرودستان جامعه تشکيل ميدادند. اگر اين گزاره را درست بدانيم، ميتوان گفت غم نان مسئله اصلي معترضان اين اعتراضها بوده است. در تهران نیز اسلامشهر، شهريار، قلعهحسنخان، چهاردانگه، قرچک و... شاهد معترضاني بود که اعتراضشان در پارهاي مواقع به خشونت کشيده شد.
فارغ از آنکه عدهاي از اين اعتراضها سوءاستفاده کردند و با دستمايه قراردادن اعتراض فرودستان، سعي در بهحاشيهکشيدن آن داشتند و تا حدودي هم موفق شدند، اما صحبتهاي کارشناسان، فعالان مدني و جامعهشناسان و اقتصاددانان شبههاي باقي نميگذارد که بيشترين فشار از گراني بنزين و تحريمها، به قشر فرودست جامعه تحميل ميشود. قشري که پيش از اين، بحران قبلي -کاهش ارزش ريال و تورم بالا- جيبها و سفرههايشان را کوچکتر و تهيتر کرده بود، حالا باز بايد منتظر موج جديدي از نداري باشند. بر همين اساس، در گزارش امروز پاي صحبتهاي فعالان مدني نشستهايم که با سازمانهاي مردمنهاد خود به صورت مستقيم با اين بخش از مردم سروکار دارند و از مشکلات و مصائبشان آگاه هستند. اینکه آنها درباره اعتراض فرودستان، فشار اقتصادي و آثار آن بر زندگي اين قشر چه نظراتي دارند، موضوع اين گزارش است.
حاشیهنشینان را دریابیم
ليلا ارشد، مديرعامل خانه خورشيد، در گفتوگو با «شرق» با تأييدبر اين مسئله که گراني بنزين تأثير مستقيمی بر افزايش آسيبهاي اجتماعي در زندگي مستمندان دارد، گفت: طبيعي است که رابطه فقر، مشکلات اقتصادي و افزايش آسيبهاي اجتماعي، رابطهای مستقيم باشد و اين رابطه را ما کاملا در دو سال اخير ديدهايم؛ هم تعداد و سطح کمکهاي مردمي کاهش پيدا کرد و هم تعداد افراد نيازمند کمک افزايش يافت. اگر کسي بود که به خانه خورشيد هفتهاي 12 شيرخشک ميداد، اول تعدادش را کرد 9 شیر، بعد هفت تا، بعد چهار تا و بعد کلا قطع کرد؛ اما 12 فرد نيازمند به شيرخشک به 21 نفر در هفته رسيد. ارشد در ادامه گفت: هم گروه هدف ما و نيازمنديهايشان افزايش داشت و هم حاميان ما کم شدند. درست است که سعي ميکنند بگويند گراني بنزين شامل ديگر کالاها نخواهد شد، اما تجربه شخص من اين است که وقتي قيمت بنزين عوض ميشود، ساير کالاها هم گران ميشود. اين چند روز استفاده از وسايل نقليه عمومي يکي از مشکلات ماست؛ تاکسي، اسنپ و موتور و همه وسايلي که زنان تحت پوشش ما با آن تردد ميکردند، قيمتش افزايش داشته است.
او در پاسخ به اين پرسش که گراني کالاها براي فردي که کلا پولي براي خريد ندارد، چه تفاوتي ميکند و آيا ماجراي فقر ميتواند براي امنيت ملي ما خطرناک باشد، گفت: مسئله روشن است؛ کساني که جزء دهک پايين هستند و چيز زيادي براي ازدستدادن ندارند، طبيعي است در شرايط دشوار امکان ريسکپذيري و خطرپذيري بالاتري دارند. کمااينکه ما شاهد بوديم در دو هفته اخير بيشترين رفتارهاي تهاجمي در حاشيه شهرها رخ داد. اين گروه در چنين شرايطي ميتوانند دست به رفتارهايی بزنند که حاصل شرايط زندگي و محدوديتهاي آنهاست؛ آنها در واقع چيزي براي ازدستدادن ندارند. يادم ميآيد که بسياري از مواقع صحبتهاي فعالان مدني و جامعهشناسان اين بود که حاشيهنشينان را دريابيم قبل از اينکه اتفاق ناگواري بيفتد. اگر طبقه متوسط نگران ازدستدادن شغل هستند، اين افراد نه سرپناه دارند، نه شغل و نه حمايتي که فکر کنند با انجام اين رفتارها اين حمايت را از دست ميدهند. واقعيت اين است که ما با تمام وجود اين را ميبينيم و من نميتوانم معتقد باشم اگر مثلا قيمت گوشت 40 هزار تومان باشد، اين قشر نميخرند. در فرهنگ غذايي ما، گوشت نقشی اساسي دارد. من در شش ماه اخير بارها
از آنها شنيدهام که ميگويند: خيلي هوس گوشت کردم! اين را ميخواهم بگويم که امسال از عيد قربان تا عيد غدير حتي يک بسته گوشت به خانه خورشيد نيامد. يکي از همکاراني که همسرش سلاخ است، به ما گفت همسرش گفته کلا کشتار گوسفند در عيد امسال کم بوده است. پس تنگدستشدن مردم روي همه تأثير ميگذارد؛ بهخصوص گروه هدف ما که زن هستند و بارداري و شيردهي و عادت ماهانه دارند و نيازمند مواد مصرفي غني هستند.
خدا را خدا را درباره طبقه فرودست
روز گذشته جمعيت مردمي-دانشجويي امام علي(ع) با انتشار بيانيهاي به اعتراضات اخير واکنش نشان داد. در اين بيانيه که توجه فعالان مدني را به خودش جلب کرد، درباره فقيرترشدن فرودستان هشدار داده شده است. در بخشهايي از اين بيانيه آمده است: «پيش از وقايع تلخ اخير، بارها و بارها جمعيت امام علي(ع) به واسطه فعاليت دائم امدادي و حمايتي در وخيمترين سکونتگاههاي فقيرنشين، نسبت به شرايط غيرانساني و بحراني رو به رشدِ اين مناطق هشدار داده بود؛ هشداري که در رسانههاي جمعي و نشستهاي علمي و تخصصي متعدد، به سمع و نظر ارگانهاي ذيربط نيز رسيده و عواقب بيتوجهي به سرنوشت ساکنان فراموششده محلات فقيرنشين به دفعات بيان گرديده بود. درد سفرههاي خالي، بيکاري، ناتواني خانوادهها از پرداخت هزينه تحصيل فرزندان، عدم امکان مراجعه به مراکز بهداشتي و درماني، کودکاني که از داشتن اوراق هويتي نيز محروم ميباشند و افزايش روزافزون کودکان کار، تنها بخشي از مشاهدات روزانه اعضاي جمعيت است که با سياستهاي غلط اقتصادي و به بهانه توسعه، رو به افزايش است. تحرکاتي که سرريز واقعيت حاکم بر اين سکونتگاهها بوده و با ادامه وضعيت نابسامان
اقتصادي-اجتماعي، دير و زود داشت اما سوخت و سوز نداشت. اما اين مسئله بديهي، گويا چندان براي تصميمسازان کشور، بديهي نبوده است. اين بيتدبيري در اعلام ناگهاني گراني ۲۰۰درصدي بنزين در کشور خبر از شکافي سترگ ميان تصميمگيرندگان و بدنه جامعه ميدهد. اگر تعمدي در پيشبردن اين کار با اين اندازه از بيتدبيري نبوده باشد قطعا نشاندهنده بيخبري مجريان تصميم، از گرفتاريها و مصائب معيشتي مردمي است که قبل از اين نيز در خرج و مخارج روزمره درمانده بودند. در کشوري که چهل سال پيش، يکي از اهداف انقلاب خويش را برقراري عدالت اجتماعي و توجه به حال محرومان و مستضعفان بيان نمود، وقوع اتفاقاتي اينچنين و اينگونه عرصه را بر محرومان جامعه تنگکردن، جاي بسي تأسف دارد. جمعيت امام علي ضمن اعلام برائت از تمام جريانات و کساني که خواستههاي بهحق و ابتدايي فراموششدگانِ جامعه را دستمايه منافع سياستزده خود ميسازند، بنا به سيره مولا علي(ع)، موکدا از حاکميت، توقع رفتار مدارامدار و تدبير براي کاهش خشونت در جامعه، دلجويي از آسيبديدگان و خانوادههاي جانباختگان و پرهيز از کتمان واقعيتها و فرافکني دارد و چارهجويي ريشهاي براي بازسازي
ساختارهاي اقتصادي و مقابله سيستماتيک با فساد، رانتخواري و غارتگري بيتالمال را لازم ميداند. همچنين اين سازمان مردمنهاد جوياي برنامه اقتصادي دقيق دولت در زمينه رونق اقتصادي و گردش چرخ توليد با درآمد حاصل از گرانکردن بنزين ميباشد».
زهرا رحيمي، مديرعامل جمعيت امام علي(ع) در گفتوگو با «شرق»، در پاسخ به اين سؤال که چه مسئلهاي باعث شد تصميم به نوشتن اين بيانيه بگيريد، گفت: در سطح جامعه اين نگراني را ميشود حس کرد که افزايش قيمت حملونقل روي قيمت همه کالاهاي اساسي تأثير ميگذارد. قطعا اين نگراني در اقشار متوسط که تا امروز هم بهسختي دخل و خرجشان با هم جور در ميآمده، بيشتر است و همچنين طبقه محرومي که هر روز در اين سالها فقيرتر شدهاند. امروز بخش زيادي از مردم تنها سبد خانوارشان به مايحتاج اوليه تقليل يافته و گرانشدن همين مايحتاج نيز به معني تهديد جدي براي ادامه زندگي آنهاست.
وي در ادامه در پاسخ به اين سؤال که از نظر شما نگاه طبقه فرودست به جامعه ايراني و دولتها در دورههاي مختلف چگونه است؟ گفت: طبقه فرودست بهویژه در حاشيه شهرها مدتهاست که فراموش شدهاند. مهمترين نداشته آنها کورسوي اميد است. آنقدر نااميدند که اغلب سعي ميکنند با رويآوردن به مواد مخدر زندگي را به فراموشخانه تبديل و اصلا حضور خود را فراموش کنند. گرچه وقتي با آنها صحبت ميشود بر حقوقشان واقف هستند، اما سياستهاي غلط اين سالها و بهخصوص نوع کمکرساني برخي نهادهايي که مأموريتشان فقرزدايي است، باعث نهادينهشدن انفعال بيشتر در اين افراد شده، تا آنجا که بيشتر آنها از درگيرشدن در فعاليتهاي توليدي مؤثر و فرصتهاي شغلي مناسب نااميد شده و به افراد اعانهبگيري تبدیل ميشوند که خود نيز در بسياري موارد از اين اتفاق راضي نيستند.
رحيمي با اشاره به اينکه طبقه متوسط نيز به دليل فشار اقتصادي از کمک به محرومان عاجز است، گفت: طبقه متوسط که قبلا حمايت از اين خانوادهها را با کمک به سازمانها و نهادها برعهده داشتند، خود دچار مشکل شدهاند و پروژههاي اشتغالزايي و توليدمحور در فضاي پرريسک قرار دارد. در برخي حاشيهها بندهاي نازک و کمارتباط با متن جامعه بريده شده و خردهفرهنگهايي بر پايه تنازع بقا و اغلب با تکيه بر چرخه اعتياد و بزه ايجاد شده است که آسيبهاي اجتماعي را در خود بازتوليد کرده و روزبهروز برگشت به زندگي هنجارمند را غيرممکن ميكند. وي در پايان با اشاره به اينکه اعتراضات اخير با طبقه فرودست بدون ارتباط نبود، تصريح کرد: بيشتر مناطقي که اعتراضات در آنها شکل گرفت، نامهايشان براي ما که در عرصه فقرزدايي کار ميکنيم آشنا بود؛ اسلامشهر، رباطکريم، قرچک، زينبيه، کوت عبدالله و... که این نشان ميدهد دغدغه معترضان بيشتر درد نان بوده است.
خشمي که جدي گرفته نميشود
دکتر زهرا افتخارزاده، مديرعامل مؤسسه کاهش آسيب آتنا، در گفتوگو با «شرق»، با بيان اينکه با فشار تحريمها در سالهاي اخير به اقشار آسيبپذير، مشکلات آنها نيز پيچيدهتر شده است، گفت: وضعيت اقتصادي آنها به مراتب بدتر شده و قدرت خريدشان پايين آمده. سبد مصرفي آنها و سبک زندگي آنها کاملا متفاوت با طبقه متوسط و ثروتمند است و حالا همان سبک هم قابل ادامه نيست. ممکن است ماههاي طولاني گوشت که هيچ، حتي برنج و نان براي خوردن نداشته باشند و بيشتر از طريق ارتباط با خانوادههاي خود و خيرين نيازهايشان را برطرف کنند. جدا از شرايط خودشان، شرايط بازار کار هم متغير است و از طرفي افراد تحت پوشش ما زناني هستند که يا همسرشان کلا حضور ندارد و اگر هستند، کارهايي بيثبات دارند و امنيت شغلي لازم را ندارند. آنهايي هم که کاري داشتند، به دليل تحريمها کارشان را از دست دادهاند. وي گفت: سبک زندگي اين قشر بهقدري متفاوت است که براي ما قابل درک نيست. طبقه متوسط ممکن است از خودش بپرسد مگر ميشود اينگونه هم زندگي کرد؟ اما اين سبک براي خودشان جا افتاده و ميدانند که چيزي براي خوردن ندارند.
وي در پاسخ به اين سؤال که آيا گراني بنزين روي زندگي آنها تأثيرگذار است؟ گفت: گراني بنزين فرصتهاي احتمالي آنها را بسيار کمتر از پيش ميکند. تمام هزينههاي آنها بالاتر ميرود؛ مثلا زناني که براي يادگيري کار و اشتغالزايي به مرکز ما ميآيند از نقاط بسيار دور ميآيند و خود ما در آتنا بخش اعظمي از هزينههايمان شامل هزينههاي رفتوآمد و اسنپ ميشود. اين قضيه بنزين هرچقدر هم که بگويند چيزي را گران نميکند، ما ميدانيم که شدني نيست. مگر ميشود قيمت تاکسي و اسنپ فرق نکند؟ اين افراد با نوزاد رفتوآمد ميکنند و نميشود که پياده بيايند و مجبوريم برايشان تاکسي و اسنپ بگيريم. خانوادهاي که از اسلامشهر براي کار به اينجا ميآمد، هزينه رفتوآمدش بالاتر ميرود و اصلا شايد ديگر برايش صرف نداشته باشد به ما سر بزند. در چنين شرايطي ما مجبوريم هزينههاي رفتوآمدشان را تضمين کنيم، چون ميخواهيم کاري ياد بگيرند تا بعدا در محله خودشان به درآمدزايي برسند. هزينه رفتوآمد و افزايش تمام هزينههاي زندگي و هزينههاي اشتغالزايي و کارآفريني و... .
افتخارزاده در پاسخ به اين سؤال که با توجه به اينکه بخشي از اين اعتراضات متعلق به طبقه فرودست بود و چقدر اين تفاوت سبک زندگي ميتواند براي امنيت ملي خطرناک باشد، گفت: با يک نگاه ساده به اخبار روزهاي اعتراضات ميتوان به پاسخ اين سؤال رسيد؛ شهريار و اسلامشهر، شهر قدس و... از محلات اعتراض بودند. کاملا مشهود است که مناطق حاشيهنشين که فقر در آنها بيداد ميکند عصباني هستند. آن چيزي که هر روز در مؤسسه حس ميکنيم اين است که يک خشم و احساس حقارت در طبقه فرودست جامعه وجود دارد که ناشي از فشاري است که در تمام اين سالها بوده و دائما بيشتر ميشود و باعث ميشود آنها در فضايي باشند که اگر فرصتي داشته باشند بخواهند انتقام همه چيزي را که از سر گذراندهاند از جامعه بگيرند. اين طبيعي است، چراکه آنها قرباني شرايطي هستند که تکتک ما در آن نقش داريم و لزوما وقتي فرد در فقر شديد و محروميت بالاست، تحليل نميکند؛ او همه را ميبيند؛ همه ما کم يا زياد در زندگي آن افراد نقش داريم. من احساس ميکنم تا همين الان هم اگر به شکل بدتري کل جامعه درگير نشده دليلش تلاش بخشهاي مختلف اجتماعي است تا بخشي از آلام اين قشر را کاهش دهد.
وي تصريح کرد: واقعيتي که از طرف سيستم به آنها اعمال ميشود فشار شديدي است که قطعا نه حالا لزوما، اما يک جايي باید تخليه شود؛ فشار ناشي از تبعيض شديد، اختلاف طبقاتي که بيداد ميکند و آنها را از دسترسي به هرچيزي محروم ميکند، آنهم در شرايطي که آنها به چشم خودشان ميبينند که افراد ديگر به چه سبکي زندگي ميکنند. ديدن زندگي آنها و خواندن اخبار اختلاسها خشم آنها را شديدتر ميکند. در اين محلات از بچهها وقتي ميپرسيم ميخواهيد چهکاره شويد، پسرها ميخواهند پليس شوند و دخترها گشت ارشاد. درحاليکه پوشش خانواده و خودشان مذهبي نيست و پشت اين گشت ارشادشدن هم علايق مذهبي نيست؛ ميگويند ميخواهند گشت ارشاد شوند تا حال اين پولدارها را بگيرند. به نظر ميرسد مديريت مهار اين خشم کمکم از مديريت سيستم در حال خارجشدن است و حالا همين اخبار مختلف اختلاس و ... باعث شده طبقه فرودست احساس نکند که در مديريت کشور کسي هست که به قشر او فکر کند و اين شرايط ميتواند امنيت ملي را تهديد کند. در اين شرايط هيچ چارهاي براي کنترل اين وضعيت وجود ندارد، غير از توجه به خواستهها و مطالبات بحق و طبيعي و اوليه مردم و کمک به ايجاد رفاه عمومي
و عدالت اجتماعي.