«دولت پنهان» در تار و پود حزب جمهوری‌خواه
مفهوم «دولت پنهان» به وجود شبکه‌ای از بوروکرات‌ها، مأموران اطلاعاتی، فرماندهان نظامی و لابی‌گران تأثیرگذار اشاره دارد که در‌حالی‌که در سایه باقی می‌مانند، سیاست‌های ایالات متحده را شکل می‌دهند. افراد در این موقعیت‌ها، منافع شرکت‌های بزرگ، به‌ویژه سازندگان تسلیحات نظامی یا دولت‌های دیگر را ترویج می‌کنند و در ازای خدمات خود پاداش‌های کلانی هم دریافت می‌کنند. آنها فقط به جیب خودشان اهمیت می‌دهند و ذره‌ای به سرنوشت کشورها و مردمی که این سلاح‌ها علیه آنان به کار گرفته می‌شود، اهمیت نمی‌دهند.
به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،
عرفان نظامی: مفهوم «دولت پنهان» به وجود شبکه‌ای از بوروکرات‌ها، مأموران اطلاعاتی، فرماندهان نظامی و لابی‌گران تأثیرگذار اشاره دارد که در‌حالی‌که در سایه باقی می‌مانند، سیاست‌های ایالات متحده را شکل می‌دهند. افراد در این موقعیت‌ها، منافع شرکت‌های بزرگ، به‌ویژه سازندگان تسلیحات نظامی یا دولت‌های دیگر را ترویج می‌کنند و در ازای خدمات خود پاداش‌های کلانی هم دریافت می‌کنند. آنها فقط به جیب خودشان اهمیت می‌دهند و ذره‌ای به سرنوشت کشورها و مردمی که این سلاح‌ها علیه آنان به کار گرفته می‌شود، اهمیت نمی‌دهند. در این نوشتار قصد دارم ضمن اشاره مختصر به نقش مخرب این گروه از افراد منفعت‌طلب در سیاست‌ورزی آمریکا، گریزی هم به رویکرد آنها در مسئله کشورمان ایران بزنم. یک نمونه بارز از نقش این دولت پنهان، نابودی غزه و جنگ اوکراین است که در هر دو مورد فقط شرکت‌های بزرگ سازنده اسلحه و مهمات آمریکایی منفعت می‌برند و طرفین این جنگ‌ها همگی آسیب می‌بینند. این حلقه آن‌قدر قدرتمند است که حتی رؤسای جمهور آمریکا هم نمی‌توانند از سایه آن خارج شوند. برای مثال، دونالد ترامپ بارها به‌شدت به این گروهِ در سایه تاخته و آنها را به اخراج از مناصب دولتی و افشای اسناد تهدید کرده است، اما در نهایت در همه زمینه‌ها همان سیاست‌‌هایی را دنبال کرد که «دولت پنهان» قبل از او هم پیگیرشان بود.
این موضوع حتی توسط اشخاص سرشناس آکادمیکی همچون جان مرشایمر و جفری ساکس هم در ماه‌های اخیر بارها مورد تأکید قرار گرفته است که دولت پنهان و لابی اسرائیل، کنترلی غیر‌قابل باور بر دولت و رئیس‌جمهور آمریکا دارند و با این دست‌فرمان، سرنوشت خوبی در انتظار ایالات متحده نیست. از مطرح‌ترین فاسدان سرشناسی که نقش آنها در دولت پنهان مبرهن است، می‌توان به سناتورهای جمهوری‌خواه، تد کروز و لیندسی گراهام اشاره کرد. گراهام به‌طور خاص از کارولینای جنوبی روابط سودآوری با اهداکنندگان «فاند» برای ثروت‌اندوزی شخصی برقرار کرده است. او با لابی‌کردن برای منافع «کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل» یا اِیپک، مجموعه‌ای از اظهارات را بیان کرده که کاملا با دیدگاه‌های رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، همخوانی دارد. او به‌صراحت از ضرورت خلع سلاح حزب‌الله و قطع کامل روابط لبنان با ایران سخن می‌گوید که به ادعای او امکان انعقاد یک توافق بزرگ بین لبنان و ایالات متحده را فراهم می‌کند. موضوعی که به‌وضوح تلاش آنها برای حمله دوباره و نهایی اسرائیل به لبنان را نشان می‌دهد. نفوذ ایپک اسرائیلی تحت حمایت اعضای دولت پنهان در آمریکا آن‌قدر تشدید شده که به گفته تحلیلگران سرشناسی همچون تاکر کارلسون، آمریکایی‌ها حتی جرئت انتقاد از آن را ندارند؛ چون موقعیت شغلی و اجتماعی خود را از دست خواهند داد. در واقع ایپک حالا به اذعان بسیاری از مخالفانش، به تهدید اصلی علیه آزادی بیان در ایالات متحده تبدیل شده است. همان نهادی که در ماه‌های اخیر، مسئله ایران و نیاز به جنگ دوباره به نقل محفلش تبدیل شده است و نتانیاهو روی آن حساب کرده تا بار دیگر حمایت دولت آمریکا برای جنگ را کسب کند. طبق گزارش مفصل سازمان «اوپن سِکرِتس»، شواهد و حقایق نشان از نقش لیندسی گراهام و سیاست‌مداران مشابه آمریکایی در عملیات‌های تغییر رژیم از طریق پروژه‌هایی دارند که از سوی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) حمایت مالی می‌شوند. این سناتورهای خون‌آشام آمریکایی، هر کجا که بوی خون به مشام برسد، ظاهر می‌شوند. در همین حال، سرنوشت واقعی کشورهای هدف و ساکنان آنها کوچک‌ترین اهمیتی برای آنان ندارد و تشدید وضعیت با شعله‌ور‌شدن درگیری‌های مسلحانه در نقاط مختلف جهان، به منافع اقتصادی شخصی لیندسی گراهام و همدستانش خدمت می‌کند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.
