هاب مالی غیردلاری بر پایه رقابت پراکنده
پیشنهادی برای پایدارسازی ارز در ایران
اقتصاد ایران در میان فشارهای سنگین تحریمهای جهانی، با چالشهای ارزی شدیدی دست و پنجه نرم میکند. بهتازگی در نشست هیئت عالی بانک مرکزی، بحثهای تندی بین وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی درگرفت. وزیر اقتصاد بر آزادسازی کامل نرخ ارز پافشاری میکند و استدلال میآورد که دخالت دولتی سبب تشکیل صفها، ایجاد رانت و انبارشدن کالاها در گمرکات میشود.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
رحمتالله دریجانی: اقتصاد ایران در میان فشارهای سنگین تحریمهای جهانی، با چالشهای ارزی شدیدی دست و پنجه نرم میکند. بهتازگی در نشست هیئت عالی بانک مرکزی، بحثهای تندی بین وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی درگرفت. وزیر اقتصاد بر آزادسازی کامل نرخ ارز پافشاری میکند و استدلال میآورد که دخالت دولتی سبب تشکیل صفها، ایجاد رانت و انبارشدن کالاها در گمرکات میشود. از سوی دیگر، رئیس بانک مرکزی هشدار میدهد که این سیاست ممکن است تورم را به سطوحی مهارنشدنی برساند. این اختلافها که در گزارش یکی از نمایندگان مجلس نیز بازتاب یافته است، عمق مشکلات اقتصادی کشور را نشان میدهد. اما آیا گزینهها فقط به این دو رویکرد خلاصه میشوند؟ باور دارم که باید از راهحلهای کلیشهای دوری کنیم و به ایدههای خلاقانه روی آوریم که با شرایط تحریمزده ایران همخوانی داشته باشند.
در این نوشتار، مدل جدیدی به نام «هاب مالی غیردلاری بر پایه رقابت پراکنده» را معرفی میکنم. این مفهوم، الهامگرفته از تجربیات کشورهای تحت تحریم همچون روسیه و ونزوئلا، میتواند نرخ ارز را بدون اتکا بر کنترل دولتی یا رهاسازی کامل بازار استوار کند. این رویکرد نهتنها وابستگی به دلار را کم میکند، بلکه با توزیع قدرت اقتصادی میان هزاران بازرگان و کسبوکار کوچک، اثر تحریمها را کمرنگ میکند. در ادامه، جزئیات این پیشنهاد را توضیح میدهم، فواید و موانع آن را میکاوم و به نحوه پیادهسازی آن در وضعیت ایران میپردازم. هدف، اثبات این است که اقتصاد ایران میتواند بحران کنونی را به فرصتی برای ابداع تبدیل کند، نه اینکه در چارچوب سیاستهای کهنه بماند.
بستر بحران ارزی ایران؛ تحریمها و اتکا بر دلار
برای فهم نیاز به این پیشنهاد نوین، نخست باید به علل ریشهای مسائل ارزی بپردازیم. اقتصاد ایران که بر پایه صادرات نفت استوار است، همواره به درآمدهای ارزی وابسته بوده. اما تحریمهای آمریکا و متحدانش از سال ۲۰۱۸، دسترسی به شبکههای مالی جهانی مانند سوئیفت را قطع کرده است. نتیجه؟ نوسانات تند نرخ ارز، تورم بیش از ۴۰درصدی در سالهای اخیر و افت قدرت خرید شهروندان. براساس دادههای بانک مرکزی، نرخ دلار از حدود چهار هزار تومان در سال ۱۳۹۶ به بیش از 60 هزار تومان در سال ۱۴۰۴ رسیده که این امر به کوچکترشدن معیشت خانوادهها و افزایش شکاف اجتماعی منجر شده است.
در این شرایط، روشهای مرسوم مانند کنترل اداری نرخ ارز توسط بانک مرکزی یا رهاسازی کامل بازار، ناکارآمد ظاهر شدهاند. کنترل اداری، همانگونه که وزیر اقتصاد اشاره میکند، به بازار سیاه و قاچاق دامن میزند؛ درحالیکه رهاسازی ممکن است شوک تورمی به بار آورد. علاوه بر این، پایینآوردن نرخ بهره -که یکی از ایدههای نمایندگان مجلس است- نیازمند پیشنیازهای قانونی و مالی است که در فضای تحریم، عملیاتیکردن آن سخت است. بنابراین، ضرورت یک مدل ابداعی احساس میشود که بر رقابت مردمی و فناوری دیجیتال تکیه کند، نه مدیریت مرکزی.
هسته ایده: هاب مالی غیردلاری با رقابت پراکنده
مفهوم کلیدی این است که ایران را به «هاب مالی غیردلاری» بدل کنیم؛ جایی که ارزهای جایگزین مانند یوان چین، روبل روسیه، درهم امارات و حتی رمزارزهای پایدار (Stablecoins) مانند USDT یا پروژههای پول دیجیتال ملی (CBDC) نقش محوری داشته باشند. تفاوت اصلی این مدل با رویکردهای پیشین، «رقابت پراکنده» است. به جای اینکه دولت یا چند شرکت عظیم بازار ارز را انحصاری کنند، اجازه دهیم هزاران بازرگان کوچک، کسبوکارهای محلی و حتی افراد معمولی وارد عرصه شوند. این توزیع، مانند شبکه مویرگی در بدن، جریان ارز را پیچیده و پیگیری آن را برای تحریمکنندگان دشوار میکند. این مدل از تجربیات روسیه الهام میگیرد. روسیه پس از تحریمهای ۲۰۱۴ و بهویژه پس از درگیری اوکراین در ۲۰۲۲، سیستمهای پرداخت جایگزین مانند SPFS (سیستم انتقال پیامهای مالی روسیه) و میر (کارتهای اعتباری روسی) را گسترش داد. این سیستمها امکان تجارت بدون وابستگی به سوئیفت با کشورهای غیرغربی را فراهم کردند. گزارشها نشان میدهد سهم یوان در معاملات روسیه با چین به شکل چشمگیری افزایش یافته است و گمانهزنیهایی مبنی بر استفاده محدود از رمزارزها برای برخی پرداختهای خاص وجود دارد. همچنین، ونزوئلا با راهاندازی «ناوگان سایه» -شبکهای از کشتیهای کوچک و پراکنده برای صادرات نفت- تحریمهای نفتی آمریکا را دور زده است. این ناوگان که شامل صدها کشتی بعضا غیرقابل ردیابی است، توانسته صادرات نفت ونزوئلا را از کمترین سطح خود در سال ۲۰۱۹ به شکل درخور توجهی بهبود ببخشد و در مقاطعی به نزدیک یک میلیون بشکه در روز برساند. در ایران میتوانیم این تجربیات را محلیسازی کنیم. تصور کنید هزاران بازرگان مرزی در استانهایی مانند آذربایجان غربی، کردستان یا هرمزگان، با پیوندهای شخصی با کشورهای همجوار مانند ترکیه، عراق و پاکستان، تجارت کنند. این تجارت پراکنده، تحریمها را بیتأثیر میکند؛ زیرا ردیابی هزاران معامله کوچک برای سازمانهایی مانند OFAC (دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا) تقریبا ناممکن است.
نحوه اجرا: مراحل عملی در شرایط تحریم
پیادهسازی این مدل نیازمند تغییرات ساختاری است، ولی خوشبختانه زیربناهای لازم در ایران موجود است. در ادامه، مراحل اصلی را شرح میدهم:
۱. تسهیل استفاده از ارزهای غیردلاری: مجلس باید قانونی وضع کند که استفاده از ارزهای غیردلاری را در معاملات داخلی و خارجی تسهیل کند. برای نمونه، قراردادهای تجاری، پرداخت دستمزدها یا حتی خریدهای روزانه میتوانند با یوان یا روبل صورت گیرند. بانک مرکزی فقط نظارت کلی داشته باشد، نه تعیین قیمت انحصاری. این امر با بهرهگیری از سیستمهای پرداخت جایگزین مانند CIPS چین (سیستم پرداخت بینالمللی یوان) یا SPFS روسیه ممکن است که ایران پیشتر برای پیوستن به آنها رایزنی کرده است.
۲. برچیدن تعرفهها و انحصارها برای تجارت پراکنده: تعرفههای واردات و صادرات برای کالاهای غیرلوکس کاهش یابد تا بازرگانان کوچک وارد بازار شوند. این اقدام صفهای گمرکی را کاهش میدهد و رانت را ریشهکن میکند. به جای چند شرکت بزرگ دولتی، صدها هزار نفر با کشتیهای کوچک یا کامیونهای شخصی تجارت کنند؛ مشابه ناوگان سایه ونزوئلا. این مدل پتانسیل دارد صادرات غیرنفتی را به شکل معناداری افزایش دهد.
۳. یکپارچهسازی با فناوری دیجیتال و بلاکچین: یک سکوی دیجیتال داخلی، مانند برنامه موبایل یا شبکه بلاکچین محلی، ساخته شود تا بازرگانان ارزها را مستقیم مبادله کنند. ایران با قانونیکردن استخراج رمزارزها در سالهای اخیر، زیرساخت انرژی مورد نیاز را دارد. رمزارزهایی مانند بیتکوین یا توکنهای پشتیبانشده با نفت میتوانند برای معاملات با چین و روسیه به کار بروند. گزارشها حاکی از آن است که ایران اکنون از رمزارزها برای واردات کالا استفاده میکند و این مدل میتواند آن را توسعه دهد. طراحی و اجرای آزمایشی چنین سکویی در استانهای مرزی میتواند در یک بازه زمانی یک تا دوساله و با سرمایهگذاری مشخص عملی شود.
۴. پایش و کنترل ریسک: برای جلوگیری از خروج سرمایه، مالیات بر معاملات بزرگ وضع شود و پایش دیجیتال (نه دستی) برقرار شود. همچنین، آموزش بازرگانان کوچک از طریق برنامههای دولتی ضروری است تا از سوءاستفاده پیشگیری شود.
این مراحل، با توجه به تحریمها، کاملا داخلی و قابل اجرا هستند و نیازی به همکاری خارجی گسترده ندارند.
فواید مدل: از پایداری ارز تا توسعه اقتصادی
این پیشنهاد فواید بسیاری دارد. نخست، پایداری نرخ ارز از راه افزایش عرضه ارزهای غیردلاری حاصل میشود. با پراکندهشدن تجارت، تقاضای دلاری افت میکند و تورم کنترل میشود. دوم، اقتصاد را مردمی کرده و طبقه متوسط را تقویت میکند که این با اصول اقتصاد مقاومتی سازگار است. سوم، ایران را به مرکز مالی منطقه تبدیل میکند؛ جایی که کشورهای تحت تحریم مانند سوریه یا لبنان میتوانند از سکوهای ما بهره ببرند. تحلیلها نشان میدهد این مدل پتانسیل افزایش صادرات غیرنفتی تا سقف ۵۰ میلیارد دلار را دارد. علاوه بر این، تجربیات روسیه اثبات میکند چنین مدلهایی نهتنها تحریمها را دور میزنند، بلکه به ابداع اقتصادی میانجامند. برای مثال، روسیه با سرعتبخشیدن به پروژه «روبل دیجیتال» خود، در حال مدرنسازی سیستم پرداخت و کاهش وابستگی به زیرساختهای غربی است.
موانع و راهکارها؛ واقعنگری در اجرا
البته هیچ پیشنهادی بدون مانع نیست؛ ریسک عمده، نوسانات رمزارزها و امکان سوءاستفاده است. برای مثال، در ایران گزارشهایی از استفاده رمزارزها برای فرار سرمایه وجود دارد. برای مقابله، قوانین سختگیرانه برای ردیابی معاملات بزرگ لازم است. مانع دیگر، مخالفت نهادهای سنتی مانند بانک مرکزی است که با نشستهای مشورتی قابل حل است. همچنین نیاز به همکاری با کشورهای دوست مانند چین و روسیه وجود دارد که ایران پیشتر گامهایی در این زمینه برداشته است. در نهایت، کامیابی این مدل به عزم سیاسی وابسته است. اگر مجلس و دولت آن را جدی بگیرند، میتواند الگویی برای دیگر کشورهای تحت تحریم باشد.
پایانبندی: وقت ابداع رسیده
اقتصاد ایران را نمیتوان با الگوهای دانشگاهی یا کنترل اداری اداره کرد. اختلافهای اخیر در هیئت عالی بانک مرکزی نشاندهنده نیاز به ایدههای نو است. مدل هاب مالی غیردلاری با رقابت پراکنده، پیشنهادی خلاقانه است که تحریمها را به فرصت بدل میکند. با اجرای آن، نهتنها نرخ ارز پایدار میشود، بلکه اقتصاد مردمی و مقاوم ساخته میشود.
زمان آن است که از پشت میزها برخیزیم و مردم را به میدان بیاوریم. اگر این شانس را از دست بدهیم، بحرانهای ارزی تداوم خواهند یافت. امیدوارم این پیشنهاد، بحثهای عمیقتری در دولت و مجلس برانگیزد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.