|

چرا حقوق بین‌الملل مانع اسرائیل نیست؟

روزی که صدام به کویت حمله کرد، توجیهی که باعث شد کشورها در کنار آمریکا قرار بگیرند و عراق را مجبور به عقب‌نشینی از کویت کنند، اصول اولیه حقوق بین‌الملل بود. اصولی مانند اصل احترام به حاکمیت کشورها، منع توسل به زور، احترام به تمامیت ارضی و مرزهای بین‌المللی و... . به‌تازگی اسرائیل با حمله به دوحه قطر، چرخه حملات به کشورهای دیگر را پس از ایران، سوریه، لبنان و یمن‌ تکمیل کرد.

حمید  روشنائی:  روزی که صدام به کویت حمله کرد، توجیهی که باعث شد کشورها در کنار آمریکا قرار بگیرند و عراق را مجبور به عقب‌نشینی از کویت کنند، اصول اولیه حقوق بین‌الملل بود. اصولی مانند اصل احترام به حاکمیت کشورها، منع توسل به زور، احترام به تمامیت ارضی و مرزهای بین‌المللی و... . به‌تازگی اسرائیل با حمله به دوحه قطر، چرخه حملات به کشورهای دیگر را پس از ایران، سوریه، لبنان و یمن‌ تکمیل کرد. اسرائیل با این اقدامات، اولین اصول حقوق بین‌الملل را در گذشته و حال نقض کرده و موجب شد‌ پایه‌های مشروعیت حقوق بین‌الملل‌ زیر سؤال برود؛ در‌حالی‌که هیچ پاسخ جدی‌ای دریافت نکرد. درباره حمله اسرائیل به قطر چند نکته شایان توجه است: اولا، حمله به کشوری غیر دشمن با اسرائیل انجام شد؛ زیرا در حملات قبلی، تل‌آویو توجیهی برای تقابل با دولت‌های مخاصمش داشت. ثانیا، اسرائیل به‌طور رسمی مسئولیت این حمله را پذیرفت و آن را مبهم نگذاشت. عادت رژیم صهیونیستی این بوده که با حمله به مخالفانش (چه دولت‌ها و چه افراد) مسئولیت آن را نمی‌پذیرفت و مبهم باقی می‌گذاشت، اما در این عملیات، نتانیاهو شخصا آن را‌ گردن گرفت و مدعی شد‌ در آینده هم‌ به این‌گونه اقدامات ادامه خواهد داد. ثالثا، مقامات اسرائیلی با عجله و ذوق بسیار آن را اعلام کرده و اسامی رهبران حماس را که هدف آنها بود، فاش کردند؛ اگرچه درست نبود و به هدف نرسیدند. رابعا، در مرحله اول گفته شد ‌بدون هماهنگی با آمریکا بوده و واشنگتن در حین عملیات از آن مطلع شده‌، در‌حالی‌که فاش شد ترامپ از ابتدا از این موضوع مطلع بوده است.

اما سؤال اینجاست که چرا حقوق بین‌الملل به‌عنوان یک میثاق سازمان ملل که برای ممانعت از تجاوز به حریم دیگر کشورها وضع شده است، نمی‌تواند مانع از انجام حملات اسرائیل شود؟!‌ در‌حالی‌که همه دولت‌ها سوگند خورده‌اند‌ برای یک زیست مسالمت‌آمیز در کنار یکدیگر به این حقوق پایبند باشند‌. واقعیت این است که حقوق بین‌الملل در زمان حال با چند چالش مواجه است:

1. حقوق بین‌الملل براساس نظام دوقطبی نگاشته شده است؛ اگرچه بسیاری از اصول آن به تاریخ و توافق‌های گذشته بازمی‌گردد و قدمت طولانی دارد، اما بر مبنای شرایط محیطی بعد از جنگ جهانی دوم و برتری دولت‌های فاتح تنظیم شده که براساس آن، تفسیر این حقوق با قدرت‌های بزرگ و اجرای آن نیز با آنهاست.

2. اگرچه در تعاریف گفته می‌شود ‌پشتوانه‌های حقوق بین‌الملل معاهدات بین‌المللی، توافقات بین کشورها، عرف بین‌الملل، تصمیمات قضائی دیوان‌های بین‌المللی و... است، اما پشتوانه واقعی حقوق بین‌الملل، هژمونی حاکم بر نظام بین‌الملل است که اکنون با فروپاشی نظام دوقطبی و اقدامات ایالات متحده با دگرگونی مواجه شده است.

3. ضمانت‌های اجرائی در حقوق بین‌الملل (به‌جز استفاده از توانایی کشورهای قدرتمند) مانند محاکم بین‌المللی، توافقات کشورها و...، کارایی و قدرت لازم را برای مقابله با اقدامات مخالف با حقوق بین‌الملل‌ ندارد. نمونه بارز آن، جنگ داخلی یوگسلاوی سابق و جنایات صرب‌ها و کروات‌هاست که اگر مداخله مستقیم آمریکا نبود، هرگز کشورهای اروپایی به‌تنهایی نمی‌توانستند جنایتکاران جنگی را مجازات کنند.

4. سایه‌انداختن توجیهات سیاسی بر ‌اقدامات نظامی مانند حملات پیش‌دستانه، مقابله با تهدیدهای احتمالی، مقابله با تروریسم بین‌الملل و... که ابزاری برای نادیده‌گرفتن حقوق کشورهای دیگر است. امروز دولت ونزوئلا (با وجود همه کاستی‌هایش) با توجیه مقابله با مواد مخدر مواجه بوده و منتظر حمله آمریکا به خاکش است.

5. استانداردهای دوگانه حقوقی که بعضا با تفسیر به رأی و سوءاستفاده قدرت‌های بزرگ از قوانین حقوقی مواجه است؛ مانند حقوق بشر، تروریسم، دموکراسی و... ‌که اسرائیل هم‌ از آن برای قتل‌ عام مردم غزه و حمله به افراد در خارج از مرزهایش بهره می‌برد.

6. حقوق بین‌الملل در شکل واقعی توجیه‌‌کننده قدرت است و اکنون که گرانیگاه قدرت در نظام بین‌الملل با تغییراتی مواجه شده، موجب شده حقوق بین‌الملل هم دچار بی‌ثباتی شود. مارتی کاسکنمی، ‌از حقوق‌دانان نظریه‌پرداز، در این‌باره معتقد است که «حقوق بین‌الملل حاصل پروژه‌ای سیاسی است که اغلب اوقات تحت سلطه قدرت‌های سیاسی قرار می‌گیرد».

رژیم صهیونیستی از بدو تولد تاکنون یک استثنا‌ در نظام بین‌الملل بوده است. این رژیم هیچ محدودیت و مانعی در اقدامات خودش چه در حمله به همسایگان و چه در قتل‌عام فلسطینیان، ساخت بمب اتمی و... نداشته است. این جرثومه به‌عنوان یک اهرم فشار برای غرب در خاورمیانه و شمال آفریقا با پشتوانه لابی قوی صهیونیست‌ها عمل می‌کند و از آزادی عمل بسیاری برخوردار است. در نتیجه نمی‌توان انتظار داشت در شرایط کنونی که دوران گذار است و حقوق بین‌الملل در شرایط نامطلوبی قرار دارد، محدودیتی برای آن ایجاد شود.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.