مردم غزه و ما مردم عادی
سؤالاتی در باب ظلم جهانی و مبارزه ممکن
درحالیکه این روزها فضای مجازی پر است از ابراز همدردی با مردم غزه، سؤالی مطرح است که مردم عادی و شهروندان چه امکانی برای اقدامات بازدارنده و جدیتر از استوری و پست در اینستاگرام و واتساپ و... در برابر چنین ظلمهایی دارند؟


به گزارش گروه رسانهای شرق،
درحالیکه این روزها فضای مجازی پر است از ابراز همدردی با مردم غزه، سؤالی مطرح است که مردم عادی و شهروندان چه امکانی برای اقدامات بازدارنده و جدیتر از استوری و پست در اینستاگرام و واتساپ و... در برابر چنین ظلمهایی دارند؟ اساسا مردم و شهروندان کشورهای مختلف برای مردمی که مورد ظلم قرار میگیرند، چه کارهایی میتوانند انجام دهند؟ آیا فعالیتهای مجازی (مانند پستهای اینستاگرامی) میتوانند تأثیر واقعی داشته باشند یا صرفا نوعی «آسودگی وجدانی» برای افراد ایجاد میکنند؟ چگونه میتوان از اقدامات نمادین به سمت اقدامات عملی و سیستماتیک حرکت کرد؟
هلالاحمر ایران فرم اعزام داوطلب به منطقه غزه را در سایت خود قرار داده است. آیا عزیمت افراد عادی بهعنوان نیروهای داوطلب کاری مؤثر است؟ چه ملاحظات عقلانی و اخلاقی در این زمینه وجود دارد؟ چه کسانی با چه شرایطی میتوانند داوطلب اعزام باشند؟ آیا تفاوتی بین اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی وجود دارد؟ آیا نه این است که بعضی کارها، کار مردم و شهروندان است و بعضی کارها، کار دولتها؟ مثلا درباره مشکلات مردم غزه، نه این است که باید کاری از طرف دولتها و سازمانهای بینالمللی انجام شود، چون موضوع از اقدامات شخصی افراد خارج و بزرگتر است؟ و متأسفانه به دلیل نبود سازمانهای بینالمللی و کشورهای مستقل خیرخواه، قوی و مؤثر است که ظلم علیه مردم مناطق مختلف جهان وجود دارد؟ «خیرخواهی» درباره کشورها چگونه قابل بحث و بررسی است؟ به تعبیری اخلاقی، خیرخواهی اندیشیدن بیش از منافع شخصی است. سؤالی که بالاتر درباره اقدامات فردی در برابر ظلم به دیگری و نقش و تأثیر آن مطرح شد، همینجا نیز درباره کشورها میتواند مطرح شود. اقدامات فردی و عمومی، با وجود منافع معطوف به خود و مسائلی که تهدیدی برای منافع به شمار میآیند، چگونه وصف اخلاقی پیدا میکنند؟
موضوع دیگر که مورد طرح از طرف بخش دیگری از جامعه است، نبود لزوم هرگونه اقدامی برای مردم کشورهای دیگر است، وقتی که مردمی خود در رنج و مرارت و مشکلات خاص قرار دارند. برخی حتی به ابراز همدردیهای اینچنینی نیز واکنش نشان میدهند، چراکه معتقدند در چنین شرایطی هرگونه توجه ابتدا باید معطوف به خود باشد . حد و مرز چنین اظهارات و اقداماتی کجاست؟ آیا این دیدگاه که «اول باید مشکلات داخلی را حل کرد»، میتواند بهانهای برای بیعملی در برابر ظلم جهانی باشد؟ چگونه میتوان بین مسئولیت در برابر جامعه خود (مثلا کمک به فقرا و محرومان داخلی) و مسئولیت در قبال مردم ستمدیده جهان تعادل برقرار کرد؟ اگر فردی دغدغه کار درست و اخلاقی داشته باشد، چه پاسخی برای چنین پرسشهایی وجود دارد؟ آیا مردم عادی محکوم به زندگی خُرد و تصمیمات خُرد هستند و در کلان جامعه و مسائل ملی و جهانی باید تابع تصمیمات ابرقدرتها باشند؟ یا اقدامی در راستای تغییر شرایط متصور است؟
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.