|

شِبه‌شرح‌حال: زندگی‌نامه خودنوشت نجیب محفوظ

جادوی سخنوری

«محفوظ از رهگذر آثاری که هرکدام سرشار از ظرافت‌های خاص خود هستند -در نوسان میان رئالیسمی شفاف و پیچیدگی‌هایی تأمل‌برانگیز- هنر روایی عربی را سروشکل بخشیده است، چنان‌که این هنر حالا روایت تمام ابنای بشر است». کتاب «شِبه‌شرح‌حال» نجیب محفوظ به‌ تعبیر مترجمش، نمونه اعلای این وصف است که آکادمی نوبل در سال 1988 او را چنین توصیف کرد.

جادوی سخنوری

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

شرق: «محفوظ از رهگذر آثاری که هرکدام سرشار از ظرافت‌های خاص خود هستند -در نوسان میان رئالیسمی شفاف و پیچیدگی‌هایی تأمل‌برانگیز- هنر روایی عربی را سروشکل بخشیده است، چنان‌که این هنر حالا روایت تمام ابنای بشر است». کتاب «شِبه‌شرح‌حال» نجیب محفوظ به‌ تعبیر مترجمش، نمونه اعلای این وصف است که آکادمی نوبل در سال 1988 او را چنین توصیف کرد. «شِبه‌شرح‌حال» مجموعه‌ای از 224 یادداشت کوتاه است که نجیب محفوظ در این یادداشت‌ها خاطراتی از روزهای دور و نزدیک روایت می‌کند. در این نوع یادداشت‌های خاطره‌محور، محفوظ راوی واقع‌گرایی است که می‌کوشد در برابر فراموشی بایستد. اما در بخش‌های دیگری، نویسنده با استعاره و کنایه از زوایای پنهانی سخن می‌گوید که برداشت‌های مختلف از این روایت‌ها را ممکن می‌کند.

در گونه دیگری از یادداشت‌ها نیز با درهم‌آمیزی واقعیت و خیال مواجهیم. نجیب محفوظ در نخستین یادداشت این کتاب با عنوان «دعا» که از یادداشت‌های خواندنی آن است، می‌نویسد: «هنوز هفت سالم هم نشده بود که برای انقلاب دعا کردم. یک روز صبح، با خادمه‌ای که مثل محافظ‌ها همراهی‌ام می‌کرد، راهی دبستان شدم. مثل کسانی راه می‌رفتم که به زندان می‌برندشان. دفتری در دست داشتم. چشمانم گود افتاده بود. دلم می‌خواست اوضاع یک طوری درهم‌وبرهم شود... وقتی رسیدیم به مدرسه، دیدیم تعطیل است. فرّاش با صدای بلند گفت: امروز هم به‌خاطر تظاهرات مدرسه را تعطیل کرده‌اند.

موجی از شادی مرا فراگرفت و تا ساحلِ خوشبختی پروازم داد. از صمیم دل از خدا خواستم انقلاب تا ابد ادامه پیدا کند». در یادداشت 77 با عنوان «سخنوری»، نجیب محفوظ از جادوی سخن می‌‌نویسد: «سخنوری نوعی جادو است. سپس خیالم مرا به گذشته‌های دور برد که در سادگی پرسه می‌زد. واژه‌های ساده‌ای را به خاطر آوردم که به‌ خودی ‌خود اهمیتی نداشتند، مثل تو... به چه فکر می‌کنی... بسیار خب... اما جادوی غریب و پیچیده این واژه‌ها جماعتی را به جنون کشید و دیگران را مستِ سعادتی وصف‌ناپذیر کرد».

کتاب «شِبه‌شرح‌حال»، آن‌طور که مترجم نیز تأکید دارد، زندگی‌نامه‌ای مرسوم نیست. در عین حال، می‌توان آن را خلاصه‌ای از تجربه‌های زیسته محفوظ دانست. خود او نیز می‌گوید: «دوست داشتم بنویسم، اما موضوع معینی در چنته نداشتم. شروع کردم به نوشتن برخی خاطره‌ها. عنوان اولیه‌ای که برایش انتخاب کرده بودم «تأملات» بود. هم می‌دیدم بسیاری از درونمایه‌های آن برآمده از زندگانی خودم است، هم می‌دیدم نمی‌توانم نام زندگینامه بر آن بگذارم».

چنان‌که مترجم کتاب در مقدمه آورده، این یادداشت‌ها نخست از فوریه تا مارس 1994 به‌‌ صورت 9 پاورقی هفتگی در «الاهرام» به چاپ رسیده و بعدها در قالب کتابی با عنوان «پژواک‌های زندگینامه خودنوشت» در سال 1995 منتشر شد. «چنین بود که محفوظ سرانجام توانست به درخواست‌های چندباره اطرافیانش برای نوشتن شرح‌حال خود پاسخ دهد، البته نه آن‌گونه که مدنظر آنان بود، بلکه به شیوه‌ای که خود می‌پسندید». مترجم همچنین این نکته را توضیح می‌دهد که محفوظ تا آخر عمر نتوانست یادداشت‌ها را بازبینی کند و از این‌رو برخی خطاها به‌ویژه در نسخه عربی متن باقی ماند. به همین سبب ترجمه این متن از روی قدیمی‌ترین نسخه عربی کتاب یعنی همان نسخه مکتبه مصر صورت گرفته و مطابق با ترجمه انگلیسی اثر تنظیم شده است. 

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.