|

درخواست برلین از واشنگتن برای پایان دادن به جنگ اوکراین؛

دست کوتاه غرب و دیوار بلند جنگ اوکراین

با وجود تمایل برلین برای بهره‌گیری از تجربه میانجی‌گری شرم‌الشیخ در بحران غزه، واقعیت آن است که معادلات جنگ اوکراین ماهیتا متفاوت با درگیری‌های غزه است. در غزه، بحران میان بازیگران غیردولتی شکل گرفت و فشار افکار عمومی جهانی و منافع متقاطع کشورهای منطقه توانست زمینه آتش‌بس را فراهم کند. اما در اوکراین، طرف مقابل، روسیه است؛ قدرتی نظامی با نفوذ بین‌المللی و رهبری چون ولادیمیر پوتین که تاکنون در برابر همه فشارهای اقتصادی و سیاسی غرب ایستاده است.

دست کوتاه غرب و دیوار بلند جنگ اوکراین

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

در جریان دیدارهای دیپلماتیک در نشست شرم الشیخ مصر، فردریش مرتس، صدراعظم آلمان از دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده خواست تا با استفاده از نفوذ خود در میان بازیگران بین‌المللی، نقشی فعال در پایان جنگ اوکراین ایفا کند. به گزارش خبرگزاری رویترز، مرتس در سخنانی پیش از آغاز این نشست تاکید کرد که همان‌گونه که واشنگتن توانست با میانجی‌گری میان تل‌آویو و گروه‌های فلسطینی در غزه، زمینه یک توافق آتش‌بس موقت را فراهم کند، اکنون نیز باید از همان الگو برای پایان دادن به بحران اوکراین استفاده کند. 

وی تصریح کرد که برگزاری نشست شرم الشیخ نشان داده است که حتی بحران‌های پیچیده نیز می‌توانند با همکاری جامعه جهانی و اراده سیاسی بازیگران بزرگ به نتیجه برسند. صدراعظم آلمان گفت: «آمریکا در مقام قدرتی جهانی می‌تواند از ظرفیت‌های خود برای توقف درگیری‌ها بهره گیرد. ما باور داریم که همان‌گونه که در خاورمیانه ممکن شد، در اروپا نیز می‌توان مسیر صلح را گشود.» این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که ترامپ پیش‌تر در کارزارهای انتخاباتی خود وعده داده بود که در صورت بازگشت به قدرت، می‌تواند در روز نخست ریاست‌جمهوری‌اش به جنگ اوکراین پایان دهد.

تفاوت معادلات کی‌یف و غزه؛ واقعیتی که نادیده گرفته نمی‌شود

با وجود تمایل برلین برای بهره‌گیری از تجربه میانجی‌گری شرم الشیخ در بحران غزه، واقعیت آن است که معادلات جنگ اوکراین ماهیتا متفاوت با درگیری‌های غزه است. در غزه، بحران میان بازیگران غیردولتی شکل گرفت و فشار افکار عمومی جهانی و منافع متقاطع کشورهای منطقه توانست زمینه آتش‌بس را فراهم کند. اما در اوکراین، طرف مقابل، روسیه است؛ قدرتی نظامی با نفوذ بین‌المللی و رهبری چون ولادیمیر پوتین که تاکنون در برابر همه فشارهای اقتصادی و سیاسی غرب ایستاده است.

تجربه‌های پیشین نیز نشان می‌دهد که تلاش‌های شخصی ترامپ برای تاثیرگذاری بر معادلات روسیه چندان ثمربخش نبوده است. دیدار او با پوتین در نشست آلاسکا که با هزینه‌ سیاسی شخص رئیس‌جمهور آمریکا همراه بود، هیچ نتیجه ملموسی در زمینه مهار رفتار روسیه نداشت. پس از آن نیز نشست واشنگتن با سران اروپایی برای هماهنگی در قبال مسکو بدون دستاورد مشخص به پایان رسید.

از همین رو، به نظر می‌رسد قیاس آتش‌بس غزه با جنگ تمام‌عیار اوکراین ساده‌انگارانه است. روسیه این نبرد را نه صرفا مناقشه‌ای نظامی، بلکه مساله‌ای حیاتی برای امنیت ملی خود می‌داند و در برابر هر گونه فشار بیرونی، از جمله از سوی آمریکا، واکنشی محتاطانه اما سرسختانه نشان می‌دهد.

صلحی که در گروی بازتعریف معادلات جهانی است

با وجود انتقادها از رویکرد ترامپ، نمی‌توان انکار کرد که طرح دوباره ایده پایان جنگ اوکراین، در شرایط کنونی، نشانه‌ای از تمایل غرب برای بازتعریف معادلات بین‌المللی پس از تحولات خاورمیانه است.

واشنگتن اکنون می‌کوشد پس از تجربه پرهزینه درگیری‌های غزه و بازتاب‌های جهانی آن، تصویری تازه از نقش «میانجی صلح» ارائه دهد؛ نقشی که می‌تواند فشارهای داخلی آمریکا را نیز در آستانه انتخابات پیش روی کنگره کاهش دهد. اما تردیدی نیست که در میدان واقعی سیاست، صلح اوکراین نه در شرم الشیخ و نه در کاخ سفید رقم نخواهد خورد، بلکه در گروی تغییر محاسبات قدرت‌های بزرگ و پذیرش واقعیت‌های میدانی از سوی هر دو طرف است.

از سوی دیگر، اظهارات صدراعظم آلمان را می‌توان تلاشی برای بازسازی جایگاه دیپلماتیک اروپا دانست؛ قاره‌ای که در سایه جنگ اوکراین بیش از هر منطقه دیگری از تبعات اقتصادی و امنیتی آن آسیب دیده است. برلین می‌کوشد با نزدیک‌سازی مواضع خود با واشنگتن، ضمن کاهش هزینه‌های جنگ، در روندهای آینده صلح نیز نقش‌آفرینی کند. با این همه، چنان که تحولات اخیر نشان می‌دهد، آتش جنگ اوکراین به سادگی خاموش‌شدنی نیست. میان واقعیت‌های میدان و آرزوهای دیپلماسی، شکافی عمیق وجود دارد؛ شکافی که هیچ نشست و بیانیه‌ای تا زمانی که منطق قدرت و منافع بر منطق مصالحه غلبه دارد، پر نخواهد شد.

آخرین اخبار جهان را از طریق این لینک پیگیری کنید.