چرا آب را استحصال نمیکنیم ؟
محمد درویش، فعال محیط زیست، دربارهی افزایش حفر چاه در تهران و تداوم بحران کم آبی گفت: اقدام حفر 70 چاه را انجام میدهند و سال هاست که بخشهایی از آب تهران از این طریق تأمین میشود. تهران 1.1 میلیارد مترمکعب نیاز به آب در سال دارد. تهران یکی از معدود شهرهای ایران است که شبکهی فاضلاب کاملی دارد و تمام این فاضلابها جمعآوری و تصفیه میشود. سؤال اصلی این است که چرا از این فاضلابها در فرآیند بازچرخوانی آب استفاده نمیکنیم؟ طرحهای بسیار گران قیمت مانند انتقال آب از دریای عمان و کارون و تغییر مسیر رودخانهها را با 5 برابر هزینه نسبت به بازچرخوانی اجرایی میکنند.

به گزارش گروه رسانهای شرق ؛ بحران آب در کلانشهرهای ایران هر روز شکل تازهای به خود میگیرد. با توجه به تداوم خشکسالی و افزایش مصرف، حالا پایتخت نشینان به فکر حفر چاه بیشتر و انتقال آب از جنوب افتادهاند. طرحی که چندان خوشایند فعالان محیط زیست نیست. کارشناسان مدعیاند که شکلی از فریبکاری در طرحهای فعلی وجود دارد و میتواند با یک سری از اقدامات، آب تهران را بدون طرحهای پرهزینه، تأمین کرد.
محمد درویش، فعال محیط زیست، دربارهی افزایش حفر چاه در تهران و تداوم بحران کم آبی گفت: اقدام حفر 70 چاه را انجام میدهند و سال هاست که بخشهایی از آب تهران از این طریق تأمین میشود. تهران 1.1 میلیارد مترمکعب نیاز به آب در سال دارد. تهران یکی از معدود شهرهای ایران است که شبکهی فاضلاب کاملی دارد و تمام این فاضلابها جمعآوری و تصفیه میشود. سؤال اصلی این است که چرا از این فاضلابها در فرآیند بازچرخوانی آب استفاده نمیکنیم؟ طرحهای بسیار گران قیمت مانند انتقال آب از دریای عمان و کارون و تغییر مسیر رودخانهها را با 5 برابر هزینه نسبت به بازچرخوانی اجرایی میکنند. تهران میتواند نیازهای بهداشتی خود را تأمین کند و نیازی به طرحهای گران قیمت برای آب تهران نیست. شهری که حجم بالایی از فاضلاب دارد، نباید درگیر کمبود آب باشد. تهران از سرشاخههای قزل اوزن در کردستان آب میگیرد، سد طالقان، امیرکبیر در کرج و سد لار و... به تهران آب میدهند و دشتی که این همه مازادآب وارد آن میشود و از کوهستان مشرف به شمال خود تغذیه میکند، نباید دچار فرونشست و کمبود آب شود.
او افزود: تا چند سال قبل هم در میدان خراسان به پایین با خیز آب مواجه بودیم و خیلی از خانهها زیرزمینهایشان با آب پر میشد. چه اتفاقی افتاده که با وجود افزایش ورود به آب به تهران، با فرونشست مواجه میشویم؟ دشت شهریار چون از طریق رودخانهی کرج تغذیه میشد و حالا آبی به آن وارد نمیشود، درگیر فرونشست است اما شهرری و ورامین که زمانی دچار خیز آب بودند با بحران مواجه شدهاند. دلیل اصلی این است که با شبکهی فاضلاب، اجازهی ورود آب به زمین را نمیدهیم.
وی در رابطه با علت بروز کم آبی در مناطق مرکزی کشور اظهار داشت: به طور کلی در ایران حدود 8.5 درصد آب قابل استحصالمان میتواند نیازهای آب شرب را تأمین کند. ما حدود 105 میلیارد مترمکعب آب قابل استحصال داریم. ما 9 میلیارد مترمکعب برای شرب و مصارف بهداشتی ایران میخواهیم. ظرفیت مخازن ما 6 برابر کل نیاز آب شرب مردم ایران است. این درحالیست که بخش قابل توجهی از منابع آب شرب از چاهها فراهم میشود. در کنار تمام سکونتگاههای مهم ایران، مخزن و سد وجود دارد. اگر یک مدیریت درست در کشور وجود داشته باشد، ما نمیتوانیم قبول کنیم که کشور ما با کابوس تشنگی مواجه است. مسأله اینجاست که به سمت توسعهی بی رویه کشاورزی و استقرار صنایع آب بر رفتهایم.
این فعال محیط زیست دربارهی مناطق بحرانی ایران از نظر آب گفت: زابل و مشهد دو منطقهی بحرانی ایران هستند. این دو شهر بخش قابل توجهی از آبشان وابسته به سد دوستی و سدهای افغانستان روی رودخانهی هیرمند است. آب به اندازهی کافی به این منطقه نمیرسد. این دو منطقه باید دو کار را به صورت موازی پیگیری کنند. اول اینکه تصفیه خانهها را تکمیل کنند. در مشهد متأسفانه یک دوازدهم فاضلاب تولید شده ظرفیت تصفیه خانه است. در زابل وضعیت بدتر است. در این دو شهر تصفیه خانهها باید خیلی زودتر کامل میشد. در عین حال این مناطق میتوانند با صرفهجویی در کشاورزی، بخشی از منابع آبی را تأمین کنند. در خراسان رضوی 3.5 میلیارد مترمکعب برای کشاورزی، آب استفاده میکنند. کل آب مردم شهر مشهد در سال 150 میلیون مترمکعب است. اگر اولویت در کشور اینگونه بود که بعد از اختصاص آب شرب، سراغ اختصاص حقابهی محیط زیست میرفتیم و باید 40 درصد آب قابل استحصال باشد، بعد از آن 60 میلیارد مترمکعب آب باقی میماند که میتوانیم آن را در کشاورزی به کار بگیریم. متأسفانه در دو سال اخیر نیز قدم مثبتی برای این سند برداشته نشده است.
درویش دربارهی وضعیت آب اصفهان و شیراز گفت: وضعیت اصفهان هنوز ناپایدار است. این شهر به دلیل بازگذاریهای بیش از حد در حوزهی آبخیز زاینده رود و همچنین اجرای طرحهای انتقال آب مانند بن-بروجن، برداشتهای زیاد در چهارمحال و بختیاری، برداشتهای وسیع در فریدونشهر و...باعث شده شرق اصفهان از ورزنه تا گاوخونی با بحران جدی رو به رو شود. همچنین برداشتهای بی رویه از کرکس به بهانهی فعالیت معدنی، همچنان ادامه دارد. پوششهای طبیعی این منطقه در حال از بین رفتن است و امکان تداوم چشمهها به خطر افتاده است. جمیع این عوامل باعث ایجاد بحران در اصفهان شده است.در استان فارس وضعیت به وخامت اصفهان نیست ولی در صورت تداوم وضعیت از جمله افزایش ترکها در نزدیکی مرودشت و نزدیکی تخت جمشید، میتواند شرایط بحرانی ایجاد شود