|

​چرا ثابتی و هم‌فکرانش مدیریت بخش خصوصی در ایران‌خودرو را برنمی‌تابند، حتی به قیمت دروغ بستن با فرمانده سپاه؟

در روزهای اخیر، شماری از چهره‌های سیاسی با استفاده از تریبون‌هایی مانند دانشگاه و نهادهای حاکمیتی، علیه روند خصوصی‌سازی ایران‌خودرو موضع گرفته‌اند. اما آمار و شاخص‌های عملیاتی این خودروساز، تصویری کاملاً متفاوت و مثبت از نتایج این واگذاری نشان می‌دهد؛ تصویری متشکل از جهش تولید، کاهش معوقات، بهبود کیفیت و حرکت به سمت فناوری‌های نوینی مانند هیبرید که در تضاد آشکار با روایت‌سازی‌های منتقدان است.

​چرا ثابتی و هم‌فکرانش مدیریت بخش خصوصی در ایران‌خودرو را برنمی‌تابند، حتی به قیمت دروغ بستن با فرمانده سپاه؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

اظهارات علیرضا زاکانی در مراسم روز دانشجو و نیز سخنان امیرحسین ثابتی پس از بازدید فرمانده سپاه تهران از ایران‌خودرو، این پرسش اساسی را پررنگ‌تر کرده است: چرا در زیر تیغ انتقادها، بیش از همه نام ایران‌خودرو قرار دارد؟ شرکتی که برخلاف بسیاری از واگذاری‌های پرحاشیه دیگر، دست‌کم بر پایه آمار رسمی در حال ثبت رکوردهای جدید تولیدی و کیفی است. (هنوز فراموش نکرده‌ایم که حمید رسایی گفت: «اگر مدیریت ایران‌خودرو را به بخش خصوصی بدهید، پژوها مانند پیجرهای لبنان در خیابان‌های تهران منفجر می‌شوند!»)

دستاوردهای هشت‌ماهه مدیریت خصوصی در ایران‌خودرو چیست؟

· تولید ۳۷۸ هزار دستگاه خودرو در شش ماه، معادل بیش از ۵۰ هزار دستگاه افزایش نسبت به مدت مشابه سال گذشته.

· صفر شدن معوقات تحویل خودروهای فروخته‌شده، حتی پیش‌فروش‌های دوره مدیریت دولتی.

· کاهش ۴۱ درصدی شکایات مردمی از ۶۴ هزار به ۳۸ هزار پرونده.

· اجرای طرح ارتقای سیستم گرمایشی خانواده ۲۰۶، ۲۰۷ و رانا با تعویض رایگان قطعه محافظ بخاری برای ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار خودرو.

· حذف ۲۸ شرکت از ساختار و کاهش اعضای هیئت‌مدیره ۱۵ شرکت از پنج نفر به سه نفر.

این موارد نشان می‌دهد که حداقل در سطح عملیاتی، واگذاری به بخش خصوصی موتور تغییر را روشن کرده است.

چرا تمرکز مخالفت‌ها فقط بر ایران‌خودروست؟

در سال‌های گذشته ده‌ها شرکت بزرگ در صنایعی مانند فولاد،پتروشیمی، مخابرات و خدمات واگذار شده‌اند، اما حجم حساسیت و هجمه سیاسی که امروز حول محور ایران‌خودرو شکل گرفته، در کمتر نمونه‌ای سابقه دارد.

آیا کیفیت، پاشنه آشیل است؟

یکی از محورهای اصلی حمله به خصوصی‌سازی،بحث کیفیت محصولات است. اما در عمل، مدیریت جدید سیاست «نه به خودروی معیوب» را به عنوان شعار و برنامه عملیاتی در پیش گرفته است. اصلاح سبد محصولات، حذف یا به‌روزرسانی مدل‌های پرریسک، تغییر آلیاژ قطعات برای افزایش ایمنی، ارتقای فرآیند کنترل کیفیت و کاهش چشمگیر مراجعات گارانتی، همگی از سیاست‌های اجراشده پس از واگذاری هستند.

جهش به سمت فناوری: چرا ایران‌خودرو دنبال خودروی هیبریدی است؟

ایران‌خودرو علاوه بر توسعه محصولات فعلی،مسیر عبور از موتورهای صرفاً بنزینی را نیز آغاز کرده است. تولید تارای هیبرید در دستور کار قرار دارد و مشارکت در واردات و مونتاژ سایر خودروهای هیبریدی نیز به عنوان مکمل این راهبرد تعریف شده است. همچنین، پروژه «سفیر» در نسخه‌های پلاگین‌هیبرید و هیبریدی قرار است در سایت ایران‌خودرو خراسان تولید شود. تحقق این امر می‌تواند برای نخستین بار، سبد محصولات این خودروساز را به عرضه واقعی خودروهای کم‌مصرف و کم‌آلاینده نزدیک کند.

روایت مدیرعامل از واگذاری

پیرمحمدی،مدیرعامل ایران‌خودرو، در سخنانی به مناسبت روز زن، روایتی کاملاً متفاوت ارائه داد؛ روایتی که در آن، واگذاری نه یک تهدید، که فرصتی برای ارتقای حکمرانی بنگاه توصیف شد. او از رشد ۱۶ درصدی تولید و افزایش حدود ۵۶ هزار دستگاهی تیراژ نسبت به سال گذشته خبر داد و تأکید کرد تمرکز بر بهینه‌سازی و کیفیت، مسیر شرکت در دوران پس از واگذاری را قدرتمندتر کرده است. وی همچنین با اشاره به ارتباط مستقیم ایران‌خودرو با ۶۰ صنعت مادر، از فولاد تا قطعه‌سازی، استمرار این حرکت شتابان را محرکی برای کل زنجیره‌ای از صنایع پایه، اشتغال، ارزش افزوده و جلوگیری از خام‌فروشی دانست.

ادعاها در برابر واقعیت‌های میدانی

در یک سو،ادعا می‌شود که خصوصی‌سازی ایران‌خودرو عامل نابسامانی‌هاست. در سوی دیگر، واقعیت‌های میدانی از رشد تولید، کاهش معوقات، اصلاح کیفیت و حرکت به سمت فناوری‌های نوین حکایت دارد. اگر نقدها بر مبنای کیفیت بود، باید شاخص‌هایی مانند توقف تولید خودروهای معیوب، اصلاح آلیاژها، کاهش شکایات و ارتقای استانداردها مورد توجه قرار می‌گرفت. اگر بحث بهره‌وری بود، جهش تولید و کاهش تعهدات معوق باید در مرکز بحث می‌نشست.

پیرمحمدی وعده داده که ایران‌خودرو در صحنه عمل به نقدهای منصفانه پاسخ خواهد داد و خود را موتور محرکه توسعه صنعتی می‌داند. ادعایی که پیام آن این است: مدیریت کنونی، واگذاری را نه پایان کار، که نقطه آغاز یک بازطراحی عمیق در مدل کسب‌وکار می‌بیند.

پرسش نهایی برای افکار عمومی و سیاست‌گذاران

آیا خصوصی‌سازی ایران‌خودرو باید ازدریچه عملکرد واقعی و شاخص‌های عینی سنجیده شود، یا قرار است همچنان قربانی کشمکش‌های سیاسی باقی بماند؟

اما در پایان، چند نکته اساسی:

1. جنگ نظامی با دشمن ممکن است ۱۲ روز طول بکشد، اما جنگ اقتصادی ۴۸ سال است. سربازان جنگ نظامی، سپاهیان و ارتشیان هستند؛ سربازان جنگ اقتصادی، کارگران و کارآفرینان.

2. امیرحسین ثابتی و همفکرانش نمی‌دانند که ایجاد اشتغال برای ۷۰ هزار نفر در ایران‌خودرو، بدون دریافت کمک دولت و توسط بخش خصوصی، در شرایطی که دولت از پرداخت‌هایش ناتوان است، بزرگ‌ترین خدمت به مردم در شرایط سخت «نه جنگ، نه صلح» است.

3. به نظر می‌رسد این افراد تحولات در ایران‌خودرو را نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند؛ تحولاتی که آمارهای وزارت صمت (که خود با اصرار بر قیمت‌گذاری دستوری، مانع‌تراشی کرده) گواه آن است.

4. این افراد از عمق مشکلات اقتصادی جامعه اطلاع دقیقی ندارند: وضعیت ارز، واردات، تورم و ریسک‌های طاقت‌فرسای تولید. در چنین شرایطی، به جای دفاع و حمایت از تولید ملی، بر طبل مخالفت، اتهام و توهین می‌کوبند.

5. سؤال آخر این است: شما دقیقاً نماینده کدام مردم یا جناحی هستید که تریبون مجلس را برای بیان این مواضع در اختیارتان گذاشته است؟

آخرین اخبار اقتصادی را از طریق این لینک پیگیری کنید.