|

فرشاد مومنی: خام فروشی مافیا زاست

یک اقتصاددان با انتقاد از نحوه محاسبه رشد اقتصادی در ایران تأکید کرد که اتکای بیش از حد به خام‌فروشی، رشد نزدیک به صفر و بی‌کیفیت را رقم زده است؛ رشدی که نه‌تنها ارزبر و فاقد پایداری است، بلکه با عدم شفافیت و تقویت شبکه‌های مافیایی نیز گره خورده است. به گفته او، از سال ۱۳۸۴ تاکنون وابستگی اقتصاد ایران به خارج به بالاترین سطح در یک قرن اخیر رسیده است.

فرشاد مومنی: خام فروشی مافیا زاست

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

فرشاد مومنی در نشست «درس‌های دوران دفاع مقدس در حمایت از سرمایه‌گذاری و تولید» که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی برگزار شد اظهار کرد: اوصافی که در اسناد رسمی راجع به کیفیت رشد اقتصادی طی دو دهه اخیر منعکس شده بر این پایه استوار است که این رشد به هر دردی بخورد به درد توسعه ملی نمی‌خورد؛ زیرا این رشد یک رشد به غایت بی‌کیفیت و نزدیک به صفر است. در واقع غیر از اینکه بی‌کیفیت است، بسیار اندک، نوسانی و ارزبر است.

رشد خام‌فروشانه، میان‌تهی و پوچ است

وی افزود: شدت وابستگی‌های به دنیای خارج برای هر یک واحد ارزش افزوده جدید خلق شده در دوره ۱۳۸۴ تا امروز به بالاترین و بی‌سابقه‌ترین سطح در تاریخ اقتصادی ۱۰۰ ساله ایران رسیده است. سال‌ها نوعی سوبسید به اداره کنندگان اقتصاد پرداخت شده است؛ زیرا در تعداد پرشماری از سال‌های اخیر این رشد به ویژه در دهه ۱۳۹۰ منفی بوده است. مسئله بسیار مهم دیگر این است که این رشد وجه قالب خام‌فروشانه دارد، یعنی میان‌تهی و پوچ است.

این اقتصاددان با بیان این‌که معمولا عایدات ناشی از خام‌فروشی با ضریب قابل توجهی به عنوان بخشی از تولید گزارش می‌شود گفت: در کتابی با عنوان «کوچک زیباست» به اقتصاد با ابعاد انسانی پرداخت شده که می‌گوید محاسبه خام‌فروشی در تولید ناخالص داخلی نوعی خودفریبی است. برای اینکه در ایجاد این ماده خام هیچ نقشی نداشته‌ای و دارایی تمام شدنی است که آن را مصرف می‌کنی. اما می‌بینیم که سهم قابل ملاحظه‌ای از این به اصطلاح رشد اقتصادی در کشور ما متکی به خام‌فروشی است و به همین دلیل با عدم شفافیت، مافیادوستی و مافیاپروری پیوند دارد.

طی دو دهه اخیر بی‌سابقه‌ترین سطوح درآمد ارزی حاصل از خام‌فروشی را داشتیم اما حدود ۲۵۰ میلیارد دلار دارایی‌های بین نسلی کشور را تحت عنوان خصوصی‌سازی به تاراج و غارت سپردیم

مومنی ضمن انتقاد از نبود تولید فناورانه در اقتصاد کشور  بیان کرد: ما از نظر سرمایه‌گذاری هم در دوران‌هایی که بالاترین سطوح تجربه شده قیمت نفت را داشتیم آرام آرام با یک بحران حاد در زمینه سرمایه‌گذاری روبرو شدیم. از نقطه عطف ۱۳۹۷ به این طرف کل سرمایه گذاری‌های دولتی و خصوصی به اندازه‌ای نبوده که حتی استهلاکات آن سال را جبران کند.

وی با اشاره به اهمیت سیاست  اقتصادی گفت: در حالی که طی دو دهه اخیر بی‌سابقه‌ترین سطوح درآمد ارزی حاصل از خام‌فروشی را داشتیم حدود ۲۵۰ میلیارد دلار دارایی‌های بین نسلی کشور را تحت عنوان خصوصی‌سازی به تاراج و غارت سپردیم. منابع خصوصی‌سازی را هم خرج کردیم. بحران سرمایه‌گذاری در دوره‌ای رخ داده که بی‌سابقه‌ترین سطوح درآمد ارزی را داشتیم. در نتیجه این اقدامات، مجموع بدهی‌های دولت به سیستم بانکی به حدود ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.

سرمایه‌گذاری در جهت عکس توسعه عمل می‌کند

استاد دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: شاهد هستیم که سهم سرمایه‌گذاری زیربنایی در بودجه‌های عمرانی طی این دوره رو به قهقرا می‌رود. میزان ارزی که در خلال  برنامه تعدیل ساختاری هزینه شده یک روند نزولی تعهدپذیری دولت یا مسئولیت‌پذیری حکومت را در امور حاکمیتی نشان می‌دهد. یعنی مسئولیت‌پذیری حکومت درباره تغذیه، سلامت، آموزش، مسکن، امور رفاهی و حمایتی مردم و زیرساخت‌های فیزیکی مورد نیاز برای توسعه ملی نسبت به دوره جنگ سقوط وحشتناکی داشته است.

مومنی درباره سهم سرمایه‌گذاری در بودجه عمومی دولت خاطرنشان کرد: این سرمایه‌گذاری به هیچ وجه قابلیت‌های انتظاری از توسعه را تامین که نکرده هیچ، دقیقا در جهت خلافش عمل کرده است. توسعه را با دو شاقول میزان قابلیت ایجاد شده برای کاهش فقر و میزان قابلیت ایجاد شده برای کاهش عقب‌ماندگی کشور می‌سنجند که در هر دو زمینه در دوره‌ای که با بی‌سابقه‌ترین وفور منابع و مصارف منابع ارزی و ریالی روبرو بودیم دچار افزایش فقر شدیم. در اواخر دهه ۱۳۸۰ کل جمعیت زیر خط فقر ایران کمتر از ۱۰ میلیون نفر بوده که در حال حاضر این عدد به بیش از ۲۵ میلیون نفر رسیده است.

وی در مقایسه عقب‌ماندگی فناورانه با سایر کشورها گفت: جنگ ۱۲ روزه را اگر از دریچه شکاف فناورانه ما با دنیای خارج نگاه کنیم متوجه می‌شویم که حیرت و شگفت‌زدگی ما بیش از ۱۰۰۰ برابر پیشرفته‌تر از شگفت‌زدگی شاه اسماعیل صفوی در جنگ چالدران بود. این عبرت‌های بزرگی را برای ما دارد که کجاها غفلت کردیم و باید هرچه سریعتر جبران کنیم.

این اقتصاددان با اشاره به تجربه اپیدمی ویروس کرونا خاطرنشان کرد: در تجربه کرونا رشد منفی کلی اقتصاد کمتر از نصف رشد منفی بخش صنعت بود. در واقع آن بخشی که باید فریادرس سایر بخش‌ها می‌بود در تجربه کرونا شدت شکنندگی‌اش از بقیه بخش‌ها بیشتر بود.

طی ۴۰ سال جعیت دانشگاه‌دیده ایران از ۱۰۰ هزار نفر به ۱۳ میلیون نفر رسید

وی در عین حال تصریح کرد: با همه این احوالات ما جاذبه‌ها و چشم‌اندازهای امیدبخشی را به صورت بالقوه در اختیار داریم. ظرفیت‌های استثنایی مادی و انسانی هنوز در اختیار ایران هست. سهم جمعیتی ما از کل جمعیت دنیا تقریباً یک درصد اما سهم ما از نظر ذخیره مادی زیرزمینی جهان حدود ۱۲ درصد است. یعنی ذخایر مادی در اختیار ما در این سرزمین بیش از ۱۲ برابر سهم جمعیتی ما است. مساله این است که این ظرفیت‌ها در مسیرهای انحطاط آور و پشت به تولید و سرمایه گذاری تولیدی کشیده شده که ما را با این وضعیت مواجه کرده است.

مومنی با بیان این‌که باید جهت ریل اداره اقتصاد ملی را تغییر دهیم گفت: طبق سرشماری سال ۱۳۵۵ از کل جمعیت ایران حدود ۱۰۰ هزار نفر دانشگاه دیده بودند. در سرشماری ۱۳۹۵ جمعیت دانشگاه دیده ایران از ۱۳ میلیون نفر عبور کرده و برآورد می‌شود که این عدد در حال حاضر به ۲۰ میلیون نفر رسیده اما در تصمیم‌گیری‌ها به علم و شفافیت و کارشناسی پشت کرده‌ایم که نوعی کفران نعمت است.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: بیش از هفت میلیون نفر از کل جمعیت ایران دچار فقر شدید هستند. در متونی که خود دستگاه‌های دولتی مسئول منتشر کرده‌اند فقر شدید یعنی آستانه قحطی زدگی، یعنی اگر کل درآمدت را فقط صرف مواد غذایی برای زنده ماندن کنید کفایت نمی‌کند. اما می‌بینیم که به طور مثال بعد از جنگ ۱۲ روزه ۶۰ هزار میلیارد تومان به بورس تزریق شد که دود هوا شد. اگر فرض بر این بگیریم که به جای هفت میلیون ۱۰ میلیون نفر دچار فقر شدید بودند و این ۶۰ هزار میلیارد تومان را بین آنها تقسیم می‌کردیم به هر نفر شش میلیون تومان می‌رسید. البته  من نمی‌گویم به صورت نقدی پرداخت شود اما می‌توانستیم برنامه‌ای برای توانمندسازی و نجات دادن جمعیت فقیر از تله فقر طراحی کنیم.

منبع: ايسنا

آخرین اخبار اقتصادی را از طریق این لینک پیگیری کنید.