• ایمالز جستجوگر کالا
  • |

    مافیای دکه‌داران تهران مال کدام روستا هستند ؟

    روزگاری بود که فریاد "روزنامه... خبر‌های داغ! " در هر چهارراه و پیاده‌رویی طنین می‌انداخت. امروز اما، دکه‌های مطبوعاتی بیشتر به باجه‌های سیگار و تنقلات شبیه‌اند تا کیوسک‌های خبر. اینجا قصه‌ صنفی است که روزگاری متفاوت را می گذراند.

    مافیای دکه‌داران تهران مال کدام  روستا هستند ؟
    به گزارش گروه رسانه ای شرق، امروز کیوسک‌های فروش مطبوعات، بیشتر شبیه یادگاران فراموش‌شده‌ای هستند از روز‌هایی که مردم برای خواندن خبر، پول می‌دادند. حالا قفسه‌هایشان انباشته از انواع دخانیات و دلهره‌های صاحبان یا مستأجرانی است که استرسی همیشگی از تداوم دکه داری شان دارند.
     
     در سال ۱۴۰۱، وقتی روزنامه‌فروشی به کمترین حد خود رسید، مدیرعامل شرکت ساماندهی مشاغل تهران گفت: "برنامه‌ای برای لغو امتیاز دکه‌ها نداریم، اما برخی به کتابفروشی یا فروشگاه صنایع دستی تبدیل می‌شوند. " با این حال، دکه‌داران راه خود را رفتند؛ از اسباب‌بازی فروشی تا مینی‌سوپرمارکت.
    راه پرپیچ‌وخمِ دکه‌داری؛ رانت یا مزایده؟
    داشتن یک دکه مطبوعاتی—که حالا دیگر اثری از مطبوعات در آن نیست—روی کاغذ ساده است، اما در واقعیت، ماجرا پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. دکه‌هایی که روزگاری بیش از حد مصوب به افراد با شرایط خاص واگذار شد، و مشکلات زیادی را ایجاد کرد، امروز از طریق مزایده به متقاضیان می‌رسد. اما شرط اول؟ عضویت در سایتی که شش‌ماه اشتراکش ۵٫۸ میلیون تومان و ۹ماهه‌اش ۱۰ میلیون تومان آب می‌خورد. بدون این اشتراک، حتی نمی‌توانی قیمت پایه را بدانی! خانمی که آنسوی خط است برای هر سئوال یک جواب مشخص دارد، ابتدا باید در سایت مربوط به مزایده‌ها مشترک شوید تا بعد؛ و این تازه اول دردسر است.
    پس از آن باید از مرحله شهرداری بگذری تا شاید—فقط شاید—صاحب یک دکه شوی. اما صاحب واقعی؟ هرگز. شهرداری‌ها همیشه مالک اصلی است و دکه‌داران تنها مستأجرانی با استرس دائمی. مثل همان دکه‌دارِ با سابقه خیابان گلزار کرج که می‌گوید: "سال‌هاست اینجا را خریده‌ام، اما هر روز با ترس می‌آیم که مبادا شهرداری بیاید و دکه را از من بگیرد هیچ سرقفلی واگذار نمی‌شود. "
     
     
    مافیای دکه‌داری؛ از ارشق تا جمیران؟!
    این دکه‌دارِ کرجی—با فامیلِ «افتاده» —اصالتاً از روستایی در بخش ارشق اردبیل است؛ روستایی که بیش از نیمی از مردمانش به دکه‌داری در تهران و کرج مشغول‌اند. از او درباره شبکه‌های پنهان این صنف می‌پرسم. می‌گوید: "اهالی روستای جمیران در استان اردبیل هم همین‌طورند؛ اکثرا دکه‌دار شده‌اند. "، اما آیا این رانت است؟ نه، لزوماً. بیشترشان دکه‌ها را از امتیازداران اصلی خریده یا اجاره کرده‌اند. یعنی اساسا به خودآن‌ها امتیازی خاص داده نشده. عده‌ای آمده‌اند، اجاره کرده‌اند و بعد بقیه پشت سرشان روانه این کار در تهران و کرج شده‌اند. 
    او خود می‌گوید که دکه اش را در سال ۱۳۹۰ به قیمت هفت میلیون تومان از یک شخص حقیقی خریده است.
    روستای جُمِیران، مافیای دکه داری تهران؟! / از دوران نیوز پیپر تا فروش پِیپر ... 
    البته در میان دکه داران تهران یا کرج از طیف‌ها و روستا یا شهر‌های زیادی مشغول به فعالیت هستند و اینطور نیست که درصد خیلی بالایی از دکه‌ها در دست این‌ها باشد. در این میان، ترک زبان‌ها بیش از سایرین هستند.
     تنها امتیاز ویژه، برای دکه دار شدن، برای خانواده‌ی شهدا یا جانبازان است که شانس گرفتن امتیاز را بالا می‌برد. غیر از این روند، برای عموم مردم تنها از طریق شرکت در مزایده است. البته در گذشته روابط خاص هم اثرگذار بوده که امروزه هم رگه‌هایی از ان باقی مانده است.
     
    دردسرهای این شغل
    آقای افتاده—که خود روزی نایب‌رئیس اتحادیه خودشان در کرج بوده—از فساد‌های برامده ااز این شغل، و زده و بند‌هایی که شده یا می‌شود، می‌نالد: "مثل باج دادن است. باید هوای همه را داشته باشی. من برای همین چیز‌ها در اتحادیه دوام نیاوردم. در حالی که معاون اتحادیه بودم. "
    او از دردسر‌های این شغل هم می‌گوید و مشخص است رضایت چندانی از ان ندارد: همین چند روز پیش، دو جوان آمدند، نسکافه خوردند و با خنده رفتند، بی‌آنکه پولی بدهند. " او می‌گوید اگر نگران خانواده نبود، همین امروز دکه را می‌بست و می‌رفت سراغ دلالی ماشین: "ماهی یک خریدوفروش ماشین، به اندازهٔ یک ماه ایستادن تو دکه سود دارد. "
     
     
    تهرانِ پررونق، دکه‌دارانِ راضی
    اما همه‌جا این‌طور نیست. در چهارراه ولی‌عصر تهران، دکه‌داری شرایط بهتری دارد. یعنی خیلی بهتر. نعمتی—یکی از دکه‌داران این منطقه—می‌گوید: "من از سوپرمارکت‌داری شهرستان به اینجا آمدم و حالا خیلی راضی‌ام. " البته او از همکارانش در مناطق پرتردد که به مسافران، اجناس را به قیمت‌های گزاف می‌فروشند، شکایت دارد.‌
    می‌گوید: آنقدر مشتری هست که حاشیه سود منطقی را رعایت کنی. 
    در گذشته حاشیه سود روزنامه فروشی ۱۰ درصد بود. حالا آنها چیز‌هایی می‌فروشند که می‌توانند به راحتی تا سی چهل درصد هم سود رویش بکشند. چه بسا در مواردی از این هم بیشتر می‌شود.
    لاکچریهای دکه داری در مناطق بالادست تر، درآمدهای میلیاردی هم دارند. اما اطلاعات زیادی ارائه نمی دهند.
     
    از روزنامه تا پیپر؛ درآمد‌های میلیونی
    امروز دیگر خبری از نیوزپیپر‌ یا همان روزنامه ها بر روی دکه ها نیست. به جای آن، برخی دکه‌ها پیپر (کاغذ برای استعمال برخی از مواد مخدر) می‌فروشند. بعضی از این کیوسک‌ها در تهران—فقط از فروش سیگار—هفتاد درصد کل درآمدشان را نصیب می‌شوند. در مناطق شمال شهر و با فروش سیگار‌های خارجی این درصد بیشتر هم می‌شود و درآمد کل شرایط ویژه‌ای پیدا می‌کند.
    روستای جُمِیران، مافیای دکه داری تهران؟! / از دوران نیوز پیپر تا فروش پِیپر ... 
    فروش و اجاره دکه‌ها از منابع درآمدی شهرداری‌ها و برخی از شهروندان محسوب می‌شود. در پیاده رو‌هایی که هیچ کس حق ندارد مکان خرید و فروش راه بیندازند، فقط دکه ه یا کیوسک‌های مطبوعاتی هستند که آزادانه فعالیت می‌کنند. اما در همین پیاده رو‌ها تاریخچه‌ای جالب از انواع زدو بند‌ها در حوزه دکه داری نیز جریان داشته است.
    همه این اتفاقات و رانت‌های گذشته در واگذاری‌ها است که کدورت‌هایی را در این شغل ایجاد کرده است. در یک دوره‌ای آمدند و تعداد بسیار زیادی از دکه بالاتر از حد مصوب واگذار کردند و همان، ایجاد مساله کرد. ظاهرا یک سری دکه‌ها نیز متعلق به افرادی بوده است که در زمان انقلاب از ایران رفتند و بعد وقتی برگشتند، توانستند دکه‌های خود را پس گرفتند. این در حالی است که دکه داران جدیدتر، با استرس نگران امروز و فردای کارشان هستند.
    منبع: تابناک