|

بیضایی پایان‌ناپذیر است

درگذشت استاد بهرام بیضایی ضایعه‌ای به واقع بزرگ است و در آغاز به این واسطه به اصحاب هنر، به‌خصوص تئاتر و سینما، تسلیت می‌گویم. من هنوز در شوک خبر درگذشت بیضایی هستم، به خاطر اینکه دیروز در حال نوشتن پیام تبریکی به مناسبت تولد او بودم و هم‌زمان با نوشتن این متن باخبر شدم که بیضایی درگذشته است.

بیضایی پایان‌ناپذیر است

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

محمدرضا خاکی

 

درگذشت استاد بهرام بیضایی ضایعه‌ای به واقع بزرگ است و در آغاز به این واسطه به اصحاب هنر، به‌خصوص تئاتر و سینما، تسلیت می‌گویم. من هنوز در شوک خبر درگذشت بیضایی هستم، به خاطر اینکه دیروز در حال نوشتن پیام تبریکی به مناسبت تولد او بودم و هم‌زمان با نوشتن این متن باخبر شدم که بیضایی درگذشته است.

به‌هیچ‌وجه فکر نمی‌کردم با چنین اتفاقی روبه‌رو شوم و برای لحظه‌ای همه‌چیز در ذهنم قطع شد. من این افتخار را داشتم که در سنین نوجوانی و در اولین قدم‌هایی که در تئاتر برداشتم با بیضایی آشنا شدم و این کاملا برحسب اتفاق بود، اما آن‌چنان اهمیت داشت که تمام زندگی من را رقم زد. در نوجوانی و زمانی که دانش‌آموز سال اول یا دوم دبیرستان در کرمانشاه بودم، استاد بیضایی کلاس‌هایی در کرمانشاه تشکیل دادند و من تنها نوجوانی بودم که در این کلاس‌ها شرکت کردم و با تشویق بیضایی روبه‌رو شدم. بعدتر در تنها کنکوری که شرکت کردم کنکور هنرهای زیبا بود. در دوره چهارساله دانشکده هنرهای زیبا تا سال 57 دانشجوی بیضایی بودم. او مدیر گروه بود و تحولاتی که در گروه تئاتر دانشکده هنرهای زیبا ایجاد کرد، کاری کارستان بود. در آن زمان، دوره‌ای از آموزش با حضور استادان برجسته وجود داشت و این به همت استاد بیضایی شکل گرفته بود. فکر می‌کنم آن دوره دیگر تکرارشدنی نیست. اگرچه مرگ حق است اما برخی کسان پس از مرگ به‌واسطه آثارشان همچنان باقی می‌مانند و استاد بیضایی نیز به‌واسطه تأثیرات فرهنگی‌اش پایان‌ناپذیر است.

او از قله‌های برجسته ادبیات و هنر ایران بود و تا سال‌ها پس از این نیز چنین جایگاهی را خواهد داشت. به گمان من بزرگ‌ترین میراث بیضایی اثری است که امروز بیش از نیم‌قرن از انتشار آن می‌گذرد. کتاب «نمایش در ایران» بیضایی افق جدیدی در مطالعات تئاتر ایران باز کرد و ما هنوز هم آن را معتبر و به‌روز می‌بینیم. به این دلیل که بیضایی فقط یک کتاب تاریخ درباره تئاتر ایران ننوشته بلکه رویکردی را در همان ابتدا و در مقدمه اثر ذکر کرده که اهمیت اصلی اثر به همین رویکرد مربوط است. این رویکرد از آن پس مورد استفاده افراد زیادی قرار گرفت، اما متأسفانه تا امروز ما کتابی معتبرتر و پراندیشه‌تر از کتاب «نمایش در ایران» بیضایی نداریم. بیضایی در این کتاب به دو عنصر مهم اشاره کرده که از عناصر قدیم فرهنگ و اندیشه انسان ایرانی است. بیضایی به سرزمینی اشاره می‌کند که خشک است و این خشکسالی نوعی از نمایش را به وجود آورده که در پی قرن‌ها و شاید نزدیک به سه هزار سال ادامه داشته است. نرخشی در «تاریخ بخارا» می‌گوید سه هزار سال از عمر سوگ سیاوش می‌گذرد. زمانی که بیضایی «نمایش در ایران» را نوشت خیلی جوان بود و این نشان می‌دهد او چه ذهن و اندیشه گسترده‌ای داشته که به ادبیات ایران توجه کرده است. عنصر دیگری که بیضایی به آن اشاره می‌کند مذهب تک‌خدایی است و بیضایی این را با فرهنگ کهن هند، که هر دو از یک شاخه هستیم، مقایسه می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه نمایش در این سرزمین با زمین و خشکسالی و آیین‌ها پیوند داشته است. بیضایی در زمانی که منابع و امکاناتی وجود نداشت این‌گونه به نمایش ما نگاه کرده است. در نمایش‌نامه‌نویسی نیز بیضایی بسیار برجسته است و به نظرم تنها کسی است که به معنای اخص کلمه، نمایش ایرانی نوشته است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.