گزارش«شرق» از اعتراضات نیروهای اورژانس
مطالباتی که بیپاسخ ماند
«مدیریت اورژانس تهران بهجای شنیدن انتقادها و اصلاح ساختار، رویکرد حذفی و تنبیهی در پیش گرفته است. نیروهای شرکتی فعال شناسایی و پایان کارشان صادر شده است»
کمبود نیرو، تعطیلی پایگاههای مناطق مختلف شهر، فشار کاری سنگین و فرسودگی ناوگان اورژانس تهران، نهتنها امنیت بیماران را تهدید میکند، بلکه کارکنان عملیاتی را در معرض استرس شدید، قرار داده است. اعتراضهای صنفی که حتی در اوایل آذر مقابل وزارت بهداشت برگزار شد و بهجای حل مشکلات، با جابهجایی اجباری و تهدید به اخراج نیروها مواجه شد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
کمبود نیرو، تعطیلی پایگاههای مناطق مختلف شهر، فشار کاری سنگین و فرسودگی ناوگان اورژانس تهران، نهتنها امنیت بیماران را تهدید میکند، بلکه کارکنان عملیاتی را در معرض استرس شدید، قرار داده است. اعتراضهای صنفی که حتی در اوایل آذر مقابل وزارت بهداشت برگزار شد و بهجای حل مشکلات، با جابهجایی اجباری و تهدید به اخراج نیروها مواجه شد. این وضعیت نشان میدهد انباشت بحرانهای مدیریتی و ساختاری، همراه با فقدان سازوکارهای شایستهسالاری و حمایت قانونی از نیروها، نهتنها رفاه و انگیزه کارکنان را کاهش داده، بلکه کیفیت خدمات اورژانسی در پایتخت را تشدید کرده است؛ موضوعی که طبق گفتههای معاون توسعه اورژانس استان تهران به «شرق»، توانایی چندانی برای پاسخ به این مطالبات در اورژانس تهران وجود ندارد و میگوید: «بخش درخورتوجهی از خواستههای نیروهای اورژانس حقطلبانه و منطقی است اما در اختیار دستگاه اجرائی نیست و نیازمند تغییرات ساختاری در سطح دولت و مجلس است».
پاسخ مطالبههای ما تنبیه بود
طبق اظهارات نیروهای اورژانس تهران، چالشهای بخش عملیات اورژانس بسیار پیچیده است. با این حال رضا زارعینژاد، کارشناس باسابقه اورژانس و دبیر کانون انجمن صنفی اورژانس تهران، در گفتوگو با «شرق» از وضعیت ناگوار معیشتی، فشار کاری شدید و برخوردهای تنبیهی با نیروهای معترض سخن میگوید. او تأکید میکند بسیاری از مشکلات فعلی، نتیجه سالها انباشت بحران، سوءمدیریت و بیتوجهی ساختاری به مطالبههای نیروهای خط مقدم اورژانس است. او توضیح میدهد براساس قانون، نیروهای بالینی باید از هر میزان درآمدی که بیمارستانها کسب میکنند، سهمی به عنوان «کارانه» دریافت کنند، اما در عمل، این پرداختها بسیار محدود و نامنظم است: «کارانه پرسنل اورژانس نهایتا ماهی یکی تا دو میلیون تومان است. در بسیاری از شهرها چند سال است هیچ پرداختی انجام نشده و در همین اعتراضات اخیر هم فقط برای بعضی همکاران معترض، مبالغ ناچیزی واریز کردهاند، اما برای من حتی همان مبلغ حداقلی هم واریز نشده است». این کارشناس اورژانس درباره سطح دریافتی نیروهای اورژانس میگوید: «حقوق نیروها از حدود ۲۰ میلیون تومان و کمتر شروع میشود. من با ۲۰ سال سابقه، مدرک کارشناسی و رسمی، با یک فرزند، بین ۳۰ تا ۳۵ میلیون دریافت میکنم، این سقف حقوق ماست». همه اینها در شرایطی است که به گفته او، نیروهای ستادی که کارهای اداری انجام میدهند، بسیار بیشتر از نیروهای عملیاتی دریافتی دارند: «حقوق نیروهای اداری به ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان میرسد. آنها اضافهکاری ثابت و پاداشهای مدیریتی میگیرند و پنجشنبه و جمعه یا روزهای آلودگی هوا تعطیلاند، اما شیفتهای ما سر جایش است».
پرداخت کارانه بالینی به نیروهای غیربالینی
این نیروی اورژانس، به یکی از ناعادلانهترین پرداختیها اشاره میکند و آنهم پرداخت کارانه بالینی برای نیروهای غیربالینی است: «طبق قانون، کارانه باید فقط به نیروهای بالینی بالای سر بیمار تعلق بگیرد، اما همکاران اداری سه برابر ما کارانه میگیرند». براساس اعلام او، دراینمیان اجرای تعرفهگذاری خدمات پرستاری که قرار بود درآمد نیروهای بالینی را افزایش دهد، برای تکنیسینها عملا محاسبه و اعمال نشده است. یکی از مهمترین گلایههای او، نبود هرگونه سازوکار ارتقای شغلی بر مبنای سابقه و تخصص است: «در اورژانس رتبهبندی وجود ندارد. فردی با یک سال سابقه میتواند بالاترین پست را بگیرد، درحالیکه نیروهای باسابقه و دارای مدرک بالاتر هیچ سهمی از مدیریت ندارند». موضوع دیگر کاهش تعداد پایگاههای فعال است که مانند دیگر همکارانش آن را پدیدهای تدریجی میداند که در سه سال اخیر به اوج رسیده است: «از حدود هفت تا ۱۰ سال پیش روند تعطیلی پایگاهها شروع شد، اما در دوره مدیریت فعلی که حدود سه سال اخیر میشود دیگر به اوج خود رسیده است. با این حال شاید ۳۰ تا ۴۰ درصد پایگاهها و نیروها کم شدهاند». او بخشی از این موضوع را به دلیل کاهش فشار کاری بیسابقه، فرسودگی شدید آمبولانسها، مهاجرت نیروهای غیربومی به دلیل هزینههای سنگین زندگی در تهران و مشکلات مدیریتی میداند. به گفته او: «در منطقه پونک که شیفت میدادم، چهار تا پنج پایگاه کاملا تعطیل شده بود. وقتی یک پایگاه تعطیل میشود، مأموریتهای آن منطقه دومینووار به پایگاههای دیگر منتقل میشود، بنابراین فشار کار چند برابر میشود».
تهدید و اخراج نیروها
زارعینژاد، در ادامه صحبتهایش وضعیت ناوگان اورژانس را بسیار نگرانکننده توصیف میکند: «شاید بتوان گفت ۹۰ درصد آمبولانسها بالای ۲۰ سال عمر دارند. دقیقا مثل یک ماشین باربریاند. وقتی مصدوم تصادفی با حداقل تکان باید به مرکز درمان منتقل شود، در این شرایط خود آمبولانس میتواند به مصدوم آسیب بزند. دراینمیان فشار کاری منجر به کاهش توان جسمی تکنیسینها و افزایش خطا و تصادفات شده است. این وضعیت همچنین احتمال درگیری میان خانواده بیمار و تکنیسینها را افزایش داده است. خانواده بیمار فقط یک نفر را میبینند و آنهم تکنیسینی که دیر رسیده است. همین هم شده که ضربوجرح تکنیسینها در کشور زیاد شده است». بخش مهمی از صحبتهای او به برخوردهای انضباطی با نیروهایی اختصاص دارد که در اعتراضات اخیر شرکت کردهاند: «مسئولان بهجای حل مشکل، برخورد قهری میکنند. من را از غرب تهران به مرکز فرستادند که عملا رفتوآمدم غیرممکن شود. حقوقم را قطع کردهاند، کارت حقوقم را مسدود کرده و حالا در مرخصی اجباریام». به گفته او، برخی نیروها تهدید به اخراج شدهاند و واحد «تخلفات اداری» به ابزاری تنبیهی تبدیل شده است: «به کسانی که در تجمع بودند، میگویند چیزی را که ما میگوییم امضا کن یا منتظر حکم اخراج باش». زارعینژاد با یادآوری آموزشهای مرتبط با کنترل کیفیت میگوید: «همیشه تأکید میشد اگر سیستم مشکل دارد، نباید یقه پرسنل را بگیرید. اما الان همین آموزشها برعکس استفاده میشود و نیروهای عملیاتی را مقصر جلوه میدهند».
پایگاههای اورژانس یکبهیک تعطیل میشوند
یکی دیگر از نیروهای باسابقه اورژانس تهران هم در گفتوگو با «شرق» صحبتهای همکارش را تأیید میکند. او از وضعیت اورژانس پایتخت، فرسودگی ناوگان، کمبود شدید نیرو، پرداختهای ناچیز و انتصابهای غیرتخصصی سخن میگوید و معتقد است شرایط به جایی رسیده که «امنیت مردم و خود نیروها» در خطر است. به گفته او، براساس استانداردهای داخلی، برای هر ۲۰ هزار نفر جمعیت باید یک آمبولانس فعال وجود داشته باشد. با توجه به جمعیت تقریبی ۱۴ تا ۲۰ میلیون نفری استان تهران، باید تهران حدود ۹۰۰ آمبولانس داشته باشد، اما طبق گفته مسئولان فعلی، تعداد آمبولانسهای فعال فقط حدود ۳۰۰ دستگاه است؛ یعنی یکسوم نیاز ما دستگاه وجود دارد». این کمبود باعث شده فشار کاری روی نیروهای باقیمانده چند برابر شود و چرخهای معیوب ایجاد کند، حقوق پایین، ترک شغل و مهاجرت نیروها، افزایش فشار کاری، ریزش بیشتر نیرو همه در به وجود آمدن این شرایط مؤثر است. او فرسودگی آمبولانسها را یکی از بحرانیترین بخشها توصیف میکند: «بیشترین هزینه روی ناوگان است، اما وضع آمبولانسها خوب نیست. طبق اساسنامه، درمانگاهها باید خودشان آمبولانس یا قرارداد خصوصی داشته باشند، اما در عمل اتفاق دیگری میافتد». براساس اعلام او، در تهران ماهانه حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ اعزام غیرقانونی به درمانگاهها انجام میشود. درمانگاهی که باید خودش آمبولانس داشته باشد، از اورژانس عمومی نیروی رایگان میگیرد؛ درحالیکه خود اورژانس در بحران شدید ناوگان است. به باور او: «حیاتیترین و خطرناکترین خدمات درمانی در اورژانس ۱۱۵ ارائه میشود، اما کمترین تعرفه و پایینترین کارانهها به نیروهای فوریتهای پزشکی تعلق میگیرد. تا یک سال پیش، کارانه نیروهای عملیاتی در تهران فقط ۳۰۰ هزار تومان بود و حالا میانگین آن به دو میلیون تومان رسیده است، آنهم در شهری مثل تهران که بالاترین حجم مأموریت در کشور را دارد».
افزایش درگیری مردم با تکنسینهای اورژانس
ماجرا فقط به این مسائل ختم نمیشود. بر اساس اعلام او، به دلیل کمبود آمبولانس و افزایش زمان رسیدن به محل حادثه، برخوردهای خشونتآمیز با تکنسینها افزایش یافته است: «خانواده بیمار، تأخیر را از چشم ما میبینند. خود من سه تا چهار ماه پیش مورد ضربوشتم قرار گرفتم. بسیاری از همکاران، حتی نیروهای خانم، با خشونت کلامی یا فیزیکی مواجه میشوند».
تهدید به لغو قرارداد
قانون ارتقای بهرهوری از سال ۱۳۸۸ تصویب شده و از سال ۱۳۹۷ رأی وحدترویه درباره آن وجود دارد؛ اما طبق گفتههای این تکنسین: «در اورژانس تهران هنوز در برابر اجرای این قانون مقاومت میشود: «زمانی تعطیلی پایگاه، خط قرمز بود، اما حالا با هر مرخصی یا کمبود نیرو پایگاه تعطیل میشود. در ناحیهای که باید چهار پایگاه فعال باشد، گاهی فقط یکی فعال است». در این میان فاصلههای طولانی میان پایگاههای باقیمانده باعث شده تکنسینها مجبور شوند فاصله زیادی از یک منطقه به منطقه دیگر بروند که بسیار زمانبر خواهد بود: «وقتی من از منطقه ۱۰ به منطقه ۲ اعزام میشوم یعنی پایگاههای میانی وجود ندارند. این یعنی تهدید مستقیم جان مردم که موضوعی بسیار حیاتی است». با همه اینها، نتیجه تجمع اخیر نیروها بسیار ناچیز بوده است: «فقط دو ماه کارانه عقبافتاده را پرداخت کردند. هیچ اقدام ملموسی در مدیریت، انتصابها یا اجرای قوانین صورت نگرفته است». این تکنسین که از فعالان صنفی است، میگوید برای موضوعاتی که حتی خطا محسوب نمیشود هم پرونده تشکیل دادهاند: «به همین دلیل تاکنون چند بار پایگاه من را جابهجا کرده بودند. به نظر اینها ابزار ایجاد فشار است». این نیروی عملیاتی میگوید هدف نیروهای معترض چیزی جز اجرای قانون نیست و ادامه میدهد: «ما چیز اضافهای نخواستیم. فقط میخواهیم قانونی که تصویب شده اجرا شود. اگر نیرو نباشد، اگر فشارها ادامه داشته باشد، این مستقیم جان مردم را به خطر میاندازد».
اخراج نیروهای شرکتی معترض
یکی دیگر از نیروهای اورژانس تهران هم که نخواست نامش در گزارش بیاید، به «شرق» میگوید در روزهای اخیر، مدیریت اورژانس تهران بهجای شنیدن انتقادها و اصلاح ساختار، رویکرد حذفی و تنبیهی در پیش گرفته است. این فرد تأکید میکند انتقادهای مطرحشده از سوی نیروهای عملیاتی عمدتا در فضای مجازی یا ذیل نامههای رسمی بوده، اما مدیران بهجای رسیدگی به مطالبات، اقدام به شناسایی و برخورد با منتقدان کردهاند. به گفته این نیرو، در روزهای اخیر چند نفر از نیروهای شرکتی بهصورت مستقیم اخراج شدهاند: «نیروهای شرکتی فعال شناسایی و پایان کارشان صادر شد. حتی امروز اطلاع دادند پایان کار یکی از نیروهای پیمانی هم زده شده است». درباره کارکنان رسمی و پیمانی نیز اقداماتی از جمله تغییر پایگاههای محل خدمت یا اعمال تغییرات در احکام کارگزینی صورت گرفته که به گفته او، غیرقانونی است: «برای برخی نیروها پایگاه را عوض کردهاند یا در احکامشان دست بردهاند. اینها مکانیسمهای حذفی مدیریت برای برخورد با منتقدان است». این کارشناس میگوید قرار بود نیروهای اورژانس در پانزدهم این ماه تجمع اعتراضی دیگری برگزار کنند، اما پس از جلسه با مسئولان وزارت بهداشت، تصمیم بر تعلیق موقت آن گرفته شد: «با مدیر کل امور وزارتی و مشاور وزیر صحبت کردیم. درخواست کردیم اصلاحات اساسی در اورژانس کشور و تهران انجام شود. فعلا تجمع را متوقف کردیم تا ببینیم مذاکره به نتیجه میرسد یا خیر».
این نیروی اورژانس توضیح میدهد: «ما انجمن فوریتهای پزشکی کشور را داریم، اما این انجمن نماینده صنف نیست. طبق نظرسنجی که بین نیروها در تلگرام انجام شد، بیش از ۹۰ درصد اعضا انجمن را نماینده واقعی صنف نمیدانستند». به گفته او، برخی مدیران از ضعفهای داخلی انجمن استفاده کرده و آن را به ساختار مدیریت وابسته کردهاند. همچنین اشاره میکند رئیس پیشین انجمن نیز از این مجموعه فاصله گرفته است: «ایشان به دلیل فشارها و پروندهسازیها کنار رفت و منفعل شد».
اورژانس تهران: بخش مهم مطالبهها منطقی است
یکی از کلیدیترین خواستههای این نیروهای متخصص، به مسائل مالی برمیگردد که روحالله غلامی، معاون توسعه اورژانس استان تهران، در تشریح مهمترین مسائل معیشتی کارکنان اورژانس تهران تأکید میکند مشکلات موجود صرفا مختص این مجموعه نیست و یک مسئله زیربنایی در میان همه کارکنان دولت به شمار میرود. او با اشاره به شکاف میان افزایش حقوق سالانه و نرخ تورم به «شرق» میگوید: «دولت سالانه حدود ۲۰ درصد افزایش حقوق اعمال میکند، درحالیکه تورم بیش از دو برابر این رقم است؛ بنابراین هر سال فاصله حقوق کارکنان با نرخ واقعی تورم بیشتر میشود و این موضوع مشکلات معیشتی جدی برای همه ایجاد کرده است». به گفته او، بخش قابل توجهی از خواستههای نیروهای اورژانس حقطلبانه و منطقی است اما در اختیار دستگاه اجرایی نیست و نیازمند تغییرات ساختاری در سطح دولت و مجلس است: «ما تابع نظام پرداخت هماهنگ هستیم و حتی وزیر هم امکان تغییر مستقیم در احکام کارگزینی کارکنان دولت را ندارد. برخی دستگاههای نیمهدولتی یا عمومی مثل شهرداریها یا آب و فاضلاب سازوکار متفاوتی دارند، اما ما چنین اختیاری نداریم». در پاسخ به ادعاهایی درباره کمتربودن حقوق نیروهای عملیاتی نسبت به نیروهای اداری، او این موضوع را نیازمند بررسی دقیق میداند و میگوید: «نمیتوان خارج از چارچوب حکم کارگزینی مقایسه کرد. ممکن است یک فرد با سابقه دو سال حکم ۱۵ میلیون داشته باشد و با اضافهکاری به حدود ۳۰ میلیون برسد، اما فرد دیگری با ۲۵ سال سابقه، به طور طبیعی حکمی حدود ۳۰ میلیون دارد و مجموع دریافتیاش بیشتر میشود. عوامل سابقه، مدرک تحصیلی، وضعیت تأهل و تعداد فرزندان همگی تأثیرگذارند. این تفاوتها ناعادلانه نیست؛ گرچه میپذیریم که سطح حقوق برای همه پایین است». غلامی درباره کاهش تعداد پایگاههای فعال اورژانس در سالهای اخیر هم توضیح میدهد: «مطابق قانون ارتقای بهرهوری، ساعت کار نیروهای بالینی باید نصف شود. در نتیجه، برای اداره دو پایگاه با نیروهای مشمول این قانون، عملا توان عملیاتی فقط برای یک پایگاه باقی میماند. به دلیل مطالبه گسترده اجرای قانون ارتقای بهرهوری و اجرای تدریجی آن برای حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر از پرسنل، تعداد آمبولانسهای فعال کاهش یافت». عامل مهم دیگری که او به آن اشاره کرد، شرایط دشوار زندگی در تهران است که باعث شده بسیاری از نیروهای غیربومیِ شرکتی امکان ادامه کار در پایتخت را نداشته باشند. به گفته معاون توسعه اورژانس تهران، تعطیلی پایگاهها رسمی نبوده و ساختمانها همچنان ثبتشده و فعال هستند، اما برخی بهجای آمبولانس با موتورلانس اداره شدهاند: «با اجرای طرح ضربتی و اخذ مجوزهای لازم، روند فعالسازی پایگاههای غیرفعال آغاز شده است. در چند روز گذشته حدود ۱۰ تا ۱۲ پایگاه دوباره وارد چرخه عملیاتی شدهاند و امیدواریم در یک ماه آینده همه پایگاهها به فعالیت کامل بازگردند». غلامی امیدوار است دولت و مجلس در موضوعاتی مانند ترمیم حقوق و اصلاح احکام بازنشستگی، اقدامات اساسی انجام دهند: «مجموعه اورژانس نیز در حد توان در مسیر بهبود شرایط نیروی انسانی حرکت میکند».
میخواهند صدایشان شنیده شود
اورژانس تهران در شرایط بحرانی قرار دارد و نیروهای عملیاتی با مشکلات متعددی مواجهاند که بر کیفیت خدمات و امنیت جان مردم تأثیر مستقیم گذاشته است. فشار کاری شدید ناشی از کمبود نیرو و تعطیلی پایگاهها، فرسودگی ناوگان و مهاجرت نیروهای غیربومی باعث شده مأموریتها بهشدت فشرده شود و خطای انسانی و درگیری با خانواده بیماران افزایش یابد. در کنار این، نیروهای معترض به وضعیت معیشتی و مدیریتی، بهجای شنیدهشدن، با برخوردهای قهری، تغییر پایگاهها، قطع حق و حقوق، مرخصی اجباری و حتی اخراج مواجه شدهاند. همچنین، فقدان سازوکارهای شایستهسالاری و رتبهبندی، نابرابری در پرداخت کارانه و انتصابات غیرتخصصی، زمینه نارضایتی و کاهش انگیزه کارکنان را فراهم کرده است. تلاشهای نیروهای صنفی برای اصلاح ساختار و اجرای قوانین موجود، تاکنون با کمترین نتیجه ملموس و عمدتا با فشار تنبیهی مواجه شده است. این وضعیت، نهتنها رفاه و انگیزه کارکنان اورژانس را تهدید میکند، بلکه پیامدهای جدی بر ایمنی و کیفیت خدمات اورژانسی در پایتخت دارد و اصلاح ساختاری، حفظ نیروی موجود و پاسخگویی مدیریت، ضروری به نظر میرسد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.