انتشار سند جدید امنیت ملی آمریکا با احیای دکترین مونرو؛
جنگ اقتصادی با چین و پیشبینی احتضار اروپا
کاخ سفید سرانجام از «سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵» رونمایی کرد؛ متنی ۳۳ صفحهای که میتوان آن را «دکترین مونرو برای قرن بیستویکم» نامید. در این نقشه راه، دونالد ترامپ با اعلام پایان مماشات با چین و نادیده گرفتن حساسیتهای اروپا، بر «استقلال اقتصادی آمریکا» و «تسلط مطلق بر نیمکره غربی» تاکید کرده و همزمان هشداری صریح به تهران فرستاده است: امنیت تنگه هرمز خط قرمز است.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
آمریکا در سالهای آینده نمیخواهد پلیس جهان باشد اما ارباب بلامنازع نیمکره غربی باقی خواهد ماند. این خلاصه صریحترین سند امنیت ملی تاریخ معاصر آمریکاست که در آن ترامپ ضمن تحقیر متحدان اروپایی و اعلام جنگ اقتصادی با پکن، مدعی شده است که عملیات «چکش نیمهشب» و حملات اسرائیل، آسیب جدی به زیرساختهای موشکی و هستهای جمهوری اسلامی وارد کرده است.
انتشار سند راهبرد امنیت ملی که معمولا یک بار در هر دوره ریاستجمهوری رخ میدهد، این بار با تأخیر و البته با لحنی متفاوت منتشر شد؛ سندی که روی خروجی سایت کاخ سفید قرار گرفت، بیش از آنکه یک متن دیپلماتیک باشد، بیانیهای ایدئولوژیک از جهانبینی دولت دوم ترامپ است. در مرکز این استراتژی، بازگشت به مفهومی قدیمی اما بهروزشده قرار دارد: «دکترین مونرو». همانطور که جیمز مونرو، پنجمین رئیسجمهور آمریکا و از بنیانگذاران این کشور، در سال ۱۸۲۳ هر گونه دخالت اروپا در قاره آمریکا را ممنوع کرد، ترامپ نیز در سال ۲۰۲۵ با نبش قبر این سیاست، خطونشان کشیده است که ایالات متحده باید بتواند در هر زمان و مکانی در نیمکره غربی حضور داشته باشد و دخالتهای بدخواهانه خارجی را تحمل نخواهد کرد.
یکی از جنجالیترین بخشهای این سند، ارزیابی واشنگتن از وضعیت امنیتی خاورمیانه است. دولت آمریکا با لحنی پیروزمندانه مدعی شده که «توان نظامی و نفوذ منطقهای حکومت ایران به پایینترین حد خود رسیده است». طبق ادعای این سند، ترکیبی از «واکنش نظامی اسرائیل به حملات ۷ اکتبر» و «عملیات ارتش آمریکا موسوم به چکش نیمهشب در ژوئن ۲۰۲۵»، بخش درخور توجهی از زیرساختهای هستهای، موشکی و شبکه منطقهای ایران را نابود کرده است. واشنگتن معتقد است «حذف رهبران حماس و حزبالله و حملات مستقیم به تاسیسات نظامی ایران، زمینه را برای کاهش تنشها و آتشبس احتمالی در غزه فراهم کرده است».
با وجود این ارزیابی، واشنگتن همچنان ایران را «عامل اصلی بیثباتی» میداند و خط قرمزی پررنگ برای امنیت انرژی ترسیم کرده است. در این سند تصریح شده «حفظ امنیت تنگه هرمز» یکی از منافع حیاتی و غیرقابل چشمپوشی آمریکاست و واشنگتن اجازه نخواهد داد منابع انرژی خلیج فارس به دست دشمنان بیفتد یا جریان آزاد کشتیرانی در این آبراه راهبردی تهدید شود.
چین؛ جنگ قدرت در کابینه
در قبال پکن، زبان سند تند و بیپرده است، اما پشت پرده این کلمات، جنگ قدرتی در کابینه ترامپ جریان داشته است. گزارشها نشان میدهد انتشار این سند به دلیل اختلاف نظر شدید میان تندروها و اسکات بسنت، وزیر خزانهداری، با تاخیر انجام شد. بسنت که درگیر مذاکرات تجاری حساس با چین است، تلاش کرد لحن سند را نرمتر کند تا راهها برای توافق بسته نشود. با این حال، خروجی نهایی همچنان تهاجمی است. دولت ترامپ رسما اعلام کرده سه دهه خوشبینی و اشتباه محاسباتی درباره چین به پایان رسیده و اکنون زمان «بازآرایی کامل» روابط است. آمریکا معتقد است چین ثروتمند شد، اما این ثروت را فقط برای منافع خودش و علیه آمریکا به کار گرفت، در حالی که نخبگان سیاسی واشنگتن یا خواب بودند یا در پیشبرد این روند کمک کردند.
استراتژی جدید بر دو پایه استوار است: اول، «عمل متقابل» در اقتصاد با هدف احیای استقلال اقتصادی آمریکا؛ و دوم، مهار نظامی در آسیا. واشنگتن هشدار داده که چین با صادرات ارزان به کشورهای در حال توسعه (که حالا چهار برابر صادراتش به آمریکاست) در حال تسلط بر زنجیرههای تامین جهانی است. برای مقابله، آمریکا قصد دارد با سرقت مالکیت فکری، یارانههای صنعتی پکن و صادرات مواد اولیه فنتانیل مبارزه کند. در بعد نظامی، سند بسیار جزئیتر شده و تاکید میکند که آمریکا باید برتری نظامی خود را در «زنجیره اول جزایر» حفظ کند و با بازسازی نیروی دریایی، مانع تسلط پکن بر دریای چین جنوبی شود. اگر چین بر این آبراه مسلط شود، میتواند بر تجارت جهانی عوارض ببندد.
اروپا؛ پیشبینی نابودی تا ۲۰ سال آینده
شاید شوکهکنندهترین بخش برای متحدان سنتی آمریکا، نگاه تحقیرآمیز و آخرالزمانی ترامپ به اروپاست. سند امنیت ملی ۲۰۲۵، با صراحتی بیسابقه پیشبینی کرده که اگر روندهای فعلی ادامه یابد، قاره سبز تا ۲۰ سال دیگر یا کمتر، «تشخیصناپذیر» خواهد بود و عملا محو میشود. دولت ترامپ، اتحادیه اروپا و نهادهای فراملی را متهم کرده که با سیاستهای مهاجرتی غلط، کاهش شدید نرخ زادوولد و تضعیف حاکمیت ملی، هویت این قاره را نابود کردهاند. واشنگتن حتی پا را فراتر گذاشته و اعلام کرده قصد دارد برای ترویج «هویت غربی» در اروپا مداخله کند؛ اقدامی که خشم برلین را برانگیخت. یوهان وادفول، وزیر امور خارجه آلمان، بلافاصله واکنش نشان داد و گفت اروپا برای اداره خودش نیازی به نصیحت خارجی ندارد. ترامپ همچنین رهبران اروپایی را متهم کرده که با داشتن «انتظارات غیرواقعی از جنگ اوکراین» و زیر پا گذاشتن اصول دموکراسی برای سرکوب مخالفان، مانع برقراری صلح شدهاند.
دژ آمریکا
در نهایت، قلب این استراتژی به داخل آمریکا باز میگردد. ترامپ امنیت مرزی را «رکن اصلی امنیت ملی» دانسته و با ادبیاتی بیسابقه به جنگ مهاجرت رفته است. سند تصریح میکند که «دوران مهاجرت گسترده باید پایان یابد»، چون باعث محدود شدن منابع داخلی، افزایش خشونت و جرم، اختلال در بازارهای کار و تضعیف انسجام اجتماعی شده است. اما ماجرا فراتر از مرزهاست؛ این سند وارد جنگ فرهنگی شده و صراحتا از لزوم بازگشت به «ارزشهای سنتی و مسیحی» سخن میگوید. دولت آمریکا رسما اعلام کرده خواهان «خانوادههای قوی و باورمند به ارزشها و اصول سنتی و محافظهکارانه» است که فرزندان سالم پرورش میدهند و کشوری میخواهد که «افتخارات گذشته و قهرمانان خود را گرامی بدارد». برای اجرایی کردن این ایده، سند خواستار «حضور مناسبتر گارد ساحلی» نهفقط برای مقابله با قاچاق مواد مخدر، بلکه برای جلوگیری از هر گونه «مهاجرت ناخواسته» و کنترل مسیرهای دریایی است. ترامپ در یادداشت مقدماتی، این سند را نقشهای برای تضمین این میداند که آمریکا همچنان «بزرگترین ملت تاریخ بشر» باقی بماند.
آخرین اخبار جهان را از طریق این لینک پیگیری کنید.