نگاهی به سختگیری اعمال تحریم علیه ایران در مقایسه با دیگر کشورها
همه برابرند، اما نه در ترازوی تحریم فناوری
دسترسی به فناوریهای پیشرفته برای همه کشورها یکسان نیست. تحریمهای بینالمللی، بهویژه از سوی ایالات متحده، باعث شدهاند که برخی کشورها، از جمله ایران، با محدودیتهای جدی در زمینه فناوری مواجه شوند. برای مثال، شرکتهای آمریکایی مانند گوگل و اپل به دلیل تحریمهای اعمالشده توسط دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (OFAC)، از ارائه خدمات به کاربران ایرانی خودداری میکنند

به گزارش گروه رسانهای شرق،
دسترسی به فناوریهای پیشرفته برای همه کشورها یکسان نیست. تحریمهای بینالمللی، بهویژه از سوی ایالات متحده، باعث شدهاند که برخی کشورها، از جمله ایران، با محدودیتهای جدی در زمینه فناوری مواجه شوند. برای مثال، شرکتهای آمریکایی مانند گوگل و اپل به دلیل تحریمهای اعمالشده توسط دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (OFAC)، از ارائه خدمات به کاربران ایرانی خودداری میکنند. این محدودیتها شامل سرویسهایی مانند Google Play، Google App Engine و ChatGPT میشود. در مقابل، کشورهایی مانند چین و عراق، با وجود تحریمهای مشابه، توانستهاند در برخی حوزههای فناوری با شرکتهای بینالمللی همکاری کنند. برای نمونه، شرکتهای چینی مانند هواوی با وجود محدودیتهای صادراتی، همچنان در بازارهای جهانی فعالیت دارند. این تفاوت در اعمال تحریمها و تأثیرات آنها بر کشورهای مختلف، سؤالاتی را درباره عدالت و کارایی این سیاستها مطرح میکند. چرا برخی کشورها با وجود تحریمها میتوانند به فناوریهای پیشرفته دسترسی داشته باشند، درحالیکه دیگران کاملا از این دسترسی محروماند؟
کشورهایی که نمیتوانند با ایران در حوزه فناوری همکاری کنند
تحریمهای فناورانه علیه ایران عمدتا تحت نظر نهادهایی مانند OFAC وزارت خزانهداری آمریکا و اتحادیه اروپا اعمال میشوند. این تحریمها منجر به محدودیت همکاری شرکتهای فناوری با ایران شدهاند، حتی در مواردی که تسهیلات یا مجوزهای خاصی مانند GL D-1, D-2 وجود دارد. در جدول زیر برخی از کشورهایی که قانونا یا عملا نمیتوانند در حوزه فناوری با ایران همکاری کنند، به همراه دلیل، شرکتهای درگیر و استثناهای احتمالی آمده است.( جدول شماره 1)
در کنار تحریمهای گسترده فناوری، وزارت خزانهداری آمریکا (OFAC) برای کاهش فشار بر کاربران عادی، دو مجوز عمومی محدود صادر کرده که مختص ایران هستند:
GL D-1 (General License D-1): این مجوز اجازه میدهد برخی خدمات ارتباطی پایه مثل ایمیل، پیامرسان، تماس صوتی و تصویری، مرورگرهای وب و اپلیکیشنهای ساده گفتوگو در اختیار کاربران ایرانی قرار گیرد. هدف از این مجوز، حمایت از جریان آزاد اطلاعات بین مردم است نه دولتها.
GL D-2 (General License D-2): این مجوز گستره بیشتری دارد و به توسعهدهندگان نرمافزار اجازه میدهد ابزارهایی مانند SDK، پلتفرمهای کدنویسی، آموزش برنامهنویسی، ابزارهای ابری محدود، و دسترسی به خدمات SaaS خاص را به کاربران ایرانی ارائه کنند.
یکی میسوزد، یکی میپزد
جدول بالا نشان میدهد که گرچه ایران تنها کشوری نیست که با تحریمهای فناورانه مواجه است، اما عمق و گستردگی تحریمهای اعمالشده بر ایران، در مقایسه با سایر کشورها، کمنظیر است. آمریکا بهعنوان بازیگر اصلی تحریم، از طریق دفتر کنترل داراییهای خارجی (OFAC)تقریبا تمامی همکاریهای فناورانه شرکتهای آمریکایی با ایران را ممنوع کرده است. حتی شرکتهایی که به لحاظ فنی میتوانند از مجوزهایی مانند GL D-1 یا D-2 استفاده کنند، به دلیل ترس از عواقب حقوقی یا آسیب به اعتبار برند، از تعامل با کاربران ایرانی خودداری میکنند. در مقابل، کشورهایی مانند چین یا عراق اگرچه در برخی حوزهها مشمول تحریماند، اما همچنان فضای همکاری فناورانه و سرمایهگذاری خارجی در آنها باز است. برای مثال، شرکتهایی چون SAP یا Oracle در عراق فعالاند، و برندهای بزرگی مانند Tesla و Apple، حتی در بازار تحت فشار چین، همچنان حضور پررنگ دارند.
اتحادیه اروپا نیز با وجود برخی تحریمها، سیاست فناورانهاش را به شکلی اعمال میکند که تحریم بهصورت موردی و هدفمند باشد، نه فراگیر و کور. این تفاوت باعث شده ایران در عمل به یکی از منزویترین نقاط جغرافیای دیجیتال جهان تبدیل شود؛ جایی که بسیاری از شرکتها حتی تمایلی به بررسی امکان همکاری ندارند. این تحلیل نشان میدهد که تحریم، برخلاف ظاهر رسمی و متوازن آن، در اجرا بهشدت نابرابر و وابسته به زمینه سیاسی و اقتصادی هر کشور است و در مورد ایران، بیش از آنکه با قواعد تجاری سنجیده شود، تابع فشارهای سیاسی و فضای عمومی روابط بینالملل است.
شدت تحریم فناوری: ایران در برابر سایر کشورها
گرچه تحریمهای فناورانه در ظاهر تابع یک منطق حقوقی بینالمللی هستند، اما در عمل، شدت و تأثیر آنها بر کشورهای مختلف تفاوت قابل توجهی دارد. این تفاوت از عواملی چون حجم بازار، موقعیت ژئوپلیتیکی، تعامل اقتصادی با غرب، و حتی اعتبار بینالمللی نشئت میگیرد. برای مثال، ایران با شدیدترین نوع تحریم فناوری مواجه است؛ شرکتهای آمریکایی و حتی بسیاری از شرکتهای غیرآمریکایی، نهتنها اجازه همکاری تجاری ندارند، بلکه خدمات عمومی (مثل API، فضای ابری، پلتفرمهای توسعه) را نیز مسدود کردهاند. از طرف دیگر، چین با وجود تحریمهای صادراتی آمریکا در حوزههای خاص مانند نیمههادیها یا هوش مصنوعی، همچنان پذیرای سرمایهگذاری شرکتهایی مثلTesla،Apple و Intel است. در مورد عراق، تحریمها اغلب مالی هستند، و شرکتهای فناوری بزرگ مانند Oracle،Huawei و SAP بدون مانع جدی فعالیت میکنند. روسیه نیز با تحریمهایی پس از حمله به اوکراین مواجه شد، اما هنوز راههایی برای دسترسی به سرویسهای جهانی دارد. تنها در مواردی خاص، مانند خدمات CDN یا زیرساخت ابری، محدودیتهایی جدی اعمال شده است. جدول شماره 2 نشان میدهد که شدت و دامنه تحریمهای فناورانه علیه کشورهای مختلف یکسان نیست. درحالیکه ایران با شدیدترین نوع تحریم فناوری روبهروست و دسترسی به بسیاری از خدمات پایهای نیز برای آن محدود شده، کشورهایی مانند چین و عراق همچنان امکان همکاری رسمی با شرکتهای بینالمللی را دارند.
چرا شدت تحریمهای فناوری علیه ایران بیشتر است؟
تحریمهایی که شرکتهای فناوری جهانی علیه ایران اعمال کردهاند، به طور محسوسی از شدت بیشتری نسبت به دیگر کشورهای تحریمشده برخوردارند. این شدت نهتنها ناشی از فهرست تحریمهای رسمی آمریکا یا اتحادیه اروپاست، بلکه حاصل تلاقی چهار عامل اصلی است:
۱. تحریمهای اولیه (Primary Sanctions): برخلاف بسیاری از کشورها که فقط با تحریمهای ثانویه مواجهند، ایران از دهه ۱۳۵۸ تحت تحریمهای اولیه خزانهداری آمریکا (OFAC) قرار دارد. این نوع تحریمها به طور مستقیم، هرگونه تعامل مالی، تجاری یا فناورانه شرکتهای آمریکایی با ایران را ممنوع میکند؛ حتی اگر شرکت خارج از آمریکا باشد، اما از فناوری آمریکایی استفاده کند.
۲. قرارگرفتن در لیست SDN: بسیاری از نهادهای کلیدی در ایران، از جمله بانکها، نهادهای آموزشی و زیرساختی، در لیست (SDN) (اشخاص تحریمشده خاص) قرار دارند. این موضوع باعث میشود که همکاری با ایران برای شرکتها نهتنها پرریسک، بلکه از نظر حقوقی غیرممکن باشد.
۳. نبود سیستم بانکی قابل اتصال: به دلیل تحریمهای مالی و خروج ایران از FATF، حتی در مواردی که تعامل با ایران از نظر تئوریک ممکن باشد، در عمل پرداخت، لایسنس، و تراکنش مالی امکانپذیر نیست. شرکتهایی مانند Google یا Adobe برای ثبت کاربر، نیاز به پرداخت امن دارند که برای ایران مسدود است.
۴. هزینه شهرت (Reputational Risk): برای بسیاری از شرکتها، همکاری با ایران مساوی است با ترس از واکنش سیاسی، رسانهای و حتی کاربران دیگر. در مواردی مثل GitHub یا OpenAI، حتی زمانی که مجوزهای عمومی برای ارائه خدمات به کاربران ایرانی صادر شد GL D-1، D-2، باز هم به دلیل نگرانی از تبعات احتمالی، خدمات را محدود نگه داشتند. در کنار این عوامل، باید توجه داشت که ساختار سیاست خارجی ایران و سطح تنش با غرب، نقش مهمی در سختگیری شرکتهای فناوری ایفا کرده است. درحالیکه کشورهایی مانند روسیه، چین یا حتی عراق در سطح بینالمللی فضاهای مذاکره و همکاری حفظ کردهاند، وضعیت ایران با ابهام حقوقی و امنیتی همراه بوده است و این یعنی شرکتها معمولا ترجیح میدهند با ایران کار نکنند، حتی وقتی میتوانند.
روایت شرکتها: وقتی سکوت از ریسک عاقلانهتر است
در برخورد با ایران، بسیاری از شرکتهای فناوری جهانی راهی را انتخاب کردهاند که از نظر حقوقی سادهترین است: سکوت و عدم سرویسدهی کامل. حتی در مواردی که مجوزهای عمومی مثل GL D-1 یا D-2 اجازه ارائه برخی خدمات ارتباطی و توسعهای را میدهد، شرکتها به دلیل ترس از پیامدهای سیاسی، حقوقی یا رسانهای ترجیح دادهاند ایران را به طور کامل کنار بگذارند. برای مثال در سال ۲۰۱۹، شرکت GitHub در اقدامی گسترده دسترسی کاربران ایرانی، سوری و کره شمالی به مخازن خصوصی را مسدود کرد. با اینکه در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد خدمات عمومی مجددا فعال شدهاند، بسیاری از توسعهدهندگان ایرانی هنوز هم از محدودیتهای غیررسمی گزارش میدهند (GitHub Blog, 2019 & 2021) . شرکت OpenAI در سال ۲۰۲۴، دسترسی به ChatGPT را برای کاربران ایرانی، روسی و چینی محدود کرد، با این استدلال که پایبند به تحریمهای دولت آمریکا است. اما در عمل، برخی کاربران از بازشدن مقطعی دسترسی خبر دادند، بدون توضیح رسمی از سوی شرکت(BankInfoSecurity, 2024) . Google، در سالهای مختلف دسترسی به سرویسهایی مانند Firebase، Google Play، Google Cloud و Google App Engine را محدود کرده و حتی وقتی مجوز D-2 امکان ارائه برخی خدمات را فراهم کرد، تغییری در سیاست عملی شرکت ایجاد نشد. Adobe با وجود تقاضاهای متعدد از سوی کاربران و توسعهدهندگان ایرانی، در سال ۲۰۱۹ تمام حسابهای ایرانی را به دلیل تحریم مسدود کرد و هنوز هم اجازه ساخت اکانت از ایران را نمیدهد؛ حتی برای خدمات رایگان مانند Adobe Reader. در مقابل، همین شرکتها با کشورهایی مانند چین یا روسیه رویکرد متفاوتی دارند. در مورد چین، اگرچه تحریمهایی بر صادرات نیمههادی و هوش مصنوعی اعمال شده، ولی برندهایی چون Apple، Microsoft، Tesla و Oracle به فعالیت خود در این کشور ادامه دادهاند. در مورد روسیه، با وجود تحریمهای سنگین از سال ۲۰۲۲، بسیاری از سرویسها فقط در سطح زیرساخت دچار محدودیت شدهاند.
استثناها و فضای خاکستری: آیا همه چیز ممنوع است؟
یکی از پیامدهای اصلی تحریمهای گسترده و اجرای نامتقارن آنها، ایجاد یک فضای مبهم و خاکستری است؛ فضایی که در آن، نه شرکتها دقیقا میدانند چه چیزی مجاز است و نه کاربران مطمئناند چه چیز غیرقانونی.
کاربران: سرگردان میان VPN، هویت جعلی و امید مقطعی
برای کاربران ایرانی، تجربه دسترسی به سرویسهای فناوری شبیه بازی شانسی است. یک روز ChatGPT بدون فیلتر باز میشود، روز دیگر اکانت Adobe ناگهان غیرفعال میشود. این ناپایداری باعث شده بسیاری از کاربران به استفاده از VPN، اکانتهای با شماره خارجی، و مسیرهای غیررسمی روی بیاورند نه از روی تخلف، بلکه برای انجام فعالیتهایی که در دیگر کشورها «حق بدیهی» تلقی میشود.
شرکتها: میان قانون و ترس از مجازات
شرکتهایی مثل GitHub، Google یا Zoom گاهی با وجود صدور مجوز رسمی از دولت آمریکا (مثلا GL D-2 برای خدمات ارتباطی)، باز هم از ارائه خدمات به کاربران ایرانی خودداری میکنند. دلیل؟ نه الزام حقوقی، بلکه ترس از هزینه برند، شکایت رسانهای و نبود تفسیر واضح از قانون است. درواقع، امنیت حقوقی برای این شرکتها فقط در «عدم تعامل مطلق» نهفته است.
استثناهایی که کمتر شناخته شدهاند
ایران، از نظر قانونی، همچنان به برخی خدمات دسترسی دارد مثلا:
امکان استفاده از خدمات پیامرسان و آموزش آنلاین بر اساس GL D-1
دسترسی به GitHub Public Repositories طبق بازگشایی سال ۲۰۲۱
امکان استفاده از برخی APIهای غیرتجاری
چون این اطلاعات بهخوبی در داخل و خارج منتشر نمیشود، کاربران در عمل مانند کشور کاملا تحریمشده عمل میکنند. نتیجه؟ رشد بازار سیاه، خطر نشت اطلاعات، وابستگی به واسطه، و کاهش امنیت دیجیتال.
نابرابری دیجیتال، سیاست پنهان فناوری
یکی از تفاوتهای اساسی تحریمهای فناوری علیه ایران با سایر کشورها، میزان فشار مستقیم بر کاربران عادی اینترنتی است. در بسیاری از کشورها که تحت تحریمهای بینالمللی قرار دارند -از جمله روسیه، چین، سوریه یا حتی کره شمالی- تحریمها معمولا متوجه نهادهای دولتی، نظامی یا صنایع حساس هستند. اما در مورد ایران، دامنه تحریمها بهگونهای گسترده شده که کاربران عادی، دانشجویان، برنامهنویسان، و حتی استارتاپهای کوچک نیز از دسترسی به بسیاری از خدمات پایه دیجیتال محروم شدهاند. برای مثال:
کاربران ایرانی در سالهای اخیر بارها از GitHub، Google Cloud، Figma، ChatGPT، Adobe و سایر پلتفرمها بهصورت کامل بلاک شدهاند؛ نه بهدلیل تخلف، بلکه صرفا بهدلیل موقعیت جغرافیایی یا IP
این در حالی است که کاربران روسیه با وجود جنگ اوکراین، همچنان به بسیاری از این سرویسها از جمله GitHub و Amazon Web Servicesدسترسی دارند.
در چین، با وجود تنش با غرب و تحریمهای گسترده صادراتی، شرکتهای بزرگی مانند Apple، Microsoft و حتی Tesla هنوز فعال هستند و کاربران چینی به نسخههای بومی یا محدودشده بسیاری از سرویسها دسترسی دارند.
این تفاوت در عمل، نوعی فشار دیجیتال فراگیر ایجاد میکند که عملا ایران را از اکوسیستم جهانی فناوری جدا کرده. نهتنها دولت بلکه کاربران عادی نیز قربانی یک نوع حذف دیجیتال چندلایه شدهاند؛ ترکیبی از تحریم دولتی، خودتحریمی شرکتها، و نبود زیرساخت جایگزین. تحریمهای فناورانه علیه ایران، دیگر فقط یک سیاست امنیتی نیستند بلکه زبان نابرابری دیجیتال در جهان امروزند. در دنیایی که فناوری به بستر آموزش، اشتغال، سلامت و توسعه تبدیل شده، بستن درهای دیجیتال به روی یک کشور، یعنی محرومسازی نسلهایش از آینده. شرکتهای فناوری، حتی در جایی که قانونا اجازه دارند خدماتی ارائه دهند، از ایران چشمپوشی میکنند نهفقط بهخاطر قانون، بلکه بهخاطر ترس، ابهام و فقدان چارچوب روشن. در چنین فضایی، آنچه بیش از همه تهدید میشود، فقط دسترسی به اپلیکیشن یا سرویس نیست؛ بلکه حق توسعه، مشارکت و حق دیدهشدن در جهان دیجیتال است.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.