قلعه نویی گرفتار بحران اعتماد
سرمربی تیم ملی فوتبال همچنان اعتقاد دارد که انتقادها از او و عملکردش به این خاطر است که او نتیجه نگیرد و تیم ملی تا به امروز توانسته انتظارات را برآورده کند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
امیر قلعهنویی حتی زمانی که ترازوی انصاف، حق را به منتقدانش میدهد، باز هم فرار رو به جلو را به قبول اشتباهاتش ترجیح میدهد و تلاش میکند مخالفانش را به سکوت وادارد.
او در گذشته و پیش از سرمربیگری تیم ملی هم از همین شیوه استفاده میکرد؛ چه زمانی که سرمربی استقلال بود و چه در زمانی که هدایت تیمهای گلگهر و سپاهان را بر عهده داشت. آخرین واکنش قلعهنویی به انتقادها بر اساس همین سیاست بود.
اینکه هر کسی علاقهای به چشیدن طعم تلخ انتقادها ندارد واقعیتی کتمانناپذیر است اما حداقل کاری که میتوان در زمان هجمهها و انتقادها کرد، پذیرفتن بخش منصفانه آن است. مروری بر صحبتهای قلعهنویی که پس از بازی با «کیپ ورد» انجام داد، نشان می دهد او تصمیمی برای اینکه حتی بخشی از انتقادها را بپذیرد ندارد: «خیلی از دوستان هم دنبال این هستند در بازی دوستانه نتیجه نگیریم تا حمله کنند اما فلسفه ما برای این است که در بازیهای دوستانه از لحاظ ساختار دفاع و حمله، نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنیم.»
قلعهنویی باید قبول کند همانقدر که نتایج تیم ملی برای او مهم است، برای منتقدانش هم اهمیت دارد و اینگونه نیست که هر کسی از او و عملکردش ایراد گرفت، با شکست تیم ملی بر طبل شادانه خواهد کوبید. بازی ایران مقابل «کیپورد» نگرانکننده بود. قطعا این تیم جزو سه چهار تیم ضعیف جام جهانی خواهد بود؛ اما تیم ملی مقابل این تیم هم مجبور شد در یک سوم دفاعیاش تجمع کند؛ انگار که حریفش یکی از تیمهای مطرح دنیا است.
بارها به قلعهنویی برخی از این نکات و انتقادها یادآوری شد؛ اما گویا سرمربی تیم ملی به گوش خود سپرده که این نظرات را نشنیده بگیرد و حالا نتیجه نشنیدن این انتقادها، عدم شناخت ترکیب اصلی است. هیچگاه سابقه نداشته در ۲ سال و اندی این تعداد بازیکن به تیم ملی دعوت شوند؛ با این حال قلعهنویی همچنان راهحلی برای گرههای ذهنی خود پیدا نکرده و به یک ترکیب ثابت نرسیده است.
مجید حسینی جایی در تفکرات قلعهنویی نداشت؛ اما به یکباره برای تورنمنت چهارجانبه العین از او دعوت میشود و عجیبتر اینکه به عنوان بازیکن اصلی هم به میدان میرود. این تصمیم نشان میدهد سرمربی تیم ملی هنوز نتوانسته معمای خط دفاعی تیم ملی را حل کند.
نمونه دیگری که میتوان پیرامون این موضوع عنوان کرد، نحوه دعوت دانیال اسماعیلیفر به تیم ملی است. این بازیکن به دلیل مصدومیت صالح حردانی برای بازی با روسیه و تانزانیا به تیم ملی شد؛ اما حالا مهره ثابت قلعهنویی در سمت راست خط دفاعی شده است. آیا اگر حردانی دچار مصدومیت نمیشد، الان اسماعیلیفر در تیم ملی بود؟
فقط ۷ ماه تا آغاز جام جهانی باقی مانده و در این مدت کم، قلعه نویی باید نگاهی نو به تیم ملی بیندازد و حداقل فکر دوران پس از این رقابتها هم کند که میتواند برای خودش تلخ و گزنده باشد و شاید تا سالها از او به عنوان مسبب ناکامی تیم ملی یاد شود. تاریخ فوتبال ایران مملو از این یادآوریها بوده و حتی هنوز هم بسیاری اعتقاد دارند اگر ایویچ در جام جهانی ۹۸ سرمربی تیم ملی میماند این تیم میتوانست به دور بعدی صعود کند. حتی درباره اینکه جلال طالبی مدیریت رختکن تیم ملی را در آن دوران از دست داده بود هم صحبت میشود.
آقای قلعهنویی، به هواداران تیم ملی و منتقدان حق بدهید نگران این تیم باشند. جام جهانی به تلاشی بیش از این نیاز دارد؛ به این رقابتها تنها نباید به عنوان تجربه یک موقعیت جذاب نگاه کرد. تیم ملی متعلق به هر کسی است که ملیت ایرانی را یدک میکشد؛ بنابراین نمیتوان به منتقدان گفت که حق انتقاد ندارند. سیاست ذاتی رسانهها نیز حمایت از تیم ملی است؛ اما لزوما این حمایت نباید فقط تعریف و تمجید باشد و در مواقعی که این تیم در مسیر اشتباهی گام برمیدارد رسانه باید زنگ خطر را به صدا دربیاورد.
برای جبران اشتباهات، هنوز هم زمان است؛ به شرط اینکه از آن به بهترین نحو استفاده شود. قلعهنویی حداقل به خاطر خودش و اینکه شانس موفقیت خود را در جام جهانی بیشتر کند برای یکبار و بدون هیچ موضعگیری، انتقادها را مرور و از آنها برای رفع ایرادهای تیم ملی که میتواند ترکیب تیم ملی یا تفکرات تاکتیکیاش باشد، استفاده کند. قطعا مردم بهترین کسانی هستند که میتوانند در خصوص تیم ملی و عملکرد قلعهنویی نظر بدهند و نیازی نیست که مدام منتقدان و نیتشان را زیر سوال برد.
آخرین اخبار ورزش را از طریق این لینک پیگیری کنید.