درباره آردا؛ ستاره ترکیهای رئال مادرید
استعداد، ورشکستگی، رویابافی، رئال مادرید. اینها خلاصه زندگی هافبک تیم ملی ترکیه و رئال مادرید هستند.

به گزارش گروه رسانهای شرق ؛ آردا گولر هفته قبل به عنوان یکی از بازیکنان اصلی رئال مادرید برابر باسلونا به میدان رفت و جایگزین رودریگو در ترکیب اصلی شد. الکلاسیکوی برگشت لالیگای ۲۰۲۵ - ۲۰۲۴ بیستمین بازی او به عنوان بازیکن اصلی در ۱۱۴ بازی برای تیم مادریدی بود. سرجیو لوپز در روزنامه اسپانیایی AS مینویسد: هفتم ژوئیه ۲۰۲۳ همان روز که آردا برای امضای قرارداد و شرکت در مراسم معارفه به مادرید رسید، زودتر از موعد روی صحنه رفت و مدت زیادی را صرف گوشدادن به سخنرانی فلورنتینو پرس کرد. پسربچه مضطرب آن روز در الکلاسیکو به عنوان بازیکن اصلی به زمین رفت.
حدود ۷۰۰ روز
گولر نزدیک به ۷۰۰ روز بازیکن رئال مادرید بوده است. او در فصل نخست بودنش در تیم مادریدی تنها ۴۴۰ دقیقه بازی کرد و در پنج بازی (یکی در کوپا دلری و چهار بازی در لالیگا) از ابتدا به میدان رفت و از ۱۴ مسابقهای که در این فصل از ابتدا راهی میدان شده، هفت بازی از ماه فوریه به بعد بوده است. کارلو آنچلوتی درباره او گفته بود: اگر میخواهید در رئال مادرید باشید، طبیعی است که مدتی روی نیمکت بنشینید.
آردا گولر در گفتوگویی مفصل با پادکست The Players Tribune تمام زندگیاش را مرور کرد. این هافبک ترکیهای احساساتش را درباره پیوستنش به رئال مادرید، چگونگی امضای قرارداد و چگونگی سازگاریاش با شرایط جدید بیان کرد.
سیگار و پیراهن هاوایی
من با آقای کارلو آنچلوتی تماس ویدیویی داشتم. هرگز فراموش نمیکنم که شماره او روی گوشیام افتاد. او هم مثل من در تعطیلات به سر میبرد. آن لحظه آنقدر سورئال بود که بهسختی میتوانم جزئیاتش را به خاطر بیاورم اما فکر میکنم او یکی از آن پیراهنهای هاوایی را به تن داشت و عینک آفتابی زده بود و فکر میکنم حتی سیگاری هم در دستش بود. او به من گفت: «آردا! تو اینجا در رئال آیندهی خوبی خواهی داشت. شاید نه در سال اول اما فرصت درخشش را پیدا میکنی. وقتی مودریچ و کروس پیر شوند، میتوانیم تو را در خط میانی قرار دهیم. آردا! به من قول بده که به مادرید میآیی. قول بده! قول بده! قول بده!» گفتم: «البته آقا!»
او به من گفت: بهزودی دوباره صحبت خواهیم کرد.
او مراسم رونماییاش در رئال مادرید را به یاد میآورد: «مانند مراسم عروسی است. کنار پدر و مادرم نشسته بودم و وقتی مادرم شروع به گریه کرد اشکهایش را پاک کردم و گونهاش را بوسیدم. ما برای رسیدن به اینجا خیلی چیزها را فدا کرده بودیم و حالا رویای ما به حقیقت پیوست.»
«آردا، اتاقت را تمیز کن!»
«بازیکردن برای رئال مادرید واقعاً ساده است. میدانید؟ مودریچ متوجه میشود که کجای زمین هستید. وینیسیوس حتی پاس بد شما را هم خوب جلوه میدهد. قسمت سخت ماجرا یادگیری زبان اسپانیایی، سازگاری با فرهنگ و حفظ تعادل است. بنابراین خوب است که خانوادهام ماهی یک بار به دیدنم میآیند و مادرم هنوز به من میگوید اتاقم را تمیز کنم. او همیشه میگوید اگر فوتبالیست نبودم، با مشکل مواجه میشدم. خوشبختانه یخچال پر است.»
«آردا! ما نابود شدیم»
«من یک معلم ورزش به نام محمود داشتم. یک روز، وقتی ۹ سالم بود، به پدرم گفت در آکادمی گنجلربیرلیگی ثبت نامم کند. ابتدا پدرم حرفش را قبول نکرد چون آکادمی بیش از یک ساعت با ما فاصله داشت اما محمود چیزی در من دیده بود که باعث شد متقاعد شود. سپس پدرم بهیکباره راننده شد. نمیدانم چه اتفاقی افتاد اما فردای آن روز خیلی بیمقدمه به من گفت: «پسرم! ما باید مغازه را میبستیم. هر چه داشتیم از دست دادیم. نابود شدهایم.»»
جراحی قلب مادر
« هرگز تماسی تلفنی اوت ۲۰۲۲ را فراموش نمیکنم. «آردا! مادرت مشکل قلبی پیدا کرده است. او به جراحی اورژانسی نیاز دارد.» وقتی این را میشنوید، فوتبال از ذهنتان محو میشود. دنیای دور سرتان شروع به چرخیدن میکند. مادر در حالی که برای عمل جراحی آماده میشد، روی تخت بیمارستان دو گل من به کاسیمپاشا را تماشا میکرد. یکی از اعضای خانوادهام بعدا ویدیویی از من را که در حال شادی گلها و گریهکردن بودم، برایم فرستاد.
«ترسیده بودم. گریه کردم. صادقانه فکر میکردم که او خواهد مرد. روز بعد به باشگاه گفتم که در بازی بعدی بازی نخواهم کرد. برای اولین بار در زندگیام حتی نمیخواستم توپ را لمس کنم. جراحی بهخوبی پیش رفت و مادرم خوب شد. کمی بیش از دو ماه پس از عمل جراحی، یک گل والی به دیناموکیف زدم و بعد پیراهنم را بالا زدم تا نوشته زیرش را نشان دهم: «مامان! خیلی دوستت دارم.»