لحظات پس از سقوط هلیکوپتر در یک کتاب
راوی کتاب راز پرواز گفت: در فصول پایانی این کتاب ناگفتههایی از لحظات سخت و نفسگیر مفقودی هلیکوپتر شهید رئیسی بیان شده که امیدوارم خانواده شهید هیچ وقت آخر ابن کتاب را نخوانند.

به گزارش گروه رسانهای شرق؛ آیین رونمایی از کتاب راز پرواز شامل روایتهای مهدی مجاهد با قلم محمدمهدی اسلامی از چهل روز آخر عمر آیتالله رئیسی با حضور وحید یامینپور، علی بهادری جهرمی در غرفه شهید رئیسی نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.در ابتدای این برنامه مجاهد طی سخنانی با اشاره به اینکه ۳۰ اردیبهشت برای ما تحولی ایجاد کرد، گفت: این روز برای من یادآور عصر عاشورا بود زمانی که بالای سر ایشان رسیدیم و شهید شده بودند. اما بعد سخنان رهبر معظم انقلاب و تعابیر ایشان از شهید رئیسی تکلیفی برای ما ایجاد کرد که وارد عمل شویم و روایت امید آفرین داشته باشیم، چون هم نظر آقا همین بود و خود شهید رئیسی هم میگفت که ابرپروژه من امیدآفرینی در جامعه است.وی ادامه داد: کار، کار سختی بود، اما در حد توان ما رخ داد، ما صرفاً سعی کردیم موضوع را روایت کنیم و تحلیل ارائه ندهیم و امیدوارم که این کتاب آغازی برای این راه و ارائه روایتهای بیشتری از شهید رئیسی باشد.در ادامه اسلامی نویسنده کتاب با بیان اینکه عمیقاً معتقدم در میانه جنگ روایتها هستیم، گفت: وقتی به دیدار آقای مجتهد رفتیم ۲۰ روز از حادثه گذشته بود و روایتهای دشمن مظلومیت شهید رئیسی را بیشتر میکرد و به نتیجه رسیدیم که باید زود کاری قوی انجام دهیم، برنامهریزیها انجام و حدود ۷۳ ساعت مصاحبه انجام شد.وی گفت: در این کتاب آزمونهای الهی که شهید پشت سر گذاشت از جمله تهمتها، دوری کردن از پست و مقام، شجاعت و... بیان شده که همه در ۴۰ روز پایانی عمر شهید رئیسی بود. قوت کتاب نزدیکی به حادثه هست که سبب شد روایتها کمتر مخدوش شود، زیرا چند روز پس از حادثه رخ داد.
در ادامه وحید یامینپور از نزدیکان دولت شهید رئیسی با بیان اینکه آقای مجاهد برای این کار مجاهدت کرد، گفت: چند هفته قبل از شهادت آقای رئیسی آقای مجاهد از من دعوت کرد و گفت باید فعالیتهای آقای رئیسی روایت شود، از فعالیتهای داخلی و دیپلماسی و... در همین حرفها بودیم که حادثه ۳۰ اردیبهشت رخ داد و به این نتیجه رسیدیم که گاهی چقدر زود دیر میشود.یامینپور گفت: گاهی در کتاب نکاتی و روایتهایی را میبینیم که من برافروخته میشوم و ماندهام که ایشان چطور اینها را نوشته است. برخی روایتها صرفاً گزارش هستند، اما این کتاب در عین روایت بودن یک سوگنامه است، زیرا ما با آقای رئیسی فقط همکار نبودیم، بلکه مرید ایشان بودیم. همیشه از ایشان چیزهایی میدیدم که ناراحت بودیم که چرا نمیشود اینها را با مردم بازگو کرد.وی شهادت آقای رئیسی را منشأ خیر برای انقلاب دانست و گفت: همه تلاشها، مجاهدتها و بی خوابی کشیدنها و... آقای رئیسی نتایجی را در کشور به بار میآورد. ایشان از این همه تلاش به سقفی رسید که اگر آقای رئیس میخواست بیش از این موثر باشد فقط با شهادتش رخ میداد.یامینپور با اشاره به خاطرهای از روز حادثه گفت: آقای مخبر گفت: عصر روز حادثه از دفتر آقا من را خواستند و رفتم، آقا گفت: اگر ایشان به شهادت رسیده باشد، ببینید که چه حماسهای خلق خواهد شد و این را همه دیدیم. در حالی که دشمنان نظر دیگری داشتند.
سپس مجاهد درباره چرایی این روایت و بی سانسوری ها گفت: ما هم در دوران حیات و هم بعد از شهادت با یک جریان تحریف و یک جریان تخریب شهید رئیسی مواجه بودیم و برای مقابله با این جریانات چارهای جز روایت حقایق وجود ندارد و برای ما که در محضر ایشان بودیم یک تکلیف شرعی است که آنچه دیدهایم را بیان کنیم. البته به قول برخی دوستان بیان حقایق هزینه دارد، اما نباید میدان را خالی کرد ما در این یکسال روزی نبوده که شهید جمهور را نداشته باشیم و ایشان زنده است. من برخی ناگفتهها را در این کتاب فقط اشاره کردهام و ناچار بودیم و نمیشد صریح تر از این سخن گفت زیرا سعی کردیم که از برخی حریمها عبور نکنیم.وی ادامه داد: برخی نکات را خود شهید رئیسی نمیگفت و حتی نمیگذاشت ما بگوییم از این رو سعی کردیم که امانت دار باشیم. آقای رئیسی در همین چهل روز دو سفر خارجی رفت که در سفر پاکستان و چهار سفر داخلی ناگفتههای زیادی وجود دارد. برخی از روایتهای ما روایت آخرینهای شهید است آخرین زیارت و آخرین دیدار با آقا و...
مجاهد با بیان اینکه شهید رئیسی مشهد زیاد میرفت، گفت: علت این بود که مادر شهید رئیسی در مشهد بود و زندگی سادهای داشت اما آقای رئیسی اجاره نداد زندگی مادرش را به تصویر بکشند.وی ادامه داد: ایشان گاهی آخر شب به مشهد و دیدار مادر میرفت و آخر شب بازمیگشت اما در همه سفرها سر مزار پدر نمیرفت، اما در سفر آخر سر مزار پدر هم رفت و به اذعان دوستان گویا بی تاب شده بود و برداشتم این بود که این روزها متفاوت است و حرفهایی از حاج آقا میشنیدیم که از ایشان نشنیده بودیم راوی کتاب درباره حادثه سقوط گفت: آن اتفاق هنوز برای ما هم مبهم است و ابعادی از آن را دقیق نمیدانیم حال روایت این اتفاق مبهم برای مردم خیلی سخت است. خصوصا روز سی و سی و یک اردیبهشت و از خدا میخواهم خانواده شهید رئیسی صفحات آخر این کتاب را نخوانند.در ادامه علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت شهید رئیسی گفت: وقتی درباره شخصی یا موضوعی روایتگری صحبت شود، هرچقدر روایت نزدیکتر باشد، به اهداف دقیقتر اصابت میکند. آقای مجاهد و همکارانش از دهه ۹۰ شاید جزو نزدیکترین افراد به شهید رئیسی بودند. مسائل پیگیری ویژه دفتر و... در جریان همه امور بودند و طراحی، مدیریت و اجرا با این مجموعه بود. شهید رئیسی رویدادهای داخلی، موقعیتها و بحرانها و سفرهای خارجی مجموعه آقای مجاهد بود و به همین دلیل آقای مجاهد بیشتر از جزئیات روش و منش شهید رئیسی اطلاع داشتند.»
وی ادامه داد: روایتگری، محتوا و شیوه تدوین هم مهم است. انتخاب سوژه چهل روز آخر بسیار خارقالعاده بود. چهل روز از هزار روز جهاد شهید رئیسی در دولت با مغز و معما انتخاب شده است و نمونه بسیار آزمایشی برای اشراف به کلیات هزار روز است. کاملاً با این کتاب انسان شوکه میشود که چگونه ممکن است این همه حجم از فعالیتها را انجام داد و با این حجم حسن اخلاق هم وجود داشته باشد.بهادری جهرمی تأکید کرد: کتاب سانسور هم ندارد و در سبک و منش هیچ سانسوری نبوده است. چهل روز پر ضرب و با جزئیات نگاشته شده است.
منبع:
فارس